در دنیای امروز، حجم عظیمی از اطلاعات نادرست و اخبار جعلی از هر سو ما را احاطه کردهاند.از سیاست گرفته تا سلامت، از جنگ گرفته تا سرمایهگذاری، هر روز با سیلی از اخبار روبهرو هستیم که گاهی متناقض، هیجانانگیز، ترسناک یا اغراقآمیزند. این پرسشها اجتنابناپذیرند:
این موضوع بهویژه در زمان بحرانهای سیاسی یا نظامی، نظیر جنگ اخیر میان ایران و اسرائیل که فعلاً با یک آتشبس موقت پایان یافته، شدت بیشتری میگیرد. در چنین شرایطی، اخبار جعلی صرفاً شایعه یا اشتباه نیستند؛ آنها میتوانند ابزارهایی خطرناک برای تحریک احساسات، دلسرد کردن مردم، دامنزدن به ترس، یا حتی بیثباتسازی جامعه باشند. برای خانوادهها، بیتفاوتی نسبت به این اخبار میتواند بهای سنگینی داشته باشد: از ایجاد اضطراب و آشفتگی در خانه گرفته تا اثرگذاری بلندمدت بر نگرش و باورهای فرزندان.اگر شما والد یک نوجوان هستید، نقشتان دوچندان مهم است. نوجوانان بهدلیل حضور گسترده در فضای مجازی، هدف اصلی بسیاری از اخبار جعلیاند. بهویژه در زمانهایی مانند بحرانهای منطقهای و جنگهای اطلاعاتی – مثل نمونه اخیر درگیری ایران و اسرائیل – حجم تولید اخبار جعلی بهشدت افزایش پیدا میکند. شناخت و آموزش سواد رسانهای، راهکار قدرتمندی برای مقابله با این وضعیت است.
تا چند دهه پیش، تولید و پخش خبر کار پرهزینهای بود. خبرنگاران، ویراستاران، چاپخانهها، فرایندهای طولانی چاپ و توزیع. اما امروز،هر کسی با یک گوشی موبایل میتواند تولیدکننده محتوا باشد. دیگر به تحصیلات، تجربه یا اعتبار نیازی نیست. سرعت و ارزانی تولید محتوا در رسانههای دیجیتال، موانع را حذف کرده و هر کسی را تبدیل به منبع بالقوه خبر کرده است.
در این فضا، نهتنها اخبار واقعی، بلکه اخبار جعلی نیز با همان سرعت و قدرت منتشر میشوند. اما برخلاف تصور، اخبار جعلی سریعتر از اخبار واقعی پخش میشوند. زیرا معمولاً تحریککنندهتر، هیجانیتر و غیرمنتظرهترند. انسانها تمایل دارند چنین محتوایی را سریعتر به اشتراک بگذارند، حتی بدون اینکه آن را تا انتها بخوانند.
در دنیای رسانه، رقابت اصلی بر سر توجه مخاطب است. رسانهها به دنبال جذب چشم و کلیک هستند، چون از این راه درآمدزایی میکنند. هرچه مخاطب بیشتری داشته باشند، تبلیغات بیشتری نمایش میدهند یا اطلاعات بیشتری برای تحلیل و فروش در اختیار دارند.
اما در جنگها و منازعات سیاسی، مانند جنگ اطلاعاتی جاری میان اسرائیل و ایران، این ماجرا ابعاد تازهای به خود میگیرد. رسانههای اسرائیلی در سالهای اخیر بهویژه در دورههای بحرانی، به استفاده از عملیات روانی و جنگ اطلاعاتی بهعنوان ابزاری برای تضعیف روحیه عمومی در ایران روی آوردهاند. آنها برای این کار چند راه مشخص دارند:
انتشار گستردهٔ خبرهای جعلی یا تحریفشده: برای مثال، خبرهایی که القا میکنند دولت ایران در حال فروپاشی است یا بین مقامات اختلاف جدی وجود دارد.
استفاده از منابع ناشناس یا ساختگی: گاه با عنوانهایی مانند «منابع آگاه امنیتی» یا «خبرنگار ما در تهران» مطالبی منتشر میشود که بررسی صحت آنها برای مخاطب عادی غیرممکن است.
هدفگیری مخاطبان خاص در ایران، خصوصاً جوانان و نوجوانان: با شناخت الگوهای مصرف رسانهای در ایران، از طریق تلگرام، اینستاگرام و اکانتهای جعلی در پلتفرمهای مختلف، تلاش میشود ذهن نوجوانان نسبت به نهادهای داخلی بدبین و دلسرد شود.
استفاده از زبان احساسی، تحریکآمیز و دراماتیک: این روشها باعث میشود نوجوانان که در حال شکلگیری هویت و تفکر انتقادی هستند، بیشتر جذب محتوای احساسی شده و احتمال تحلیل عقلانی پایین بیاید.
این دقیقاً همان چیزی است که به آن «جنگ نرم» یا «عملیات روانی» میگویند؛ نبردی برای کنترل روایتها، احساسات و باورهای عمومی.
بسیاری از والدین تعجب میکنند که چرا فرزندشان، با اینکه دسترسی به منابع مختلف دارد، همچنان به برخی اخبار نادرست باور پیدا میکند. اما این پدیده فقط مربوط به نوجوانان نیست؛ حتی بزرگسالان و والدین هم ممکن است ناخواسته در دام یکسویهنگری و اطلاعات نادرست بیفتند. یکی از مهمترین دلایلی که باعث میشود ذهن ما—در هر سنی—نسبت به واقعیت دچار خطا شود، پدیدهای به نام حباب اطلاعاتی است. شناخت این مفهوم به ما کمک میکند بفهمیم چرا باورهای اشتباه شکل میگیرند و چطور میتوانیم با آنها مقابله کنیم.
این اصطلاح به وضعیتی اشاره دارد که فرد تنها در معرض اطلاعات، اخبار و دیدگاههایی قرار میگیرد که با باورها و سلیقههایش همخوانی دارد و نظرات مخالف یا متعادل از دید او حذف میشوند. اما این وضعیت چطور اتفاق میافتد:
در نتیجه بهتدریج در یک دنیای اطلاعاتی بسته قرار میگیرید؛ دنیایی که فقط تأییدکننده باورهای قبلی ماست. این حباب اطلاعاتی باعث میشود که حتی بزرگسالان هم نتوانند بهراحتی خبر درست را از نادرست تشخیص دهند، چون «تنوع اطلاعات» که اساس تفکر انتقادی است، از بین میرود.
خبر خوب این است که شما میتوانید نوجوانتان را برای شناسایی و مقاومت در برابر اخبار جعلی آماده کنید. اما این کار نیازمند چند اقدام ساده و مؤثر است:
1. گفتوگوهای هفتگی درباره اخبار
هر هفته، زمانی مشخص (مثلاً پنجشنبه شبها) را به گفتوگو درباره یک یا دو خبر اختصاص دهید:
به جای رد کردن صریح خبر، او را به فکر کردن تشویق کنید. بپرسید: «به نظرت چرا این خبر داره دستبهدست میشه؟ چه کسی ازش سود میبره؟»
2. آموزش ابزارهای ساده راستیآزمایی
نوجوانتان را با ابزارهای بررسی خبر آشنا کنید:
3. خارج شدن از حباب اطلاعاتی
نوجوانتان را تشویق کنید:
مثال: یک خبر درباره جنگ یا بحران را از هم BBC، هم PressTV و هم یک رسانه بیطرف بخوانید و با هم مقایسه کنید.
۴. ساخت چکلیست رسانهای خانوادگی
باهم یک چکلیست ساده بسازید که هربار با دیدن یک خبر، این موارد را بررسی کنید:
۵. زمانهای بدون رسانه در خانه
بدون اینکه منع کامل ایجاد کنید، ساعات مشخصی را برای زندگی بدون گوشی و خبر تعیین کنید. مثلاً یک ساعت شبانه برای گفتوگو، بازی خانوادگی یا حتی شنیدن یک پادکست خبری و تحلیل مشترک.
در زمانهای زندگی میکنیم که اطلاعات بهجای آنکه ما را آگاهتر کنند، اگر بیسواد رسانهای باشیم، بیشتر میتوانند گمراهکننده باشند. جنگ امروز، فقط جنگ گلوله و موشک نیست. جنگ روایتها، احساسات و اطلاعات نیز بهشدت در جریان است. والدین با آموزش و همراهی فعال میتوانند نوجوانان را در برابر این جنگ نابرابر، مقاومتر و هوشمندتر کنند.
برای درک عمیقتر این وضعیت و آشنایی با ریشههای فلسفی، اخلاقی و تربیتی اخبار جعلی، مطالعهٔ کتاب فراتر از اخبار جعلی نوشتهٔ جاستین پی. مکبرایر را به شما پیشنهاد میکنیم. این کتاب با رویکردی روشنفکرانه اما قابلدرک برای مخاطب عام، نشان میدهد چرا حقیقت در دنیای امروز در خطر است، چگونه اطلاعات نادرست گسترش مییابند، و چرا مسئولیت ما بهعنوان والدین در تربیت نسل آینده بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد.
1 دیدگاه