ایسکای، یکی از ژانرهای پرطرفدار در میان انیمههای ژاپنی است. بهخصوص در دههی اخیر که بعد از پخش آثار موفقی همچون «هنر شمشیرزنی آنلاین» در سال 2012 و «قهرمان سپر» در سال 2019 میل و رغبت سازندگان انیمه بهسوی ساخت آثاری در ژانر ایسکای افزایش یافت. بهطور کلی ایسکای را میتوان ژانری در نظر گرفت که شخصیت اصلی داستان از بُعد یا جهانی به جهان دیگر سفر میکند.
رغبت ساخت انیمه از مانگاهایی که در ژانر ایسکای نوشته میشوند بهقدری بالاست که حدود 20 درصد آثار ژاپنیِ تولید شده، به این دسته تعلق داشتهاند. بهطور مثال در سال 2021 این درصد 20 و در سال 2022 نیز 12 درصد از کل تولیدات انیمهای پخش شده است. همین نشاندهندهی آن است که تا چه اندازه این ژانر محبوبیت دارد.
ایسکای همانگونه که گفته شد به دستهای از آثار گفته میشود که شخصیت اصلی داستان طی حادثهای از جهان یا زمانی به جهان یا زمان دیگر و یا از جهانی به درون بازی منتقل میشود. غالباً نیز این جابهجایی زمانی رخ میدهد که شخصیت اصلی طی حادثهای در جهان یا زمانی که زندگی میکند با مرگ مواجه میشود.
نحوهی انتقال شخصیت با مرگ به جهان دیگر ریشه در مفاهیمی دینی دارد که در فرهنگ و تاریخ آسیای شرقی بهخصوص ژاپن و کره بهوفور یافت میشود. ریشهی این جابهجایی نیز تناسخ نام دارد. تناسخ درواقع یکی از مباحث اصلی در مکاتب فکری و مذهبی مرتبط با آئین هندو و بعدها بودیسم است. در این باور و اعتقاد، روح فردی که با مرگ روبهرو شده است از جسم خارج و در جسم دیگری حلول میکند.
جابهجایی جسم در تناسخ امکان دارد بهصورتهای مختلفی باشد، اما اغلب در آثار انیمهای این جابهجایی در جهانی متفاوت رخ میدهد. البته جابهجایی ناخودگاه فرد به درون گیمها نیز جزو همین دسته قرار میگیرد. بهطور کل تناسخ به این باور است که فرد میتواند زندگی جدید را پس از مرگ در بدنی دیگر تجربه کند.
تناسخ به جهان پس از مرگ که در ادیان ابراهیمی وجود دارد اعتقادی ندارد و آن را نفی میکند. از سمتی ادیان ابراهیمی همچون اسلام، مسیحیت و یهودیت نیز تناسخ را موضوعی انحرافی میدانند و آن را رد میکنند. اما در فرهنگ و مذهب ژاپنی که تحت تأثیر آئین بودیسم و هندو است موضوع تناسخ امری پذیرفته شده و حتی در ترکیب با تفکر شینتو ابعاد جدیدی به آن داده میشود که محل بحث نیست.
اما بهطور کل میتوان گفت که تناسخ با توجه به باورها، فرهنگ و ساختار دینی ما ایرانیان مفهومی کاملاً در تعارض با سبک زندگی ماست. به همین دلیل است که این مدل از آثار به خصوص در ژانر ایسکای شاید در فرهنگ و ساختار دینی ژاپنیها که مخاطب اصلی انیمه هستند امری قابل پذیرش و بدون ضرر باشد، اما در میان مخاطبان بهخصوص نوجوان و کودک ایرانی این مدل از محتوا میتواند ساختارهای ذهنی آنها را بهشدت تحت تأثیر قرار دهد.
البته باید به این نکته توجه داشت که ژانر ایسکای علاوه بر خواستگاه مذهبی که در ژاپن دارد، دلایل فرهنگی و اجتماعی نیز در پشت آن میتوان یافت که چرا ژاپنیها علاقهی زیادی به این مدل دستهبندی از انیمه دارند. این مورد را باید در ساختار فرهنگ کار در ژاپن دید. ژاپن جزو کشورهای صنعتی و پیشرو در تکنولوژی است. کشوری با مساحتی کوچک و جمعیتی زیاد که نیروی کار جوان زیادی دارد. هرچند که این نیروی کار در دهههای آینده رو به میانسالی خواهد بود و جایگزینی برای آن وجود نخواهد داشت.
طرز نگاه فرهنگ و جامعهی ژاپنی به کارکردن به گونهای است که باعث شده ژاپن جزو کشورهای رتبهی نخست در میزان ساعات کاری در جهان باشد. ژاپنیها بهطور میانگین حدود 70 ساعت در هفته را مشغول کارکردن هستند. این در قیاس با میانگین ساعت کاری که 44 ساعت در هفته است، عدد بالایی است. عددی که نشان میدهد تا چه اندازه ژاپنیها زیر بار فشار و استرس کاری هستند.
همین دلیل به اضافهی دلایل دیگر، باعث شده است تا ژاپنیها عمدتاً از وضعیت شغلی و کاری خود احساس نارضایتی داشته و بخواهند شرایط خود را حداقل در رویاهای خود تغییر دهند. از همین جاست که میبینیم ژانر ایسکای به یکباره در دههی اخیر طرفداران زیادی پیدا میکند. زیرا اغلب داستان این انیمهها اینگونه آغاز میشود که شخصیت اصلی بر اثر فشار کاریِ بالا فوت شده و حالا روحش به جهان دیگری منتقل شده است.
میتوان اینگونه برداشت کرد که ژانر ایسکای درواقع بازخوردی به وضع موجود در سبک زندگی ژاپنیها باشد. سبک زندگی سختی که افراد در این کشور آن را تحمل میکنند، با دیدن آثاری در همین ژانر کمی خنثی میشود. زیرا آنها با غوطهورشدن در این ژانر نهتنها با شخصیت اصلی داستان همذاتپنداری میکنند، بلکه چند صباحی از جهان واقعی فاصله گرفته و غرق در خیالاتشان زندگی بهتری را برای خود تصور و یا بهتر بگویم از زندگی واقعی فرار میکنند.
در اینجاست که میتوان فهمید چرا سازندگان و نویسندگان ژاپنی تا به این اندازه به ژانر ایسکای علاقه دارند. ژانری که 20 درصد از تولیدات انیمه را به خود اختصاص داده و روز به روز نیز بر تعداد داستانهایی که شخصیتهایش به جهان دیگر تناسخ پیدا میکنند افزوده میشود. تناسخی که صد البته با فرهنگ، باور و سبک زندگی ما در تضاد است.
1 دیدگاه