کدومو و مرکز تربیت رسانهای باران در دهمین جلسه از جشنواره نوروزی انیمیشنها به بررسی شاهزاده روم پرداختند. جلسه با حضور هادی محمدیان (کارگردان اثر) و صادق جمالی (کارشناس رسانه) برگزار شد.
برای شرکت در این رویداد، عدد ۱ را به ۵۰۰۰۴۶۸۶ ارسال کنید!آقای محمدیان با اشاره به بحث تربیت آغاز کرد: موضوع آموزش در انیمیشنها وجود دارد. انیمیشن برای کودک سوال ایجاد میکند و میتواند باعث شروع گفتوگو میان کودک و والدین شود. کودکان در حال شناخت دنیای اطراف هستند و انیمیشن میتواند به شکلگیری این جهانبینی کمک کند. در واقع شبیه کتاب هستند.
محمدیان درباره چالش انتقال مفاهیم دینی گفت: متاسفانه در ایران انیمیشن تجربی کار میشود و به صورت تئوریک و نظری آموزش داده نمیشود. البته در این سالها پیشرفتهایی هم حاصل شده است. من در این چند سال متوجه شدم که ما هر چه قدر دنبال انتقال پیام باشیم اثر ما بهتر میشود. من فکر میکنم انیمیشن باید پیام داشته باشد. پیامی که با فطرت انسانها همراه باشد حتی اگر به صورت شعاری داده شود تاثیرگذار است. البته من نمیگویم باید فقط شعار بدهیم بلکه منظور من این است که نباید پیام اثر را پنهان کرد یا از پیامدادن جلوگیری کرد.
آقای جمالی درباره ویژگی جذاب اثر برای کودکان گفت: داستان را نباید به عنوان چیزی جدا از فرم در نظر بگیریم. بحث را با مسئله قصه آغاز میکنم. اصطلاح قرآنی قَصص با قِصص اشتباه گرفته میشود؛ قِصص یعنی جمع قصه اما قَصص یعنی ماجراهایی که به بهترین شکل ممکن بیان شدهاند. قَصص یعنی کیفیتی از روایت که واقعیت داشته است و امکان بازخوانی دارد. یعنی این ماجرا برای کسی واقع شده و ممکن است برای ما هم اتفاق بیفتد. اگر ماجرایی را به شکلی روایت کنیم که امکان بازخوانی داشته باشد و مخاطب خود را با حقیقتی تاریخی نزدیک ببیند؛ میتوانیم بگوییم جمع سینمای مستند و داستانی اتفاق افتاده است.
محمدیان ادامه داد: مهم است که فیلم را با بچهها ببینیم و کنار آنها باشیم.
درباره پیشتولید شاهزاده روم تلاش کردیم بر اساس فطرت کار را پیش ببریم. ما همواره در حال توکل به امام زمان بودیم و فکر میکنم این نکته تاثیر زیادی بر کار ما گذاشت. ما از افراد زیادی کمک گرفتیم. مخاطب ما خردسالان نبودند؛ البته تلاش کردیم مخاطب را تعدیل کنیم اما مخاطبین ما کودکان بالای هفت سال بودند.
جمالی درباره بحث جذابیت آثار رسانهای گفت: مسئله جذابیت معادل احسن در بحث قبلیام بود؛ یعنی ماجرایی واقعی را به شکلی جذاب بیان کنیم. اشکالی ندارد که در انتقال پیام صراحت داشته باشیم؛ نکته این است که باید فکر مخاطب را فعال کنیم. فعالسازیِ تفکر یعنی جذابیت. شرط لازم جاذبه بیدار کردن تفکر است.
گاهی با اثری رسانهای روبهرو میَشویم که بر مبنای واقعیت ساخته شده است. در این بخش میتوانیم به این نکته اشاره کنیم که اتفاقاتی که برای شخصیت رخ داده، ممکن است برای ما هم رخ دهد. اما گاهی ما با انیمیشنهایی روبهرو هستیم که واقعی نیستند ولی میتوانند فکر را فعال کنند. تفکیک این دو حوزه مهم است.
1 دیدگاه