نقد و بررسی بازی Hell is Us (Hell Is Us)

بازی Hell is Us یک تجربه اکشن-ماجراجویی در دنیای خیالی هادئا است که تحت تأثیر جنگ داخلی و موجودات عجیب (Hollow Walkers) قرار دارد. این بازی برای رده سنی +18 سال طراحی شده است. خشونت موجود در مبارزات و نشانه‌های جنگ، مانند خرابی‌ها و اشاره‌های غیرمستقیم به کشتار، ممکن است احساساتی مانند خشم یا ناراحتی را در شما برانگیزد. همچنین، طراحی ترسناک دشمنان و فضاهای تاریک می‌تواند استرس‌زا باشد؛ بنابراین، اگر احساس ناراحتی کردید، پیشنهاد می‌شود برای مدتی بازی را متوقف کنید. موضوعاتی نظیر تعصب قومی/مذهبی و استفاده از مواد (مانند سرم حقیقت در بازجویی‌ها) نیز در داستان مطرح می‌شوند که نیازمند تأمل و تحلیل عمیق‌تر است. از نظر گیم‌پلی، این بازی به دلیل نبود ابزارهای هدایتی مانند نقشه و تکیه بر سرنخ‌های محیطی (سیستم Player Plattering) چالش‌برانگیز است. این پیچیدگی ممکن است در ابتدا گیج‌کننده باشد؛ در صورت نیاز، بررسی راهنمایی‌های ساده یا همکاری با دوستان می‌تواند مفید باشد. داستان عمیق بازی درباره هویت و پیامدهای خشونت، فرصتی برای رشد فکری فراهم می‌کند. پیشنهاد می‌شود به سؤالاتی مانند "چرا رمی این‌قدر مصمم است؟" یا "تعصب‌ها چگونه جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهند؟" فکر کنید تا از این تجربه بهره بیشتری ببرید.

داستان بازی در کشور خیالی هادئا (Hadea) رخ می‌دهد، جایی که یک جنگ داخلی طولانی و یک پدیده مرموز به نام "Calamity" (فاجعه) جامعه را ویران کرده است. این فاجعه موجوداتی عجیب به نام Hollow Walkers را به وجود آورده که با رشته‌های Haze (مه) به بدنشان متصل‌اند و نمایانگر احساسات انسانی مثل غم، خشم، وحشت یا شادی هستند. بازیکن در نقش رمی (Rémi)، سربازی که حافظه‌اش را از دست داده، وارد این دنیای آشوب‌زده می‌شود. هدف اصلی رمی، یافتن گذشته‌اش و خانواده‌اش است که در این هرج‌ومرج گم شده‌اند. داستان با یک فلش‌بک احساسی شروع می‌شود که رمی را در حال فرار از یک حمله نشان می‌دهد، و از آنجا به‌تدریج با کشف سرنخ‌ها و دیالوگ‌های کوتاه، لایه‌های عمیق‌تری از هویتش و رازهای هادئا برملا می‌شود. این روایت با الهام از جنگ‌های واقعی بوسنی و نسل‌کشی رواندا، نقدی بر چرخه خشونت و تعصب قومی/مذهبی ارائه می‌دهد، بدون اینکه مستقیماً به یک دین خاص حمله کند.

برای پیشبرد داستان، بازیکن باید در یک جهان نیمه‌باز اکتشاف کند و سرنخ‌های محیطی مثل صداهای زنگ‌ها، نشانه‌های بصری روی درختان، یا اشیای پراکنده را دنبال کند، زیرا بازی به‌طور عمدی از ابزارهای هدایتی مثل نقشه یا نشانگر مأموریت بی‌بهره است (سیستم Player Plattering). مأموریت‌ها شامل تحقیق در مورد گذشته رمی، مبارزه با Hollow Walkers، و حل پازل‌های محیطی برای دسترسی به مناطق جدید است. بازیکن با یک پهپاد همراه است که می‌تواند دشمنان را حواس‌پرت کند یا سرنخ‌های مخفی را نشان دهد. سیستم مبارزه مبتنی بر استقامت است و نیازمند زمان‌بندی دقیق برای حملات و دفاع است؛ همچنین مکانیزم "بازگردانی فعال سلامت" اجازه می‌دهد با ضربه زدن به دشمن در زمان مناسب، سلامتی بازیابی شود. داستان از طریق فلش‌بک‌ها و تعاملات محدود با شخصیت‌های فرعی مثل بازماندگان جنگ (که اطلاعات پراکنده‌ای از تاریخچه هادئا می‌دهند) پیش می‌رود، و پایان بازی به انتخاب‌های بازیکن در مدیریت احساسات و روابط بستگی دارد.

شخصیت‌ها و روابطشان هسته‌ی احساسی داستان را تشکیل می‌دهند. رمی یک شخصیت منزوی اما مصمم است که با گذشته‌اش درگیره و از طریق دیالوگ‌های درونی با خودش روبه‌رو می‌شود. او با شخصیت‌هایی مثل یک پزشک بازمانده (که سرنخ‌هایی از فاجعه ارائه می‌ده) و یک کودک یتیم (که نماد امید و آسیب‌پذیریه) تعامل داره. روابط اغلب سرد و پرتنش است، زیرا اعتماد در این دنیای ویران سخت به دست می‌آید، اما رمی می‌تونه با کمک به این افراد، پیوندهایی بسازد که داستان رو به مسیرهای مختلف هدایت می‌کنه. کار اصلی بازیکن ترکیبی از اکتشاف، مبارزه، و حل معما است، که با تمرکز بر مهارت‌های شناختی و تصمیم‌گیری، تجربه‌ای چالش‌برانگیز اما غوطه‌ورکننده ارائه می‌ده. در کل، گیم‌پلی و داستان Hell is Us با طراحی نوآورانه و تم‌های سنگین، بازیکن را به سفری احساسی و فکری در دل یک جهان پر از راز و آشوب می‌بره.