«هایائو میازاکی» از آن دست کارگردانانی است که طرفداران انیمه یا مخاطبان آثار فانتزی، همیشه در انتظار آثار او هستند. اما چرا؟ چه چیزی باعث شده که انیمههای میازاکی تا این حد دوستداشتنی و پرطرفدار باشند؟
تصاویر رنگارنگ، موسیقی، شخصیتپردازیهای نو، عناصر جادویی، داستانهای فانتزی و در عین حال سرشار از بنمایههای فکری_فلسفی، موجودات خیالی و دوستداشتنی همه و همه برای خلق انیمههای موفق و جذاب موثر بودهاند، اما سبک فیلمنامهنویسی و کارگردانی او نیز در ایجاد چنین فضایی بیاهمیت نبوده است. تقریباً در تمام آثار موفق و فاخر جهان، نقش بزرگ کارگردان و نویسنده در موفقیت اثر غیر قابل انکار است. فیلمنامه، زبان محتواست و کارگردانی نیز اهمیتش در پرداخت ماهرانهی این محتوا در قالب فرم و چگونگی ساخت و پیکربندی آن است. «هایائو میازاکی» نیز به همین شکل، نویسندگی و کارگردانی را همزمان به بهترین شکل ممکن به جا آورده است، اما در این میان او سبک خود را نیز دارد.
سبک میازاکی در نویسندگی و کارگردانی
میازاکی برای خلق داستان، از فیلمنامهنویسی سنتی تبعیت نمیکند، در عوض داستان فیلم را در هنگام طراحی فیلمنامهی مصور (استوری بورد) توسعه میدهد. در واقع، فیلمنامه توسط میازاکی بهصورت بداهه و بدون پرداخت نهایی قبلی نوشته میشود. او در اینباره میگوید: «ما هرگز نمیدانیم داستان به کجا خواهد کشید، ما فقط با ادامهی کارمان بر ساختن فیلم پیش میرویم». همین نکتهی عجیب در فیلمنامهنویسی، اگرچه کاملا غیر معمول است، اما حاکی از ذهن «در لحظه» و «شهودی» این کارگردان بزرگ است. گویا برای او همه چیز با رهاکردن پیش میرود. او به ذهنش فشار نمیآورد، بلکه فقط انتظار میکشد تا ببیند چه تصاویری مهمانش میشوند. سپس، از این میان بهترین گزینش را کرده و آن را به تصویر میکشاند. گویی در این سبک عجیب، نوعی مراقبهی عمیق ذن ژاپنی برای میازاکی اتفاق میافتد. در این حالت میتوان گفت که او یک راوی است، نه فقط یک خالق. این سبک منحصربهفرد، آثار او را بهشدت اصیل، خاص و در عین حال خلاقانه میکند. از سوی دیگر، میازاکی در ساخت انیمه از روشهای سنتی استفاده و هر فریم را با دست ترسیم میکند. او خود شخصاً بر هر یک از فریمها نظارت دارد و میگوید: «همهی کارهایت را با دستت انجام بده، حتی زمانی که از کامپیوتر استفاده میکنی.»
علاوه بر داستانهای جذاب و عناصر خیرهکنندۀ میازاکی، آنچه به جذب مخاطبان در همۀ سنین منجر شده، قدرت و سبک نویسندگی و کارگردانی اوست. اکنون برای آنکه بتوانید با خیال آسودهتری به تماشای آثار این کارگردان محبوب بنشینید، ارزیابی تربیتی جامعی از تمامی انیمههای او آماده شده است.
نگاه کدومویی به آثار میازاکی
طبق معیارهای ارزیابی کدومو که شامل بخشهای مختلفی همچون ترس، خشونت، ناهنجاری، پیام و الگوی مثبت است، آثار میازاکی با رعایت ردهبندی سنی یکی از پیشنهادیترین گزینهها برای تماشاست، زیرا علاوه بر نمایش داستانهای جذاب، سرشار از پیام و الگوهای مثبتی است که میتواند برای مخاطبان الهامبخش مفاهیم زندگی باشد.
ترس در آثار میازاکی:
قبل از هر چیز ابتدا باید معنای ترس منفی برایمان روشن بشود. ترس یک مشترک لفظی است و معنای واحدی ندارد. گاهی صرفاً به امور رازآلود و مبهم ترس میگویند. گاهی هم امور پوشیدهای که از آن چیزی نمیدانیم مثلا «مرگ» و «شب» معنای ترس را متبادر میکنند. ترس منفی چند ویژگی دارد. اول آزاردهنده است، دوم مأیوسکننده است، سوم فلجکننده است و مانع از حرکت رو به جلو میشود که در همهی اینها دوپامین و آدرنالین هیجانانگیز ولی اشتباه در مغز ما ترشح میشود و ما را اسیر چنگال بازدارندهی خود میکند.
آثار میازاکی با توجه به چند لایهبودن، خیالانگیزبودن و استفاده از عناصر فانتزی مثل جادو و افسانههای کهن گاهی مرموز و رازآلود میشوند، اما همیشه عمق و منظور بزرگی در پشت آنهاست که همین باعث میشود معنای منفی ترس در مجموع آثار او به چشم نیاید. بنابراین، با این تفکیک از معنای ترس، میتوان به معیار ترس در آثار میازاکی نمرهی صفر داد.
خشونت در آثار میازاکی:
خیلی وقتها به امور هیجانانگیز، اطلاقِ ترس یا خشونت میشود. گاهی هم صرف نظر از حق یا باطلبودن، جنگ را در شمار خشونت منفی قرار میدهند، حال چه این جنگ دفاعی باشد، چه ارزشی باشد، چه مغرضانه و از سر طمع و قدرتطلبی باشد؛ در هر حال تفکیکی بین این معانی مختلف قرار داده نمیشود. اما این خشونت منفی و برآمده از ترس است که با هیجان بالا و حالت عصبی در جهت تأمین منافع شر مثل حرص و طمع و قدرتطلبی و شهرتطلبی به شکل آسیبزننده به دیگران نمود پیدا میکند.
در آثار میازاکی مفهوم جنگ و عواقب تلخ آن اگرچه زیاد به نمایش درآمده، اما تماماً با انگیزهی صلحطلبی و ضد خشونت ساخته شده است. به این معنا میتوانیم به خشونت برآمده از جنگ در آثار میازاکی نمرهی صفر بدهیم. خیلی جاها واقعیت باید دیده شود و این لزوماً به معنای سیاهنمایی نیست. اتفاقاً گاهی این دیدهشدنها نتیجهی اصلاحی و تربیتی دارد. مثل دیدهشدن عواقب تلخ جنگ آمریکا با ژاپن و تأثیر آن بر اقتصاد، فرهنگ و طبیعت که در کارهای میازاکی پر تکرار است. اما نمایش زدوخورد، تعقیبوگریز، تیراندازی و انفجار، کشته و زخمیشدن برخی شخصیتها (البته بهصورت گذرا) ما را بر آن میدارد که به نحوهی ابراز خشونت در آثار میازاکی نمرهی 1 بدهیم.
ناهنجاری در آثار میازاکی :
ناهنجاری اجتماعی در آثار میازاکی به ندرت اتفاق میافتد و در مصادیقی مثل خوردن الکل، استعمال سیگار، روابط عاطفی غیر جنسی (البته بهصورت سطحی و گذرا) بروز پیدا میکند، ازین رو میتوان نمرهی 1 را به معیار ناهنجاری در آثار میازاکی اختصاص داد.
پیام و الگوهای مثبت در آثار میازاکی:
در هیچ یک از انیمههای میازاکی «بد مطلق» یا «خوب محض» وجود ندارد. شخصیتها اگرچه در نقشهای مثبت و منفی قرار میگیرند، اما فضای خاکستری ایجاد شده بر آنها فضایی است که انسانهای خوب و انسانهای خطاکار هر دو میتوانند رشد کنند و بهتر شوند. آنکه تن به رشد میدهد به رضایت میرسد و آنکه فرصت رشد را نمیپذیرد ناچار حذف میشود. از این لحاظ به الگوهای مثبت در آثار میازاکی میتوان نمرهی ۴ داد.
هایائو میازاکی پنجرهای گشوده از فرهنگ و تمدن اصیل شرقی و آموزههای عمیق است و الحق در این زمینه او تبدیل به پیشکسوتی اثرگذار بر کل جهان انیمه شده است. آثار میازاکی علاوه بر دنیایی چشمنواز از نقاشیهای ماندگار، شما را به عمیقترین موضوعات فکری بشر پیش میبرد که این مفاهیم اغلب در بستر پیام برای مخاطبان قابل لمس میشود. در زیر بهطور مختصر به اهم پیامهای آثار این کارگردان بزرگ اشاره شده است که وجود هرکدام از آنها بهتنهایی میتواند امتیاز پیام مثبت را در انیمههای میازاکی به ۵ برساند.
1.پیام صلحطلبی و ضد جنگ در قریب به اتفاق آثار میازاکی وجود دارد و معتقد است تمام موجودات زنده با برقراری صلح میتوانند فرصت زندگی و ایفای نقش پیدا کنند. مسئلهی میازاکی جنگ حق و باطل نیست، درواقع او با نمایش آثار جبرانناپذیر جنگ بنا دارد تا به مخاطب بگوید که صلح، همزیستی و خیراندیشی متناسب با فطرت پاک بشر است و در صورت بروز جنگ چیزی بهجز تخریب و ازدسترفتن انسانها نتیجهی دیگری در بر نخواهد داشت. نمونهی این پیام در آثاری همچون؛ بر فراز تپهی شقایق، پورکو روسو، باد برمیخیزد، قلعهی متحرک هاول، لاپوتا قلعهای در آسمان و نائوشیکا از درهی باد بسیار محسوس است.
2.علاقهی خانوادگی و آرزوی شخصی میازاکی به پرواز بیشتر با نمایش صحنههای پرواز با هواپیماهای قدیمی یا موجودات پرندهی فانتزی بروز پیدا میکند. استفاده از این ایده و پرداختن به مفهوم پرواز در آثار میازاکی به نوعی به آزادی انسان از قفس زمینی و محدودیتهای دست و پا گیرش اشاره دارد. نمونهی این پیام در آثاری همچون باد برمیخیزد، پورکو روسو، سروریس تحویل کیکی، نائوشیکا از درهی باد، قلعهی متحرک هاول، همسایهی من توتورو، شهر اشباح و شاهزاده مونونوکه مشهود است.
3.نگاه احترامآمیز میازاکی نسبت به دختران و زنان چنانکه معمولاً نقش اول بسیاری از کارهای او یک دختر است، میتواند بیانگر این پیام یا مفهوم باشد که او همواره بهدنبال یک ساختارشکنی سنتی در ساحت زنان است. این ساختارشکنی در جهت درستی مثل مقابله با فرهنگِ غلط اتفاق میافتد. نمونهی این مقابلهی درست را میتوانیم در پررنگکردن نقش زن در زندگی و اجتماع ببینیم. نمونهی این پیام بهطور کاملا آشکار در پورکو روسو نمایان است.
4.جادو و نگاههای سوررئال و فانتزی از اصلیترین عناصر آثار میازاکی است که حاوی پیامهای زیادی از جمله فراتر رفتن از ذهن خشک و واقعگرای بشر امروز را دارد. بشری که هیچ مزه و طعمی از قوهی خیال در او نیست. میازاکی خود در اینباره میگوید: «به دنیا آمدن یعنی اجبار به انتخاب یک دوران، یک مکان، یک زندگی. وجود داشتن در اینجا و این زمان به معنای از دست دادن امکان بیشماری از هویتهای بالقوه است. با این حال وقتی به دنیا میآیید بازگشتی در کار نیست؛ و فکر میکنم که این دقیقاً دلیل این است که چرا جهان فانتزیِ فیلمهای کارتونی به این شدت امیدها و اشتیاقهای ما را به نمایش میگذارند. آنها جهانی از امکانات ازدسترفتهی ما را به تصویر میکشند.» درواقع، میازاکی با اضافهکردن چاشنی جادو و فانتزی قصد دارد تا قوهی خیال بشر را قلقلک دهد و او را به کودکی خود بازگرداند. دورانی که هر چیزی میتوانست برای انسان عجیب باشد و از دل آن یک داستان دربیاورد. فانتزیهای منحصربهفرد میازاکی در آثاری همچون همسایهی من توتورو، زندگی مخفی آریتی، قلعهی متحرک هاول، شهر اشباح، پونیو و سرویس تحویل کیکی بهخوبی بهنمایش درآمده است.
5.تقدیس و احترام به طبیعت از دیگر پیامهای مهم و محسوس آثار میازاکی است. او طبیعت را موجودی زنده و دارای شعور بلکه بسیار باهوشتر و قویتر از بشر نشان میدهد. نمایش فجایعی که انسان به دست خودش بر سر طبیعت آورده بخش مهمی از موضوعات فیلمهای میازاکی است. نمونهی این مفهوم در همسایهی من توتورو،نائوشیکا از درهی باد، لاپوتا قلعهای در آسمان، شهر اشباح، شاهزاده مونونوکه و پونیو بهخوبی نشان داده شده است. این نکته نیز از قلم نیفتد که او برای «نائوشیکا از درهی باد» جایزهای از انجمن هواداران محیطزیست دریافت کرد.
1 دیدگاه