نقد و بررسی فیلم دیوید و الف‌ها (David and the Elves 2021)

چرا 8 سال؟

دیوید و الف‌ها، اثری خانوادگی و فانتزی است که لحظات مفرح و سرگرم کننده‌ای را برای کودکان رقم می‌زند. جنس ناهنجاری و خشونت در این اثر به گونه‌ای نیست که برای رده سنی بالای 8 سال تهدیدی ایجاد کند. اما موضوع اثر و سن کاراکتر اصلی، اقتضا می‌کند که کودکان زیر 8 سال به تماشای آن مشغول نشوند. زیرا فهم موضوع داستان و رفتارهای کودکی که به سنین نوجوانی نزدیک شده، برای رده سنی پایین‌، سخت‌تر است.

نقش ما چیست؟

با فرزند خود درباره اینکه مهربان بودن چقدر می‌تواند انسان‌ها را به یکدیگر نزدیک کند صحبت کنید. الف‌ها و همچنین بابانوئل، در حقیقت یک افسانه هستند که در این فیلم مصداقی از حضور حقیقی آنها به تصویر کشیده می‌شود. با فرزند خود درباره اینکه بابانوئل نمادی از جشن کریسمس مسیحیان است و یک شخص خاص نیست، به صحبت و گفتگو بپردازید. ممکن است برای فرزندتان این سوال مطرح شود که آیا در کشور ما نیز چنین آیینی وجود دارد که بچه ها را شاد کند؟ لازم است درباره شخصیت مهربان عمونوروز و جشن‌های شب یلدای ایرانیان با فرزند خود صحبت کنید و برای او توضیح بدهید که در فرهنگ باستانی ما زیبایی‌های چشم نواز بیشتری وجود دارد که هرسال بهار و زمستان به استقبال آن می‌رویم و عید نوروزمان را جشن می‌گیریم. آلبرت به دیوید می‌گوید: من به لطف تو دوباره قدرت گرفتم. اما چندی بعد به دوستش می‌گوید که خودم باعث شدم قدرتم برگردد. در ابتدا آلبرت عشق و محبت را از دیوید می‎گیرد و انگیزه‌اش رو دوباره بازیابی می‌کند. اما آنچه مهم است، احساس ما نسبت به خودمان است. برای فرزندتان توضیح بدهید که حتی اگر دوستان ما در ترمیم روحیات ما نقش بسیاری زیادی داشته باشند، بازهم این خود ما هستیم که باید تصمیم بگیریم چگونه به زندگی نگاه کنیم.

آلبرت همه کارها را با جادو انجام می‌دهد (والدین باید توجه داشته باشند که مفهوم جادو در فرهنگ ما امری منفی و حرکت به سمت آن منع شده است). این مسئله در بعضی مواقع باعث آسیب زدن به دیگران می‌شود اما آلبرت تصور می‌کند که در حق آنها لطف می‌کند. باید در نظر داشت که برآورده شدن هر آرزویی، زمان و مکان خاص خود را دارد و نباید توقع داشته باشیم در شرایطی که اساس آرزو فراهم نشده، برآورده بشود. دیوید به آلبرت می‌گوید: همه چیز را نباید با جادو حل کرد. در این صورت دیگر تلاش کردن معنایی ندارد و همه چیز ساده می‌شود. این موضوع می‌تواند فرزند شما را نسبت به تلاش و کوشش و مبارزه با تنبلی و سستی، تشویق کند. مهربانی آلبرت و عشق و علاقه اش نسبت به مردم باعث شده تا دیوید نسبت به او احساس خوبی داشته باشد. و همچنین مهربانی دیوید نیز آلبرت را مجذوب خود کرده است. این اثر پیام آور آن است که جشن کریسمس پیام آور مهربانیست. اما لازم است برای فرزند خود توضیح بدهید که فرهنگ‌ها با یکدیگر متفاوت‌اند و ما در ایران عید زیبای نوروز را پیام آور زیبایی و تازگی و مهربانی می‌دانیم. اما، اصل مهربانی، زبان مشترک همه مردم دنیاست که ما انسان‌ها در هر کجای دنیا، باید به آن پایبند باشیم.

شخصیت ها:

دیوید: پسر نوجوانی که آرزو دارد الف‌ها را از نزدیک ببیند. او از کودکی با شنیدن داستان‌های رویایی پدرش به این باور رسیده که الف ها وجود خارجی دارند و روزی آنها را خواهد دید. او سرانجام با یک الف آشنا می‌شود.

آلبرت: الفی که با بابانوئل کار می‌کند و وظیفه اش رساندن هدیه های سال نو به بچه هاست. او با دیوید آشنا می‌شود و با علاقه ای که از دیوید می‌بیند قدرت از دست رفته اش را بازیابی می‌کند.

پاتریک: پدر رویا پرداز دیوید است که دائما از جادو و اتفاقات باورنکردنی با دیوید و مادرش صحبت می‌کند. هرچند که مادر دیوید هیچ‌وقت آن حرف‌ها را باور نکرده اما دیوید باور می‌کند و آن باور به حقیقت می‌پیوندد.

آنا: مادر دیوید. او در ابتدا صحبت های پسرش درباره آلبرت را باور ندارد اما بعد از مواجهه با بابانوئل و آلبرت، باور می‌کند که این ماجرا واقعی است.

داستان:

دیوید عاشق دیدن الف‌هاست. او از کودکی از پدرش شنیده که الف ها واقعیت دارند و به همراه بابانوئل، در هر کریسمی با سورتمه از آسمان عبور کرده و به مردم هدیه می‌دهند. دیوید به اجبار با خانواده اش به شهر دیگری سفر می‌کند اما او زندگی در محل سکونت قبلی اش را بیشتر دوست دارد زیرا عشق و شور و هیجان بیشتری بین مردم حاکم بود. او بابانوئل های تقلبی را قبول ندارد و هرسال منتظر بابانوئل واقعی است. اما بابانوئل از آمدن بین مردم گریزان است زیرا هربار که برای دادن هدایا به زمین آمده، با برخورد ناجوانمردانه ای از سوی مردم مواجه شده. اما آلبرت که یک الف است، دلش می‌خواهد مردم او را دوست داشته باشند. او با عشق مردم قدرت می‌گیرد و اگر این عشق از بین برود و جشن کریسمس گرامی داشته نشود، آلبرت قدرتش را از دست داده و تبدیل به یک مجسمه کوچک می‌شود. در یکی از شب‌های کریسمس، وقتی آلبرت با سورتمه عبور می‌کند، دیوید او را می‌بیند. آلبرت که می‌بیند توجه دیوید به او جلب شده، از خانه بابانوئل فرار کرده و به زمین می‌آید. او با دیوید دوست می‌شود و برای او از جادوهای عجیب و غریبش رونمایی می‌کند. اما مشکلاتی را نیز به وجود می‌آورد. در نهایت بابانوئل برای پیدا کردن آلبرت به همراه همسرش به زمین می‌آیند و با خانواده دیوید ملاقات می‌کنند. خانواده دیوید که تا پیش از آن حرف دیوید را باور نداشته اند، با دیدن بابانوئل، برای پیدا کردن دیوید و آلبرت راهی روستای محل سکونت قبلی دیوید می‌شوند. اما قدرت آلبرت در حال کم شدن است زیرا جشن کریسمس آنطور که باید گرامی داشته نمی‌شود. در نهایت آلبرت با عشقی که از سوی دیوید می‌گیرد و تلاش دیوید برای برپایی جشن شب سال نو، آلبرت را دوباره زنده می‌کند. آلبرت به همراه بابانوئل به خانه خود برمی‌گردد و دیوید نیز در کنار خانواده اش سال نو را جشن می‌گیرند.