رسانهها میتوانند عامل مؤثری در رشد و تحوّل سیستمهای ارزشی و شکلدهندهی رفتار باشند، ولی متأسفانه بعضی از برنامههای رسانهها مروّج خشونت است. بدزبانی کودکان یکی از آثار خشونت رسانهای است و خود را در رفتارهایی مانند فحشدادن، اسمگذاشتن روی دیگران و تکیهکلامهای نامناسب و... بُروز میدهد.
مسلّماً با شناسایی علّت شکلگیری یک رفتار نادرست میتوانیم در رفع آن موفقتر عمل کنیم.
الف) الگوپذیری مستقیم از آثار رسانهای (انیمیشن، فیلم و...): در این نوع از الگوپذیری، کودکان بهطور ناخودآگاه با شخصیتهای خاصی از اثر، چه شخصیت قربانی و چه شخصیت قربانیکننده، همانندسازی میکنند و سعی میکنند مثل آنها رفتار کنند. این اثرِ ثبتشده در ناخودآگاه هرگاه موقعیتی مناسب ببیند خود را در قالب رفتاری نامناسب نشان میدهد.
شاید قبل از تماشای انیمیشن هتل ترانسیلوانیا بهتر باشد ارزیابی کدومو در مورد این انیمیشن را برای فهم بهتر مصادیق بدزبانی در آثار رسانه ای از اینجا بخوانید!
ب) الگوپذیری از طریق والدین: کودکان رفتارهای والدین را بهطور ناخودآگاه درونی میکنند. رفتارهای درونیشده جزو معیارهای نهادینهشدهی کودک قرار می گیرد سپس کودک مطابق با این معیارها عمل میکند. به این فرایند «همانندسازی» میگویند. کودک والدین خود را بهعنوان اولین الگوهای زندگی میپذیرد و چون به آنها عشق میورزد، رفتار آنها برای او شاخص و الگو قرار میگیرد.
گاهی بین درونیکردن یک رفتار و بُروز آن فاصلهی زمانی وجود دارد. برای مثال، کودک سخنی را ماهها قبل، از زبان پدر و مادر خود شنیده است، اما برونریزی آن امروز صورت میگیرد. این مدّت به تشخیص کودک و شرایط او بستگی دارد که چه زمان و چگونه و دربرابر چه کسی آن خشونت کلامی را به کار ببرد. ممکن است والدین فیلمی با محتوای خشونت کلامی تماشا کرده باشند و با تأثیرپذیری از آن اثر، از طریق رفتارِ خود آن سخن را به کودک منتقل کنند و کودک هم در موقعیت مناسب، آن را در قالب رفتار نامناسب خود آشکار میکند.
ج) الگوپذیری از طریق همسالان و اطرافیان: از دیگر علّتهای یادگیری خشونت کلامی ارتباطِ کودکان با دوستان و کودکانِ دیگر است. بسیاری اوقات کودکان عامل بدزبانی یکدیگرند. در فضاهایی مثل مهدکودک، مدرسه، کوچه و هرجای دیگری که فرصت بازی و برقراری ارتباط بین کودکان وجود دارد، آنها با بهکارگیری الفاظ جدیدی که از طریق آثار رسانهای یاد گرفتهاند روی هم اثر میگذارند.
2. درصورتیکه اثر رسانهای متناسب سن کودک نباشد میتواند یکی از عوامل خشونت کلامی باشد.
3. درصورتیکه کودکان اثر رسانهای را بدون درنظرگرفتن جنسیت (دختر و پسربودن) انتخاب و تماشا کنند ممکن است اثرات زیانباری از آن بپذیرند.
4. کمسوادی رسانهای والدین یا کمتوجهی به محصولاتی که کودکان تماشا میکنند.
2. بیان نوعی اعتراض: گاهی قصد کودک نوعی رفتار تلافیجویانه است که با ادای اینگونه کلمات تخلیه میشود و او بهایننحو نارضایتی خود را اعلام میکند.
3. رسیدن به خواستهها و اهداف
4. تشویقشدن: هرگونه توجّهی به رفتار انجامشدهی کودک (چه رفتاری مثبت باشد و چه منفی) باعث تشویق و تقویت آن شده و باعث تکرار آن رفتار میگردد.
5. جلب توجّه: گاهی به کودک بهاندازهی کافی توجّه نمیشود و او هم برای گرفتن توجّه، دست به کارهای حساسیتبرانگیز مثل توهین، تمسخر، پرخاش و... میزند.
همانطورکه میدانیم پیشگیری بهتر از درمان است. چه کارهایی لازم است انجام دهیم که کودک دچار چنین آسیبی نشود؟
1.بالابردن سواد رسانهای والدین: قبل از اینکه کودک فیلم یا انیمیشنی را بخواهد تماشا کند، لازم است که والدین چند فاکتور را ارزیابی کنند.
آیا این اثر رسانه ای متناسب با سن و جنسیت فرزند من است؟
دیدن این فیلم چه پیامدهای مثبت یا منفی دارد و قهرمان داستان چه کسی است؟
«ضروری است که با توجّه به شناختی که از فرزند خود دارید محصولات رسانهای را برای او تهیه کنید.»
2.تاحدّامکان اجازهی دیدن آثار رسانهای خشونتبار (خشونت کلامی،فیزیکی و...) را به فرزندتان ندهید. البته ایزولهکردن بچهها در برابر خشونت ممکن است دنیای واقعی را برای آنها دنیایی بدون نقص نمایش دهد که این هم بهخودیِخود آسیبزاست. قرارگرفتن دربرابر مقدار کنترلشده و غیرآسیبزا از خشونت و مدیریت آن توسط والدین به بچهها کمک میکند تا با تصمیمها و برخوردهای درست آشنا شوند. اثر رسانهای پیش از استفادهی کودک، باید توسط والدین ارزیابی شود.
3. برای تماشای تلویزیون و استفاده از آثار رسانهای محدودیت زمانی ایجاد شود.
4.با کودکان درمورد فیلمی که تماشا کردهاند صحبت کنید. این باعث میشود که از اثراتی که کودک از فیلم گرفته است آگاه شوید و اگر دیدید در مسئلهای برای او کجفهمی اتفاق افتاده است، میتوانید با گفتوگو آن را اصلاح کنید. با این کار، تفکّر انتقادی کودک نیز تقویت میشود.
به فرض، اگر کودک دچار خشونت کلامی شد آنگاه باید چه کار کنیم؟
1.برای تغییر رفتارِ مشکلآفرین لازم مراحل زیر را طی کنید:الف) یافتن راه شکلگیری رفتار: درابتدا، به دنبال علّت رفتار خشونتبار بگردید و در این مورد اطلاعات جمعآوری کنید.
ب) شناسایی تقویتکننده: تقویتکننده یعنی آنچه در ما حس خوشایند نسبت به آن رفتار به وجود میآورد و باعث تکرار آن میشود. بررسی کنید چه چیزی سبب ادامهدارشدن این رفتار در کودک شده است.
ج) خاموشسازی: خاموشی یعنی عاملی که باعث تکرار آن رفتار میشود، مثلاً واکنش والدین به رفتار ناشایست را حذف کنید و بهعبارتی، تقویتکنندهها را خاموش کنید.
د) جایگزینی رفتار حذفشده و تقویت آن: رفتار جایگرینی برای رفتار حذفشده بیاورید و آن را تقویت کنید؛ زیرا هر تقویتی سبب بروز تکرار آن رفتار میشود. مثلاً کلمات مناسبی به کودک یاد دهید و هربار که از این کلمات استفاده کرد او را تشویق کنید.
در استفاده از تقویتکننده دقّت داشته باشید. تقویتکنندهها را بهاندازه، متناسب و بهموقع استفاده کنید؛ زیرا زیادهروی از آن میتواند اثر نامطلوب داشته باشد.
2. اگر کودک با این عمل به دنبال جلب توجّه است، به این عمل او توجّه نکنید. کودکان اغلب مرتکب رفتارهایی میشوند که توجّه زیادی را جلب میکند. اگر شما به کلمات ناپسندی که به کار میبندد بخندید، غضبناک نگاه کنید یا هرگونه واکنش افراطی نشان دهید، او را تشویق میکنید که بازهم این کلمات را تکرار کند. بیتوجهی، بهمعنای واکنشنداشتن، بهعنوان اولین گام میتواند برخورد مقابلهای خوبی مخصوصاً برای کودکان کم سن و سال باشد. اگر این عمل کودک همچنان تکرار شد، در عینِ اینکه توجّه و واکنش خاصی نشان نمیدهید، توضیح دهید که این کلمه خوب نیست و نباید آن را تکرار کند.
«توجّه داشته باشید که هیچگاه رفتار فرزندتان را به شخصیتش پیوند نزنید.»
3.اصل گفتوگو را بهعنوان بهترین راهحل به فرزندتان بیاموزید و به او اطمینان دهید که میتواند ناراحتیها، احساسات، خواستهها و مسائلش را با شما در میان بگذارد و شما او را در یافتن راهحل مناسب یاری میکنید. بهعبارتدیگر، به فرزندتان مهارت «حل مسئله» بیاموزید.
از خواندن ارزیابی کدومو در مورد انیمیشن دلیر که یکی از محوری ترین آموزه های آن توجه به همین اصل است غافل نشوید!
4.دربارهی ارزشهای اخلاقی خانواده با فرزندتان صحبت کنید و بگویید ما هنگام صحبتکردن از این الفاظ استفاده نمیکنیم.
5.کودک را از عواقب این کار آگاه کنید.
6.به فرزندتان یاد دهید که درصورت بُروز هر رفتار اشتباه، آن را بپذیرد و در جهت جبران آن تلاش کند. این امر سبب میشود که کار اشتباه خود را گردن دیگری نیندازد و مسئولیت اشتباه خود را قبول کند.
7.پس از طی راهکارهای بالا، اگر همچنان بدزبانی تداوم پیدا کرد، عواقبی برای او وضع کنید.
این عواقب باید برای بچهها واضح و دارای زمان مشخّص و متناسب با سنّشان باشد و مستقیماً به رفتار غیرمحترمانه مرتبط باشد.
«علیرغم انعطاف در مراحل پیشین، پس از تعیین عواقب تحت هیچ عنوانی از موضع خود عقبنشینی نکنید.»
برای مثال، چندنمونه از تعیین عواقب بیان میکنیم:
الف) جریمهکردن (قلّک یا شیشهی حرف بد): قلّک یا شیشهای تهیه کنید و بهازای هربار بدزبانی یا رفتار نامناسب، مبلغی از پول توجیبی کودک را بهعنوان جریمه در قلّک یا ظرف شیشهای بیندازید و بهنوعی او را از بخشی از پول توجیبی محروم کنید. توجّه کنید که مبلغ جمعشده در این قلّک را هرگز صرف خرید تنقّلات یا تفریح نکنید، بلکه مثلاً از محتوای قلک برای پرداخت قبض استفاه کنید.
ب) محرومیت انحصاری: قبل از استفاده از این کار با کودک صحبت کنید و چرایی اینکه بدزبانی امر خوبی نیست را برای او توضیح بدهید، ولی اگر به هر علّتی این روند ادامه پیدا کرد، بچه را هدایت رفتاری کنید. بهطورمثال: «دخترم، دو دقیقه برو تو اتاق بغلی.» البته در اتاق نباید وسایل جذّاب و سرگرمکننده وجود داشته باشد.
ج) محرومیت غیرانحصاری: یعنی او را از آن فعالیت لذّتبخشی که در آن لحظه دارد اتّفاق میافتد محروم کنید. در اینجا نیاز نیست مانند مورد قبل به اتاقی برود. بهطورمثال، اگر بچههای دیگر دارند باهم بازی میکنند به او اجازهی بازیکردن با آنها داده نشود یا اگر خودتان با او بازی میکنید، آن بازی را پایان دهید.
در توضیح باید بگوییم که دو نوع تنبه وجود دارد:
1.تنبیه مثبت: اقدام به یک رویداد آزاردهنده مثل تنبیه فیزیکی، تحقیرکردن و... .
تنبیه منفی: گرفتن یک رویداد مثبت مثل جریمهکردن آنگونه که توضیح داده شد،محرومکردن و... .
تا جایی که میتوانید از تنبیه استفاده نکنید، اما از تنبیه مثبت هرگز استفاده نکنید؛ چون آثار زیانباری دارد.
برای اعمال تنبیه چند فاکتور را در نظر بگیرید:
1.در تنبیه همواره از زمان کوتاه، متناسب با سنّ تحوّلی و عمل فرد و توان او استفاده شود.
2.در محرومکردنها چیزی را از کودک محروم کنید که برای او ارزشمند باشد و آنی باشد (همان لحظه محروم شود) و متناسب با سن و عمل و توان فرد باشد.
یک مشکل اساسی دیگر در همین رابطه عدم همراهی والدین هنگام تماشای کارتون ها توسط فرزندانشون هست. اکثر بچه ها به تنهایی این انیمیشن ها رو تماشا می کنن و این اصلا خوب نیست و حتما آسیب های روحی و روانی به همراه داره همه انیمیشن ها حتی بهترین و بی مشکل ترینشون هم نیازه که والدین همراه کودک اون رو تماشا کنن و تمام مدت کنارش باشن چون ذهن بچه ها بسیار خلاق و آماده یادگیریه برای همین اگر در لحظه ایی که باید والدین حضور نداشته باشن قطعا آسیب های روحی و روانی حتی برای تمام عمر برای کودک به همراه خواهد داشت که بدزبانی و یاد گرفتن الفاظ بد می تواند کمترین آن ها باشد. نشاندن کودک پای انمیشن ها ان هم به تنهایی صرفا برای اینکه کودک را از دور و برمان برانیم تا کمی برای خودمان باشیم غلط ترین کار ممکنی است که یک والد می تواند درحق فرزندش انجام دهد