وقتی بچهها ترجیح میدهند در مورد مسائل جنسی صحبت نکنند، مهارت سواد رسانهای[1] را به آنها بیاموزیم.
در تاریکی پی چیزی گشتن، چنگ زدن، گفتگوهای بیشرمانه. اینها کلماتی نیستند که والدین دوست داشتهباشند فرزندانشان آنها را به نحوی مرتبط با مسائل جنسی بدانند. اما کودکان و نوجوانان چیزهای زیادی میشوند آن هم نه فقط از اخبار ساعت 6 که میدانید دارند چه چیزی را میبینند و میشنوند بلکه از طریق گوشیها و دستگاههای دیجیتالشان و سایتهای یوتیوب، توییتر، فیس بوک و سایر رسانههای خبر اینترنتی. برای بچهها، کلیپهای پربیننده، برنامههای گفتگویی آخر شب و حتی نظرات کاربران که در استوری خودشان منتشر میکنند حکم خبر را دارد. اگر فرزند کودک یا نوجوان دارید، میدانید که سریعترین راه برای ساکت کردن آنها این است که از آنها بپرسید اطلاعاتتان را از کجا به دست می آورید؟ یا در مورد رابطه جنسی صحبت کنید!
اما گاهی در مورد ادهای آزار و اذیت جنسی علیه افراد مشهور و قدرتمند اخباری منتشر میشود که مهمتر از آن هستند که بگذاریم کودکان خودشان آن را تجزیه و تحلیل کنند و بفهمند. اینها فرصتی عالی برای صحبت با بچهها در مورد نقشی است که رسانهها در زندگی ما دارند، از جمله اینکه چگونه توجه ما را به خود جلب میکنند، دیدگاه ما را شکل میدهند، یک فرهنگ در حال تغییر را منعکس میکنند و گفتگوهایی در سطح جهانی را آغاز میکنند. با این که صحبت با بچههای کوچک در مورد آزار و اذیت جنسی به خاطر اطلاعات کمشان در این باره چالش برانگیز است، بچههای بزرگتر و به ویژه نوجوانان ممکن است از درگیری با چالشهای اخلاقی مطرح شده در اخبار لذت ببرند. بحث با بچهها در مورد چگونگی بستهبندی و انتشار اطلاعات و اینکه چه کسی پشت این رسانهها و اخبار است به رشد مهارتهای تفکر انتقادی بچهها کمک میکند. با رشد این مهارت آنها می توانند اخبار را در زمینهای که رخ داده قرار دهند و بفهمند، دیدگاههای مختلف را درک کنند، دیدگاه خود را رشد دهند و بدانند اطلاعات مختلف باعث چگونه روی فکر و احساسات آنها اثر میگذارد. برای صحبت با کودکان و نوجوانان در مورد آزار جنسی این روشها را امتحان کنید:
بپرسید و گوش کنید. با پرسیدن آنچه که بچهها درباره این موضوع خوانده اند و تماشا کرده اند و اینکه درباره آن چه فکر میکنند آنها را به حرف زدن مایل کنید. بگویید: «آیا دوستان یا معلمان شما در مورد آخرین اخبار صحبت میکنند؟» «چرا فکر میکنید این کار، کار مهمی است؟» «به حرفهای چه کسی اعتقاد دارید و چرا؟» آنها را ترغیب کنید که برای نظراتشان مدرک نشان دهند و بتوانند از آن دفاع کنند. درباره آموزش سواد رسانه ای به بچهها نکات بیشتری بیاموزید.
مقایسه کنید که چطور برنامه ها، سایت ها و برنامههای مختلف تلویزیونی، اتفاق یکسانی را پوشش میدهند. رسانههای مورد علاقه فرزندان نوجوان خود مانند یوتیوب، توییتر، بازفید، فیس بوک و اسنپچت را نگاه کنید. کلیپهایی از برنامههای «نمایش روزانه»، «هفته گذشته امشب با جان الیور» و حتی «به روزرسانی آخر هفته» در «برنامه زنده شنبه شبها» را تماشا کنید. به تیترها، ویدیوها، یادداشتها و سایر تلههایی که از آنها برای جلب توجه استفاده میشود نگاه کنید. بپرسید: «آیا می توانید بگویید که یک داستان درست چیست؟ طنز چیست و چه چیزی ممکن است اخبار جعلی باشد؟» ، «فکر میکنید مخاطب هر سایتی چه کسانی هستند؟»، «آیا طنز و شوخی باعث میشود یک خبر باورپذیرتر شود یا برعکس باورنکردنیتر شود؟»
نظرات کاربران را بخوانید. اگرچه ممکن است نظرات اینترنتی حاوی کلمات بد، منفی و فحش باشند، اما این فرصت را برای بچهها فراهم می کند تا متوجه شوند که موضوعات چطور میتوانند اختلافبرانگیز و احساسی باشند. سایتهایی مانند Reddit دارای نظرات تفسیری زیادی هستند. شناخت نظرات دیگران گامی مهم در جهت یافتن زمینه مشترک است. بپرسید: «چگونه میتوانید در زندگی واقعی با این شخص تعامل کنید؟»، «آیا امکان دارد با افرادی که با شما مخالفند به طور آنلاین گفتوگو کنید؟»، «آیا فکر میکنید نظر دهندگان در موضوعی که دربارهاش نظر میدهند معتبر و قابل اعتمادند؟»
فیلم های قدیمی را تماشا کنید. فیلمهای قدیمی کپسولهای کوچک زمانهای هستند که حاوی قواعدی فرهنگیاند که ممکن است برای کودکانی که در هزاره جدید رشد یافتهاند کاملا قدیمی یا حتی گیج کننده باشند. فیلمهایی با نقشهای جنسیتی منسوخ شده را با فیلمهایی که با کلیشههای جنسیتی مبارزه میکنند مقایسه کنید و در مورد اینکه رفتار و گرایشات ما چطور تغییر کرده است گفتگو کنید.
در مورد بیطرفی و تعصب صحبت کنید. انتظار میرود که اخبار کاملا واقعگرا و بیطرف باشند اما دیدگاه نویسنده خبر یا گزارش میتواند روی بیطرفی آن تأثیر بگذارد. این کار ممکن است از طریق انتخاب کلمات، نقل قولها و حتی افرادی که به عنوان منبع از آنها استفاده میکند انجام شود. در رسانههای اجتماعی هم ممکن است تعصب بالا بگیرد، به خصوص وقتی مردم تنها روایتهایی را میخوانند که دیدگاه آنها را تأیید میکند و در جریان محدوده کاملی از اخبار و نظرات مختلف در مورد یک موضوع قرار نمیگیرند. بپرسید: «آیا نویسنده خبر فرضیاتی درباره اینکه خوانندگان چه کسانی هستند دارد؟»، «افرادی که به روشی متفاوت از شما پرورش یافتهاند در مورد این داستان چه احساسی خواهند داشت؟»، «چه داستانهای خبریای در رسانههای اجتماعی شما دیده میشوند؟»، «آیا آنها نماینده یک دیدگاه مشخص هستند؟»
در مورد رضایت و موافقت صحبت کنید. وقتی با فرزندانتان در مورد رابطه جنسی صحبت میکنید یادتان باشد در مورد رضایت و موافقت هم صحبت کنید. کودکان و نوجوانان باید بدانند که برای آغاز هر امر جنسی نیاز دارند اجازه بدهند یا اجازه بگیرند، از صحبت کردن گرفته تا لمس کردن. رسانههای مشهور ممکن است در مورد نقش پسران و دختران در یک رابطه دیدگاه غلطی به کودکان بدهند در نتیجه وقتی کودکان در اینترنت در حال گپ و گفت عاشقانه هستند، پیامهای اشتباهی بفرستند. وقتی داستانهای خبری در مورد آزار جنسی را ارزیابی میکنید، در این مورد صحبت کنید که چگونه مردم میتوانند از قدرتشان سوءاستفاده کنند و نیازهای اساسی دیگران را نادیده بگیرند. مطمئن شوید کودکان میدانند که اگر کسی با آنها با خشونت برخورد کرد یا با رفتاری جنسی باعث ناراحتیشان شد باید این موضوع را به یک بزرگتر گزارش دهند. این کتابها میتوانند به کودکان کمک کنند تا اهمیت رضایت و موافقت را درک کنند.
[1] news-literacy را بهتر است به سواد خبری ترجمه کنیم که مفهومش این است که شنونده خبر بتواند صحت خبر، میزان اعتماد به هر رسانه خبری و امور دیگر را بفهمد. اما سواد رسانهای چون مفهوم عامی است و در زبان فارسی فعلی جا افتاده و البته شامل این مفهوم نیز میشود، این ترجمه انتخاب شده است.
پینوشت: این مقاله را Caroline Knorr در Common sense media نوشته و «کدومو» آن را به فارسی ترجمه کردهاست.
1 دیدگاه