فراگیری و دسترسی همگانی اینترنت و فضای مجازی را میتوان نقطه عطف بسیاری از تغییر و تحولاتی که در میان جوامع اتفاق میافتد در نظر گرفت. معرفی و ظهور مدهای جدید در سطوح مختلف زیست روزمره بشر به واسطه ویژگیهای بصری فضای مجازی (بخصوص محیطی چون اینستاگرام که برپایه نمایش و تصویر است) رواج یافته است؛ به طور مثال لبریز شدن محتوای در حال پخشِ اینستاگرام از تبلیغات محصولات آرایشی و پوشاک، رژیمهای تغذیه، ورزش و جراحیهای زیبایی سبب ایجاد فضایی ناظر بر «از آنچه که هستیم میتوانیم خیلی زیباتر بشویم» شده است. حال آنچه که بیشتر در این یادداشت هدف نهایی نگارنده است، مروری بر چگونگی این فرایندِ تاثیرگذاری بر کاربران است.
چنانچه کریس بارکر در کتاب مطالعات فرهنگی خود میگوید ضرورت داشتن بدنی قابل قبول، خوشفرم و سالم امروزه دیگر فقط به حوزههای سلامت و زیباییشناسی تعلق ندارد؛ بلکه به حوزههای داوری اخلاقی نیز سرایت کرده است. امروزه داشتن نوع درستی از بدن نه تنها به ظاهری خوشسلیقه و دلپذیر یا حتی طول عمر مربوط میشود بلکه به فضلیت اخلاقی نیر مربوط شده است. تغییرات بدن از طریق مد و تزئین بدن تبدیل به بخش مهمی از پروژههای هویتی معاصر شده است. این مجموعه از استراتژیهای سلامت و زیبایی همواره روایتهایی از تغییر فردی و قاعدهمند شدن خویشتن نیز ارائه میکنند.
کاربران و یا مخاطبان در مواجهه با شبکههای اجتماعی که به طور خاص در اینجا منظور اینستاگرام است، با حجم انبوهی از محتوا و اطلاعات مواجهاند و هرکدامشان دارای یک نوع کارکرد برای مصرف کننده اطلاعات میباشد، به طور مثال برخی دارای جنبه آگاهی بخشی برخی سرگرمی و ... هستند.
[caption id="attachment_4383" align="aligncenter" width="598"] بدن افراد امروزه به منزله نمادی به شمار میرود که معانی فرهنگی نیز به آن آویخته میشود.[/caption]عمیقترین اثری که کاربر در فضای مجازی میتواند تجربه کند، تغییر در حوزهی رفتار، نگرش و نهایتا جنبههای هویتی است حال به اصل موضوع یادداشت که بپردازیم، امروزه در فضایی چون اینستاگرام که ویترینی از کالاها، اشیا و بازنمایی سبک زندگی های مختلف است. مقوله مد و زیبایی نیز در این بین بیشتر نمود پیدا میکند. زمانی که چهرههای مشهور و یا همان سلبریتیها پررنگترین حضور را در میان اقشار یک جامعه در اینستاگرام دارند و مدام در حالِ نمایش از گوشه و کنار زندگی خود هستند. اولین عنصری که در مواجهه با افراد مشهور و پرطرفدار به چشم میخورد جلوههای ظاهری آنان یعنی پوشاک و بدنهای آن است که میتواند تبدیل به معیار و شاخصی استاندارد برای ظاهر افراد تلقی شود. حال در این شرایط به دلیل اینکه افراد مشهور نمادی از بالاترین مولفههای رفاه و منزلت و موفقیت در جامعه به شمار میروند. مخاطبان به هر روشی سعی در نزدیک شدن به آنان میکنند.
بیشتر بخوانید: آیا واقعا اینستاگرام مقصر است؟از سمتی دیگر رواج چشمگیر محتواهایی که به مقوله سلامت و تناسب اندام و رژیمهای غذایی میپردازند و مشارکت کثیری از مخاطبان در این فرایندها همچون لاغری موجب شده است که افراد علاوه بر اینکه خودشان تشویق میشوند که به ایدهآل ظاهری برسند، پس از مدتی به حسی نارضایتی از وضعیت و شرایط فیزیکی خود رسیده و همین امر سبب ترغیب بیشتر آنان به درگیر شدن در رسیدن به وضعیت ایدهآل فیزیکی منجر میشود.
بدن و ظاهر افراد امروزه به منزله نمادی به شمار میرود که معانی فرهنگی نیز به آن آویخته میشود. و هویتیابی افراد نیز ازین طریق صورت میپذیرد. به طوری که هرچه بدن ایدئالتر پذیرش و مقبولیت اجتماعی بیشتری در انتظار فرد است. بنابراین در شرایطی که چشمها روزانه و به طور مکرر با موضوعاتی از ظاهر و بدن مواجه میشوند که با شرایط فیزیکی خودشان تفاوت و فاصله دارد، فعال شدن یک نیروی درونی برای تحرک آنان نسبت به تغییر وضعیتشان اتفاق میافتد. آنچه در این سطور بیان شد به عنوان یک نگاه انتقادی و بدبین نسبت به این فضا نیست، بلکه بیشتر تببین جریانی است که در حال رخداد است و آگاهی مخاطب نسبت به آن و البته توجه به تناقضاتی که در این بستر نمیتوان از آن چشمپوشی کرد چراکه در زمانی که شما با تبلیغات لاغری و تناسب اندام مواجه هستید در همان حال محرکی دیگر شما را به استفاده از فستفود و غذاهای چرب فرا میخواند. بدینترتیب منطق مشترکی که در بسیاری از این موقعیتها فعال است، عمدتا منطق بازار و سود است تا دلسوزی برای وضعیت سلامتی افراد. هرچند که همین امر یعنی اینکه آیا اینستاگرام به چه میزان توانسته است در ارتقای سلامتی مخاطبان خود موثر باشد، خود سوژه ای برای تحقیق و بررسی می باشد.
1 دیدگاه