نقد و بررسی سریال آکتور

والدین گرامی لازم است بدانند که سریال آکتور به صورت مکرر ناهنجاری‌های اجتماعی را به نمایش می‌گذارد. با توجه به پخش این سریال از شبکه خانگی و محدودیت‌های کمتر این سیستم پخش، صحنه‌های کشیدن سیگار از سوی جوانان دختر و پسر، داشتن دوست از جنس مخالف به صورت واضح دیده می‌شوند. از سوی دیگر نمایش جشن‌ مختلط و نوشیدن مشروبات الکلی به صورت عادی نشان داده می‌شود در صورتی که اینگونه رفتارها با ممکن است با فرهنگ شما سنخیت نداشته باشد. موضوع دیگری که باید به آن توجه نمود این است که نوع بازیگری علی و مرتضی و ایفای نقش آنان در دنیای واقعی برای نوجوانان و جوانان می‌تواند جذاب باشد لذا بهتر است با نوجوان خود گفتگو کنید و به او توضیح دهید که ایفای نقش بدین شیوه بگونه‌ای دروغ گفتن است و پنهان کردن هویت واقعی و تظاهر به یک شخصیت می‌تواند جرم محسوب شود. در نهایت باید اشاره کرد روابط خانوادگی در این سریال چندان مستحکم نیست. برای نمونه علی و مرتضی علی‌رغم اینکه خانواده‌شان در تهران ساکن هستند بسیار کم به آن‌ها سر می‌زنند طوری که مادر علی برای دیدن فرزندش به او دروغ می‌گوید که بیمار است. لذا بهتر است در مورد اهمیت صمیمیت در روابط خانوادگی و اثرات مثبت آن با فرزند خود گفتگو کنید. بنابراین به والدین محترم توصیه می‌شود با حفظ صمیمیت در رابطه خود با فرزندان آن‌ها را از پنهان کاری، دروغ و فریبکاری از بسیاری از آسیب‌های اجتماعی دور نگه دارند.

خلاصه:

سریال آکتور ناهنگاری‌های اجتماعی را به صورت واضح به نمایش درمی‌آورد. علاوه بر این روابط خانوادگی در این سریال چندان مستحکم و با صمیمیت همراه نیست.

از فرزند خود بپرسید اگر سارا رابطه خود با مرتضی و آقای صمدیان را با خانواده خود در میان می‌گذاشت چه اتفاقی رخ می‌داد؟

اگر سارا بعد از شنیدن گفتگوی زن غریبه با خدمتکار صمدیان که نقش مادرش را بازی می‌کرد، مشکوک می‌شد و موضوع را دقیق بررسی می‌کرد چه اتفاقی رخ می‌داد؟

 آیا رفتار علی در صمیمیت با نازی از آغاز آشنایی و بدون شناخت عمیق، صحیح بود؟

اگر علی و مرتضی شمعدان نقره را از سالن سینما به سرقت نمی‌بردند روند کار آنها چه تغییری می‌کرد؟

 اگر مرتضی در خرید هدیه برای سارا متناسب با وضعیت مالی خود هزینه می‌کرد چه تغییری در مسیر رابطه او با سارا رخ می‌داد؟

اگر مرتضی در رابطه با سارا بعد از بروز مشکل مالی، صادقانه با او صحبت می‌کرد اکنون رابطه آنها در چه وضعیتی بود؟

 آیا بهتر نبود علی بعد از آشنایی با شرکت جدید و روند کاری مشکوک آنها موضوع مجوز قانونی این کار را مورد بررسی قرار می‌داد؟

خلاصه:

با فرزند خود در مورد شخصیت‌های مختلف و اثرات انتخاب اشتباه آنها صحبت کنید.

علی و مرتضی دو بازیگر جوان هستند که از راه اجرای تئاتر و نمایش‌های سورپرایز کسب درآمد می‌کنند اما این درآمد چندان کافی نیست. در اجرای یکی از این سورپرایزها که در یک پارتی مختلط اجرا می‌شد با شخصی آشنا می‌شوند که به آنها پیشنهاد همکاری می‌دهد. آنها با شرکت مشکوکِ تحت نظر وی همکاری می‌کنند و در اولین سفارش کار باید به دختری که پدرش فکر می‌کند مصرف‌کننده شیشه است نزدیک شوند و صحت شک پدر را مورد بررسی قرار دهند. آنها با همکاری آلما (همکارشان) با ایفای نقش معتادین به شیشه به او نزدیک می‌شوند و می‌توانند ثابت کنند که آن دختر مصرف‌کننده شیشه است. از سوی دیگر مرتضی دوستی به اسم سارا داشته و قصد ازدواج با او را دارد ولی بدلیل شرایط بد مالی مرتضی و دروغ گفتن او این رابطه دچار چالش می‌شود و سارا در مسیر آشنایی و ازدواج با کارفرمای خود (آقای صمدیان) که قصد فریب و سوء استفاده جنسی از سارا را دارد قرار میگیرد. در طرف مقابل علی نیز به نازی (مشاور شرکت) علاقه‌مند می‌شود و سعی دارد با او صمیمی شود در حالیکه نازی در شرکت برای او یک پرونده مرموز ایجاد کرده است.

کارگردان: نیما جاویدی

نویسنده: نیما جاویدی

نام تهیه کننده: مجید مطلبی

نام بازیگران: نوید محمدزاده، احمد مهرانفر، هانیه توسلی، هستی مهدوی، هومن برق‌نورد، مهراوه شریفی نیا

نام شخصیت ها: علی: پسر جوانی که از راه تئاتر و با اجرای نمایش برای مراسم سورپرایز، کسب درآمد می‌کند با این حال وضعیت مالی مناسبی ندارد. مرتضی: دوست علی که با او در اجراها همکاری می‌کند. او به دختری به نام سارا علاقه‌مند است اما به دلیل وضعیت بد مالی نمی‌تواند او را راضی نگه دارد. آقای صمدیان: صاحب مغازه عطر فروشی که با بهانه ازدواج، قصد فریب سارا و برقراری رابطه جنسی با او را دارد. آلما: دختر بازیگری است که با علی و مرتضی در جهت اجرای پروژه‌های شرکت همکاری می‌کند.

کشور سازنده: ایران

مخاطب اثر: بزرگسالان