
رسانه در جهان معاصر، نقشی فراتر از ابزار اطلاعرسانی یا سرگرمی ایفا میکند. رسانهها بهمنزلهی یکی از مؤثرترین ابزارهای فرهنگی، حامل پیامها، ارزشها و جهانبینی ملتها هستند و میتوانند تصویری معین از هویت و سبک زندگی یک جامعه را به جوامع دیگر منتقل سازند. کشورها با بهرهگیری از ظرفیت رسانههای دیداری، شنیداری و دیجیتال، نهتنها به معرفی داشتههای فرهنگی خود میپردازند، بلکه تلاش میکنند نگرشها و باورهای خویش را در سطح بینالمللی مشروعیت بخشیده و تثبیت کنند.
از این منظر، رسانه ابزاری استراتژیک برای «قدرت نرم» بهشمار میآید؛ زیرا از طریق داستانها، نمادها و روایتهای جذاب، تصویری مطلوب از یک فرهنگ در ذهن مخاطبان خارجی شکل میدهد. این فرایند که میتوان آن را نوعی «دیپلماسی فرهنگی غیرمستقیم» دانست، موجب میشود نسلهای جوان در سایر کشورها، ناخودآگاه با ارزشها، اسطورهها و الگوهای رفتاری ملت مبدأ آشنا شده و حتی در مواردی آنها را درونی سازند.
بهبیان دیگر، رسانه پلی است که فرهنگ یک کشور را به فراتر از مرزهای جغرافیایی میبرد و آن را در میدان رقابت فرهنگی و هویتی جهانی مطرح میسازد.
با وجود آنکه بهرهگیری از رسانههای بینالمللی میتواند فرصتی برای آشنایی با فرهنگهای دیگر فراهم آورد، بسیاری از خانوادههای ایرانی نسبت به مصرف بیضابطهی فیلمها و انیمیشنهایی که در تعارض یا تضاد با ارزشهای بومی قرار دارند، ابراز نگرانی میکنند. این نگرانی ریشه در پیامدهایی دارد که مصرف بدون چارچوب چنین محصولات رسانهای میتواند به همراه داشته باشد.
مطالعات تربیتی و اجتماعی نشان میدهد که قرار گرفتن مداوم کودکان و نوجوانان در معرض محتوای فرهنگی ناهمسو، ممکن است پیامدهای زیر را به دنبال داشته باشد:
به همین دلیل، دغدغه والدین نسبت به خطرات ناشی از مصرف بیقاعدهی این محصولات، دغدغهای موجه و مستند به شواهد علمی و تجربی است.
مصرف محصولات رسانهای، از جمله فیلم و انیمیشن، دارای ردهبندی سنی و محتوایی است که هدف آن، همسو کردن سطح پیچیدگی مفاهیم و میزان مواجهه با ارزشها و پیامهای فرهنگی با توانایی شناختی مخاطب است. در این چارچوب، توصیه میشود کودکان خردسال تا حد امکان از محتواهایی که والدین آنها از نظر فرهنگی یا اعتقادی با ارزشها و آموزههای بومی در تضاد یا تناقض میدانند، دوری کنند. این محدودیت نه بهمنظور جلوگیری مطلق از آشنایی با جهان بیرون، بلکه برای حفاظت از رشد هویتی و اخلاقی کودک در مراحل اولیه شکلگیری ارزشها و باورها ضروری است.
با این حال، در سنین بالاتر که مهارتهای تفکر انتقادی و تحلیل فرهنگی در حال رشد است، مواجههی هدفمند و هدایتشده با این محتواها میتواند فواید تربیتی قابل توجهی داشته باشد. استفاده آگاهانه از فیلمها و انیمیشنهای غیربومی، در قالب گفتوگو و نقد خانوادگی یا مدرسهای، امکان مقایسه ارزشها، تحلیل روایتها و تعمیق درک فرهنگی را برای نوجوان فراهم میکند. پژوهشهای روانشناسی تربیتی نشان میدهند که این نوع مواجهه، نه تنها به توسعه تواناییهای تحلیلی کمک میکند، بلکه ظرفیت نوجوان برای درک تفاوتها، پذیرش «دیگری» و تقویت مهارت تصمیمگیری آگاهانه را نیز افزایش میدهد.
به بیان دیگر، محدودیت محتوا در کودکی و مواجهه هدفمند در نوجوانی، دو مرحله مکمل در مسیر تربیت فرهنگی و توسعه تفکر انتقادی هستند که میتوانند همزمان از آسیبهای احتمالی جلوگیری کرده و فرصتهای یادگیری عمیق را فراهم سازند.
برای بررسی عملی این رویکرد و کاربرد آن در تربیت کودکان، در ادامه به سراغ انیمیشن جدید نژا میرویم. این انیمیشن را میتوان بهعنوان نمونهای از فلسفه چینی در نظر گرفت و در ادامه تلاش خواهیم کرد آن را با فرهنگ و ارزشهای خودمان مقایسه کرده و تحلیل دقیقتری از پیامهای تربیتی آن ارائه دهیم.
نژا 2: کتابچه فلسفه چینی
نژا ۲ ادامهای بر انیمیشنی با همین نام در سال ۲۰۱۹ است. داستان حول دو گوی خیر و شر میچرخد که در بدن دو انسان حلول کردهاند. نژا نماینده شکل انسانی شر و آئو بینگ نماینده شکل انسانی خیر است. هر دوی آنها تلاش میکنند تا از سرنوشتی که برایشان مقدر شده فرار کنند و هویت مستقل خود را پیدا کنند. در پایان قسمت اول، آنها موفق میشوند به این هدف برسند، هرچند در جریان مبارزه، بدنهایشان از هم میپاشد. قسمت دوم با بازسازی بدنهای آنها توسط نیلوفر هفت رنگ آغاز میشود، اما در ادامه، آنها در یک توطئه گرفتار میشوند و بار دیگر مجبورند برای اثبات خود بهعنوان دو شخص مستقل تلاش کنند.
در نژا ۲، آموزههای فلسفه تائوئیسم به شیوهای ملموس و داستانی بازنمایی شدهاند. یکی از مفاهیم اصلی، تعادل نیروهای متضاد (یین و یانگ) است که در تعامل نژا و آئو بینگ با یکدیگر و با محیط اطرافشان دیده میشود؛ هر کدام نماینده یک قطب خیر و شر هستند و رشد آنها زمانی ممکن میشود که این نیروها در هماهنگی قرار بگیرند.
اصل ووهوی (Wu Wei) یا «عمل بدون زور» نیز در رفتار شخصیتها دیده میشود؛ نژا و آئو بینگ زمانی موفق میشوند که به جای مقابله مستقیم با سرنوشت، با جریان طبیعی وقایع هماهنگ شده و مسیر خود را بیابند.
علاوه بر این، تأکید بر خودشناسی و پذیرش تغییر از دیگر عناصر تائوئیستی است که در انیمیشن دیده میشود. شخصیتها باید خود واقعیشان را کشف کنند و از محدودیتهای تحمیلشده فراتر روند تا بتوانند هویت مستقل خود را تثبیت کنند. این بازنماییها، مفاهیم پیچیده فلسفی را در قالب تجربههای ملموس شخصیتها به مخاطب منتقل میکنند و امکان درک آنها را حتی برای کودکان و نوجوانان فراهم میآورند.
تائوئیسم و فرهنگ ما
در تائوئیسم، تأکید بر تعادل نیروهای متضاد، هماهنگی با جریان طبیعی زندگی و خودشناسی است. موفقیت شخصیتها زمانی حاصل میشود که آنها با جریان زندگی همراه شده و از زور و مقابله مستقیم با سرنوشت پرهیز کنند.
در فرهنگ ایرانی-اسلامی نیز اهمیت زیادی به خودشناسی و مسؤولیت فردی داده شده است، اما تأکید بیشتر بر تکلیفگرایی و تلاش فعال برای اصلاح و بهبود زندگی است. برخلاف ووهوی که گاهی به پذیرش جریان طبیعی و عدم مقابله مستقیم توصیه میکند، در آموزههای دینی و اخلاقی ما، انسان مسئول است که با اختیار و اراده، مسیر درست را انتخاب کند و در برابر ناملایمات زندگی فعالانه اقدام کند.
با این حال، شباهتهایی هم وجود دارد: هر دو نگرش بر رشد اخلاقی و درونی شخصیت تأکید دارند و بر این باورند که شناخت خود و پذیرش هویت واقعی، پیششرط رسیدن به موفقیت و هماهنگی با جهان است. تفاوت اصلی در این است که تائوئیسم بیشتر روی پذیرش و جریان طبیعی زندگی تأکید دارد، در حالی که فرهنگ ایرانی-اسلامی روی تلاش هدفمند و مسؤولانه برای تحقق ارزشها و اصلاح خود و جامعه تمرکز میکند.
برای بهرهگیری تربیتی از انیمیشنهایی مانند نژا ۲، کافی نیست که صرفاً آن را تماشا کنیم؛ گفتوگو پس از مشاهده نقش کلیدی در فعالسازی تفکر انتقادی کودک و نوجوان دارد و از پذیرش بیچونوچرای پیامها جلوگیری میکند.
والدین و مربیان میتوانند از پرسشهای عمیق و مقایسهای استفاده کنند، مانند:
این پرسشها باعث میشوند کودک و نوجوان:
به این ترتیب، گفتوگوهای هدفمند پس از مشاهده انیمیشن، تجربهای آموزشی و تربیتی عمیق ایجاد میکنند که هم رشد فکری و اخلاقی را ارتقا میدهد و هم ظرفیت کودکان و نوجوانان برای مواجهه آگاهانه با فرهنگهای دیگر را افزایش میدهد.
1 دیدگاه