اگر به عنوان پدر و مادر پیگیر فرآیندهای آموزشی در حوزه رسانه و فضای مجازی باشید حتما با عبارت هوش دیجیتال و ضرورت افزایش آن در متنها یا دورههای مختلف برخورد کردهاید. در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا به صورت خلاصه شما را با مفهوم هوش دیجیتال آشنا کنیم. ان شاالله در ادامه مقالات مرتبط با هوش دیجیتال تلاش با روندها و فرآیندهای لازم برای افزایش هوش دیجیتال آشنا خواهیم شد.
سرواژهی DQ مرکب از دو واژهی Digital و Quotient است. به عبارت دیگر DQ یعنی ضریب دیجیتال یا بهرهی دیجیتال یا بهرهی هوشی دیجیتال. در واقع منظور از ضریب عددی است که از تقسیم چند عامل بر چند عامل دیگر بهدست میآید. عددی که به عنوان هوش دیجیتال مطرح میشود، بیانگر میزان بلوغ ما در تعامل با دنیای دیجیتال و ویژگیهای منحصر بفرد آن خواهد بود. بدیهی است که هر چه این عدد بزرگتر باشد نشان دهنده توانمندی بیشتر ما در تعامل با این فضا و هرچه کوچکتر باشد نشان دهنده توانایی پایینتر ما در برقراری ارتباط موثر با این فضا است. برای توضیح واژه ی موثر لازم است مولفه های مربوط به بهرهی دیجیتال را بررسی کنیم.
به طور کلی بهرهی هوشی دیجیتال شامل مجموعهای از تواناییهای شناختی، احساسی و اجتماعی است که به افراد امکان میدهد تا با چالشهای این حوزه روبرو شوند. پیش بینیها حاکی از آن است که تا ده سال آینده 90 درصد از کل جمعیت کرهی زمین از اینترنت استفاده خواهند کرد. همین مساله اهمیت پرداختن به مفهوم بهرهی دیجیتال را روشن میکند.
بنا به استانداردهای جهانی ارائه شده برای DQ ( در سایت رسمی هوش دیجیتال) هشت مولفه برای بررسی هوش دیجیتال موردنظر است. درواقع شهروندانی DQ بالایی دارند که در این هشت مولفه توانمند باشند:
با نگاهی به این مولفهها روشن است که هوش دیجیتال یک توانایی اکتسابی است. البته با وجود اینکه هوش دیجیتال یک توانایی اکتسابی است، مطالعات نشان داده اند که برخی از ویژگیهای شخصیتی و ژنتیکی در افراد، بر میزان هوش دیجیتال آنها تاثیر میگذارد.
فرد دیویس در سال 1989 با الهام گرفتن از مدل پنج عاملی شخصیت، که در آن پنج مولفهی بزرگ و کلی(روانرنجوری، برونگرایی، گشودگی به تجربه، سازش پذیری، وظیفه گرایی) برای شخصیت انسان معین کردهاند، تاکید میکند که هوش دیجیتال ارتباط مستقیمی با صفات شخصیتی افراد دارد. یعنی برخی از شخصیتها به سبب ویژگیهایی که دارند قابلیت بیشتری برای پرورش هوش دیجیتال خواهند داشت.
طبق مطالعات انجام شده از بین این پنج عامل شخصیت، هوش دیجیتال با میزان گشودگی به تجربه و سازش پذیری رابطه مستقیم و با میزان روان رنجوری رابطه عکس دارد. در مورد بقیه شاخصها برخی صفات تاثیر مثبت و برخی صفات تاثیر منفی خواهند داشت. به عنوان مثال در شاخص برونگرایی هرچقدر کنجکاوی فرد بیشتر، میزان هوش دیجیتال او هم بیشتر خواهد بود. نکتهی بسیار جالب اینجاست که در مورد شاخص وظیفه شناسی برخی از کاربران با هوش دیجیتال بالا در برخی از صفات مربوط به این شاخص امتیاز پایینی کسب کردند.
بررسی های بیشتر در مورد این مساله به پژوهشگران نشان داد که دو عامل جدید در شخصیت انسان در تعامل با فضای مجازی ایجاد شده است. عامل اول بهروز بودن و عامل دوم مدل اپیکوری است. بنابراین برای سنجش میزان هوشبهر بر اساس صفات شخصیتی یک مدل هفت عاملی ارائه شد.
منظور از مدل اپیکوری درواقع حالاتی از رهایی است که در آن فرد دغدغههای ذهنی کمی دارد. و لذت و آرامش را بر دیگر ابعاد زندگی ترجیح میدهد. هرچقدر صفت اپیکوری در فرد بیشتر باشد توان سازش او با دنیای دیجیتال بیشتر خواهد بود.
با نگاهی جامع تر می توان گفت عوامل مختلفی روی هوشبهر دیجیتال تاثیرگذار خواهد بود. مثلا فرهنگ و محیط تربیت کودکی دوعامل اثرگذار است. اگر فرد در فرهنگی تربیت شده باشد که استفاده از فضای مجازی برای او یک امر بدیهی باشد میزان تطبیق و سازگاری او با این فضا بیشتر خواهد بود. در بزرگسالی نیز تلاش کمتری لازم دارد تا خود را با تغییرات دنیای دیجیتال وفق بدهد.
مطالعات بیشتر نشان دادهاند که صفت بروز بودن تاثیرگذارترین صفت بر هوش دیجیتال است. ویژگی بهروز بودن بیانگر این است که فرد چقدر میتواند در مواجهه با تغییرات سریع دنیای دیجیتال، نیازها و خواسته های خود را منطبق کند. ویژگی بهروز بودن به فرد این امکان را میدهد که از جریان سریع اطلاعات در دنیای دیجیتال احساس خستگی نکند. انتظار همیشگی برای جستجوی اطلاعات بیشتر را داشته باشد.
البته نمیتوان از تاثیر ویژگیهای خود فضای دیجیتال چشمپوشی کرد. مطالعات نشان میدهند که در شرایط و امکانات کاملا برابر، اغلب کاربران سراغ فناوریهایی خواهند رفت که سهولت استفاده از آن را پیشتر درک کرده باشند.
بنابراین می توان گفت در مجموع چهار عامل در شکلگیری صفات مربوط به هوش دیجیتال موثر است:
1.صفات شخصیتی 2.فرهنگ 3.نحوهی تربیت 4 .ویژگیهای خود فضای دیجیتال
این نکته بسیار حائز اهمیت است که فضای دیجیتال کم کم به یک زیست بوم تبدیل خواهدشد. باید پذیرفت که راهکارهای سلبی برای حفاظت از خودمان از آسیبهای محتمل این فضا دیگر کارآمد نخواهد بود. شاید در گذشته، اجتناب کردن از این فضا، گزینهی مناسبی برای حفاظت کردن از خودمان بود. اما روشن است که فضای دیجیتال در تار و پود زندگی ما نفوذ کرده است. تا جاییکه حتی صنایع و مشاغل را نیز تحت تاثیر قرارداده است.امروزه مشاغلی که بتوانند در فضای دیجیتال کنش موثر داشته باشند به رهبران صنایع خود تبدیل خواهند شد.بدیهی است که در چنین شرایطی بهترین گزینه ارائه آموزش های لازم برای تربیت شهروندان دیجیتال است.
تقویت هوش دیجیتال از همان کودکی باید جز برنامه ها و راهبردهای اصلی سیاستگذاران فرهنگی دولتها باشد. در بحثهای آینده سعی خواهد شد تا به ارائه راهکارهایی برای توسعه فردی در این مورد بپردازیم.
1 دیدگاه