چهارمین نشست از مجموعه نشستهای تخصصی خانواده و رسانه در راستای تمرکز بر رسانههای جدید برگزار شد. در این نشست، جواد بادینفکر یکی از دانشآموختگان دانشگاه امام صادق (ع) به خرده فرهنگهای دیجیتالی جوانان پرداخت. وی که در رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات به تحصیل پرداخته، در پایاننامه خود با نگاهی علمی و آکادمیک، هواخواهان ایرانی گروه موسیقی EXO اکسو( گروههای موسیقی کرهای) را مورد مطالعه قرار داده است.
بادین فکر در این نشست با اشاره به تاثیر خرده فرهنگهای دیجیتالی بر روی نوجوانان و جوانان گفت: حدود نیم قرن قبل جامعهشناسی آمریکا به اهمیت مسئله جوان پی برد و از آنجا که بار مسئولیت ساختن کشور بر عهده جوانان است. تا جایی که سال 1956 مسئله جوانان و مطالعات جوان در آمریکا با موسیقی راک جدی شد و طبق برخی نقل قولها این مسئله واکنشی به جنگهای آمریکا در ویتنام بود.
وی ادامه داد: سال 1953 همین ماجرا در بریتانیا در مناطق کارگرنشین جنوب لندن در واقع به عنوان Tedi boys تدی بویها با پوشش و لباسهای خاص و موهای روغن زده و یک سری سبکهای ویژه که آنان را از سایر مردم و اجتماع جدا میکرد، مطرح شد.
از دهه 1990 که عصر جهانی شدن بود خرده فرهنگهای جدید با ظهور اینترنت و نسل نوین تکنولوژیهای ارتباطی و دیجیتالی شدن به اوج خود رسید و طبق مطالعات خرده فرهنگی اولین بار Mac artur مک آرتور سال 2009 اصطلاح دیجیتال ساب کالچر را مطرح کرد.
دهه 60 تا دهه 80 و 90 میلادی خرده فرهنگها با عنوان مقاومت بر علیه فرهنگ موجود یا ساختارشکنی یا هنجار شکنی بر علیه فرهنگ غالب و مسلط مطرح و جبهه و وجهه سیاسی یافت. تا اینکه ماهیت این خرده فرهنگها با ماجرای جهانی شدن و عرصه رسانههای جدید و غولهای رسانه فراصنعت فرهنگ و صنعت سرگرم ساز در جهان در دهه 90 تغییر یافته و ایده رهاییبخشی برای این خرده فرهنگها در نظر گرفته میشد قلب شد و در واقع خرده فرهنگها وجه مصرفی پیدا کردند. در واقع خرده فرهنگها وجهه مصرفی پیدا کرده و وجهه سیاسی خود را از دست دادند. این عضو فعال فرهنگی ادامه داد: در دهه 1990 و شروع قرن بیستم به عنوان عصر انفجار اطلاعات و جامعه اطلاعاتی و پس از آن جامعه شبکهای و اینترنتی خرده فرهنگهای جوانان نیز دستخوش تغییرات مهمی قرار گرفت.
دلسوزی جوانان دهه 40 ایرانی برای جوانان امروزی بادینفکر راجع به خرده فرهنگها در ایران و نوع مواجهه ما با مسئله جوانان در ایران خاطرنشان کرد: در سال 1340 دهه شمسی با اصطلاحات ارزی و کوچ جوانان از روستاها به شهرها این پدیده آغاز شد تا جایی که این لذتگرایی و مصرفگرایی در جوانان دهه 40 و 50 شمسی کاملا واضح است. و در اینباره به برخی جوانان دهه 40 که اکنون پیر شده اند اشاره کرد و ادامه داد که آنان خطاب به جوانان فعلی میگویند؛ دلمان برای شما میسوزد چرا که جوانی نکردید. وی در ادامه گفت: در ابتدای انقلاب در رابطه با مصرف گرایی که از آن یاد شد ما با دو چالش غربگرایی در میان جوانان و کنترل فرهنگی و یکیکپارچگی فرهنگی با مطرح کردن ایده هویت اسلامی مواجهه بودیم لذا همین امر باعث فشار به جوانان شد.
وی خاطرنشان کرد: در ایران اولین جنبشهای دانشجویی غیر اسلامی بود و چپیهای دانشگاه تهران مدعی دایرهدار بودن جنبشهای دانشجویی هستند. در حالی که رضا شاه با نیت جدا سازی نهاد دین، اقدام به ساخت دانشگاه کرد اما انجمنهای اسلامی شکل گرفته و جنبشها نیز پایهریزی میشد و روحیه و رویه انقلابی گرفت. و جالب است که چپیها نیزهمراه شده و جریان انقلاب شکل گرفت، لذا میتوان گفت؛ آن جنبش و انقلاب ماه عسل خرده فرهنگهای مصرفی آن زمان نبود. دانشآموخته دانشگاه امام صادق (ع) در ادامه بیان کرد: خرده فرهنگهای gamers گیمرها هم میتوانند جزء خرده فرهنگهای دیجیتال قرار بگیرند،چرا که دو نگاه وجود دارد؛ نگاه اول اینکه خرده فرهنگهای دیجیتالی در بستر فضای دیجیتالی اساسا توانستهاند خود را باز نشر و متکثر کنند و نگاه دوم؛ یکسری خرده فرهنگهایی زاییده از خود فضای دیجیتالی شکل گرفته که در هر فضای واقعی دیگری نیست مانند گیم استریمرها که گفته شد. جوان ایرانی و تعارضات هویتی وی در همین راستا با اشاره به هشتگسازی ها و کمپین سازیها گفت: ما در حال حاضر با جوانانی با هویت چندگانه ( هویتهایی در تعارض کامل اما به ظاهر دارای ثبات) مواجه هستیم، نوجوان و جوانانی که هیئتی هستند و سریال گات هم میبینند.
وی خاطرنشان کرد: هواخواهی مسئله جدیدی نیست، و میتوان آن را در ادبیات عرفانی ایرانی اسلامی (مرید و مراد) نیز بررسی کرد و حتی روانشناسان اثبات کردهاند؛ هواخواهی به عنوان یک مقوله و یک مؤلفه سلامت روان مطرح است و اساسا الهیات هواخواهی در خصوص پیامبران نیز در راستای پیش بردن مسئله الهیاتی دین خود وجود داشته است. در همین راستا با توجه به گسترش مدیا رسانههای تودهای سینما تلویزیون و صنعتهای سرگرم ساز افرادی محبوب شده و افرادی به عنوان مخاطبان آنان ( مخاطبان شیفته یا هواخواه) هستند که به نقل از Henry Jenkins هنری جنکینز این مخاطب هواخواه مصرف فرهنگی آن سلبریتی را وارد زیست جهان خود میکند مثلا؛ هواخواه یک خواننده همواره منتظر آلبوم جدید سلبریتی خود میماند تا جایی که وقتی آلبوم وی بیرون میآید هواخواه تمام متن را بارها در زندگی خود پیاده کرده و با آن زندگی میکند.
موسیقی کرهای سبک زندگی جوانان را تحت تاثیر قرار داده است وی ادامه داد: در مسئله K –pop کی پاپ نیز به تاثیر آن در تغییر سبک زندگی جوانان (هواخواهان شیفته و متعصب افراطی) میرسیم و این نشان دهنده این موضوع است که این افراد اتفاقا در مواجه با متن سلبریتی خود در حال خلاقیت و فعالیت هستند چرا که به تعبیر به تعبیر بسیاری از هوادران ایرانی چون اشتراک فرهنگی ایران و کره را حس کرده اند، از تولید متون حس خوبی دریافت می کنند.
بادینفکر در رابطه با بتسازی از سلبریتیها توسط هواخواهان گفت: منظور از بت خدا نیست زیرا شما وقتی از هواخواهان مسلمان گروه موسیقی EXOاکسو یا BTS بی تی اس میپرسید، میگویند: خیر من مسلمانم و هویت مذهبی خود را دارم، لذا اصلا چنین چیزی نیست و مسئله پرستش در اینجا به این معنا نیست که آنان افراد دینی هستند و یا یا امورات دینی انجام میدهند اما میتوانیم بگوییم یکسری مناسک شبیه به آیینهای دینی در بستر یک نظام سکولار در حال شکلگیری است. ما در حال حاضر با هواخواهی از جنس مدرن روبه رو هستیم و آنچه دارای اهمیت است صلاحیت و شایستگی آن فردی میباشد که در مرکز این هواخواهی قرار گرفته است. در اینجا این سوال مطرح میشود؛ آیا این افراد به آن کمال و رشد واقعی رسیدهاند؟ در هواخواهی مدرن هواخواه آن سلبریتی را انسانی کامل میداند به ویژه در سن جوانی و نوجوانی که فرد در راستای هویتپذیری قرار دارد، لذا هویت در کنار خرده فرهنگ یا در کنار هواخواهی، یک عنصر کلیدی دیگر این ماجرا میباشد. وی افزود: در تحلیل خرده فرهنگی مانند هواخوان گروه موسیقی EXO اکسو میبینیم که هویت ملی و سیاسی و فرهنگی آنان هرگز دست نخورده است اما شاهد یک هویت اجتماعی جدید یعنی هویت هواخواهی هستیم. این هویت در قالب های هواخواهی بازتولید می شود و بعضا هواخواه ایرانی فرهنگ کره را به خود نزدیک احساس می کند. این جوان یا نوجوان هواخواه جزئی از همسالان خود اما با هویتی جدید است. اما دلیل این حمایت و هواخواهی دقیقا ایجاد ارتباط ذهنی با آن ستاره یا مجموعه محبوب است وی ادامه داد: این هشتگها دو کارکرد ویژه دارند اعم از: با اجتماع سازی و دیگر اینکه برندینگ exo اکسو جزء پر تکرارترین کلمات توییتر فارسی هستند و به عبارتی این نوجوانان نیز که تقریبا با تخمین زدن بین 20 تا 30 هزار کاربر یونیک در توییتر در پی مسئله سیاسی نیستند. جالب است بدانید؛ بسیاری از این هشتگها نظر سنجی آنان را توییت میکنند تا در نظر سنجی، exo اکسو اول قرار گیرد و هنگامی که exo اکسو اول قرار بگیرد گروه برنده شده و وقتی آنها برنده می شوند برایشان درآمد مالی خواهد داشت. گزاره چند میلیون دلار واریز می شود بار معنایی دارد. سیاستهای فرهنگی کرده جنوبی برای تغییر نگرشهای جهانی این عضو فعال فرهنگی ادامه داد: کره جنوبی تا دهه 1980 و 90 با کره شمالی به لحاظ قدرت منطقهای و اقتصادی تفاوتی نداشت اما از دهه 90 کره جنوبی با برنامهریزی بلند مدتی که کرد توانست با قدرت نرم، خود را اثبات کند و دیپلماسی فرهنگی رسانه ای این کشور از دهه 90 توانست تصویر ایدهالی از کره در چشم و افکار عمومی کشور های اول منطقه و سپس جهان ثبت کند. و حالا یک سوال وجود دارد در حال حاضر چهره شناخته شده مثبت ایرانی در سطح جهانی جدا از بعد نظامی (سردار سلیمانی) کیست؟ این در حالی است که چشم بادامی در ایران غالبا یک فحش محسوب میشد و کره جنوبی در راستای ارزآوری قصد داشت تصویر چهره یک فرد کرهای در افراد غیر کرهای یک چهره زیبا باشد نه یک چهره منفی و به این هدف رسید و در حال حاضر یکی از علل حتمی bts در ایران و در خاورمیانه و در جهان تصویر زیبای کرهای به شمار میرود. وی بیان کرد: در سال 2011 نیز حدود 14 میلیارد دلا ر فقط گروههای k- pop کی پاپ به اقتصاد کره ارز تزریق کردند و در واقع این چشم انداز بلندمدت آنان را تامین کرد و در حال حاضر در آمریکا و امارات و عربستان و دیگر کشورها کنسرتهای زیادی برگزار میکنند.
حالا کشوری که بسیاری از مردم آن طبق نظرسنجیها در سال 2011 کشور محبوبشان آمریکا بوده چرا k-pop (کی پاپ برای کشورهای آسیایی) با این که جلوه آمریکایی دارد، محبوب است؟ پاسخ این است؛ این کشور علاوه بر اینکه تلاش کرده سنت خود را حفظ کند (مثلا احترام به خانواده در فیلمهایشان) مدرن نیز است و در زمینههای اقتصادی، صنعتی و سیاسی هم پیشرفت قابل توجهی داشته است. بادینفکر با بیان اینکه چرا در داخل سیاست فرهنگی مناسبی برای ذائقه سازی جوانان ایجاد کنیم هواخواه یک گروه هالیوودی در آمریکا نمیشود، گفت:غالب متن موسیقی آمریکایی ضدفرهنگی و همراه با فحش است در حالی که exo اکسو ترکیبی از سه یا چهار سبک و موسیقی، چهره و جذابیتهای بصری و رسانهای ( نماد و اسطورهپردازی) بوده و این یکی از علل جذابیت exo اکسو است.
دانشآموخته دانشگاه امام صادق (ع) در ادامه گفت: در اینجا این مسئله مطرح است، در سیاست گذاریهای ما با توجه به اسطوره و نمادهای بسیاری همچون "غلامرضا تختی" چرا از آنها برای جوانان و نوجوانان استفاده نکردهایم؟ وی خاطرنشان کرد: ما در حال حاضر نمیتوانیم با احضار خانوادهها و ابراز اینکه مراقب فرزندان خود باشید هویت فرهنگی این قشر را حفظ کنیم زیرا اکنون دهه 60 و 70 و حتی قبل تر از آن نیست که این روش با توجه به قدرتهای نرمی که در حال حاضر موجود است پاسخگوی ما باشد و از طرفی اکنون ما با نوجوانان آماتور مواجه نیستیم بلکه با استادان خبره تولید محتوا که هواخواه EXO هستند، سر و کار داریم که فن پیج میزنند و همه ابزارهای گرافیکی را بلد بوده و خود روایت دست اول میسازند. متاسفانه ما نتوانستهایم حداقل در داخل سیاست فرهنگی مناسبی برای ذائقه سازی جوانان ایجاد کنیم، خودمان ذائقهسازی کنیم و اکنون که به دست دیگری افتاده نمیتوانیم جوانانمان را منع کنیم. موسیقی ایرانی به نقل از نوجوانان ایرانی فقط غم و شکست عشقی و ناراحتی است و نیاز روحی آنان را برآورده نمیکند. بادینفکر تاکید کرد: باید در سیاستگذاریهایمان امید، عشق، روحیه و تلاش را که نیاز نوجوان و جوان ماست را ایجاد کنیم چرا که طی سالها این نیاز نادیده گرفته شده است، همانگونه که در ایام کرونا زبان رسانهای ما کودکانه و نوجوانانه نبود. از دیگر ویژگیهای جذابیت EXO برای نوجوانان گروهی عمل کردن است در حالیکه ما چه تعداد نوجوان در سن 15 تا 17 سال داریم که به صورت گروهی یک تیم موسیقی را راهاندازی کرده و سلبریتی شده باشند؟ متاسفانه ما از دهه 60 و 70 شمسی صحبت از تهاجم فرهنگی کردهایم اما آیا تهاجم فرهنگی صیانت فرهنگی نمیخواهد؟
اکنون زمان خاموش کردن ماهواره نیست صیانت فرهنگی خاموش کردن ماهواره و تلویزیون توسط والدین نیست، بلکه در دنیای جدید باید نیاز مخاطب پیدا شود و از میراث فرهنگی خودمان کمال استفاده را ببریم تا مصونیت و امنیت فرهنگی ایجاد شود. باید با فرمتهای جدید به بچهها بیاموزیم که به خودآموزی برسند و نکته مهم این است که روی دانش، نگرش و کنش آنان کار کنیم، اگر آنان را از چیزی منع میکنیم حداقل آنچه را جایگزین کنیم که مورد پسند ذائقه آنان است. در ذائقهسازی، رسالت اصلی ما شناسایی مسائلی است که در حوزه کودک و نوجوان رسانه میباشد.
مهم این است؛ در سیاستگذاریهای فرهنگی دورخیز کنیم، ده سال آینده را در نظر گرفته و بدانیم زیست بوم کنشگران سیاسی اجتماعی ما در چند سال آینده تغییر میکند لذا پیش بینی کنیم در آن زیست بوم چه اتفاقی در حال وقوع است.
1 دیدگاه