همه ما آموختهایم که هر چیز "رایگان" بهایی دارد و اغلب برای حریم خصوصی ما را تحت شعاع قرار میدهد. سالها، برنامهها و سرویسها، از اطلاعات کاربران در پرداخت هزینه هایشان استفاده می کردند و مدلی از تبلیغات استفاده میکنند که همه ما را، از جمله کودکان و نوجوانان را ردیابی میکند و به آنها پیام میفرستد. ما دستهبندی میشویم و به هر یک از ما برچسب تعلق میگیرد ("مادر طبقه کارگر"، "دانشآموزان دبیرستانی"، "بچههای پولدار آمریکا")، و سپس با تبلیغات و شرکتهای محتوایی که به نظر میرسد مربوط به آنها باشد، سرشان را شیره می مالند.
در واقع، محققان اخیراً کشف کردهاند که فیسبوک به آنها اجازه میدهد نوجوانانی را که برچسب «علاقهمند به قمار» دارند، با تبلیغاتی که شامل ژتون های پوکر و تاس میشوند هدف قرار دهند. سایر تبلیغات به همان اندازه آزاردهنده را می توان برای هدف قرار دادن نوجوانان علاقه مند به الکل، سیگار کشیدن یا کاهش وزن شدید استفاده کرد.
شرکتهای بزرگ فناوری، تبلیغکنندگان و بازاریان را متقاعد کردهاند که هرچه تبلیغات هدفمند تر باشد، بهتر است، اما سودآوری اساسی این مدل کسبوکار برای اکثر شرکتها مشکوک است. تبلیغات سنتی "متنی"، که بر اساس محتوای یک وب سایت یا برنامه نمایش داده می شوند و نه بر اساس افرادی که از آن بازدید می کنند، ممکن است تقریباً به همان اندازه سودآور و بسیار کمتر بحث برانگیز باشند.
مدل تبلیغات رفتاری هزینههای کمتری دارد، مخصوصاً برای بچهها.
تبلیغات هدفمند رفتاری اکنون خوراک استانداردی برای پلتفرم های آنلاین هستند و به تجارت بسیار بزرگی تبدیل شده اند. اما حقیقت این است که تبلیغات هدفمند رفتاری برای کودکان مضر است.
کودکان و نوجوانان نباید به صورت آنلاین ردیابی و بررسی شوند یا بر اساس اطلاعات شخصی یا فعالیت آنلاین، تحت تبلیغات رفتاری قرار گیرد.
این مطلب، ترجمهای از این یادداشت در سایت کامن سنس مدیاست.
1 دیدگاه