نقد و بررسی انیمیشن پسر و دیو (The Boy and the Beast)

سینمایی «پسر و دیو» اثر دیگری از کارگردان معروف ژاپنی «مامورو هوسودا» است. در این انیمه نیز مانند دیگر آثار هوسودا باز هم به «خانواده» و اهیمت وجود آن اشاره شده است. اگر انیمه‌ی «جنگ‌های تابستانی» درباره‌ی لزوم تعلق‌داشتن به گروه‌ و خانواده‌ صحبت می‌کند و انیمه‌ی «فرزندان گرگ» به رابطه‌ی بین مادر و فرزندان پرداخته است، انیمه‌ی پسر و دیو نیز به رابطه‌ی میان پدر و پسری اشاره دارد. هرچند که این رابطه‌ در بین شخصیت‌های این انیمه رابطه‌ی استاد و شاگردی است و نسبت خونی بین آنها وجود ندارد، اما از یک جایی به‌بعد کوماتتسو و لوزان مانند یک پدر در کنار کیوتا و ایچیرو ظاهر می‌شوند. متقابلا کیوتا و ایچیرو نیز خود را مانند پسران این دو شخصیت می‌دانند. اما راز این پیوند چیست؟ چنین می‌توان گفت که اتصال آنها به‌هم باعث شده تا بتوانند با نقاط ضعف و قوت خود تکمیل‌کننده‌ی شخصیت هم باشند و از این طریق رابطه‌ی آنها از استاد و شاگردی فراتر رفته است.

از سوی دیگر، آنها در کنار هم به قدرت، خانواده و از همه مهم‌تر به «احساسِ تعلق» نیز دست پیدا کرده‌اند. دقیقا همان چیزهایی که همیشه در تنهایی خود به آن احتیاج داشته‌اند. این موضوع به ما نشان می‌دهد که از اساسی‌ترین نیازهای هر فرد، جایی یا کسی است که بتواند به آن «احساس تعلق» داشته باشد. احساس تعلق است که می‌تواند انسان‌ها را به یکدیگر پیوند دهد و زندگی را برایشان هدف‌مند سازد، حتی اگر از یک خون و ریشه‌ی مشترک نباشند. در اینجا می‌توان به‌لزوم داشتن یک استاد راهنما و دوستان معتمد در زندگی اشاره کرد. این افراد می‌توانند در حکم خانواده‌ی دوم شما قرار بگیرند. تماشای این انیمه می‌تواند جمع خانوادگی شما را به این فکر فرو ببرد که تا چه میزان توانسته‌اید نقاط خالی وجودتان را با یکدیگر‌ پر کنید. آیا تا به‌حال از نقاط ضعف و قوت خود برای رسیدن به تکامل استفاده کرده‌اید؟ یا به بیان دیگر، آیا تا به‌حال توانسته‌اید که در زندگی مکمل همدیگر باشید؟

تا نیمه‌ی اول انیمه، شما احساس می‌کنید که با اثری کودکانه طرف هستید. اما با ورود شخصیت‌های دیگر مثل کائده، پدر اصلی کیوتا و ایچیرو تازه داستان اصلی این انیمه آغاز می‌شود. با تغییر فضای داستان، مفاهیم روانشناسانه جلوه‌گر شده و خشونت‌ها از حالت طنز خارج و با استفاده از تعلیق جدی‌تر می‌شوند. بنابراین، توصیه می‌کنیم که با افراد بالای 13سال به تماشای این اثر بپردازید.

خلاصه:

انیمه‌ی پسر و دیو داستان استاد و شاگردی است که هر کدام با نقاط ضعف و قوت خود باعث تکامل یکدیگر می‌شوند و همین رابطه‌ی آنها را فراتر برده و مانند یک پدر و پسر در کنار هم قرار می‌دهد. به‌دلیل پیام‌های روانشناسانه و همچنین تعلیق در خشونت، تماشای این اثر برای افراد زیر 13سال توصیه نمی‌شود.

مسیر تکامل شخصیتی کوماتتسو و کیوتا رو چطور ارزیابی می‌کنی؟

تفاوت کیوتا با ایچیرو در چه بود؟

آیا تا به‌حال توانسته‌ای کسی را پیدا کنی که بتوانید تکمیل‌کننده‌ی همدیگر باشید؟

به‌غیر از اعضای خانواده‌ات کسی هست که شایستگی این را داشته باشد که بتواند جزوی از اعضای خانواده‌ات باشد؟ چرا؟ او چه ویژگی‌های دارد؟

رِن، پسر 12ساله‌ای است که سال‌ها پیش پدرش آنها را ترک کرده و به‌تازگی نیز مادرش را از دست داده است. او از خانه‌ی اقوامش‌ فرار می‌کند و سر از سرزمین دیوها درمی‌آورد. در این سرزمین آموختن هنرهای رزمی یک افتخار است، بنابراین استادانی با ظاهر انسان_حیوان آموزش این فنون را برعهده دارند. کوماتتسو، استادی مغرور و بداخلاق است که رنِ جسور و حاضرجواب را به‌زور به شاگردی خود درمی‌آورد، اما در پشت چهره‌‌ی خشن و تنهای کوماتتسو یک استاد دلسوز و تسلیم‌ناپذیر پنهان شده است. او نام کیوتا را برای رن انتخاب می‌کند و این آغاز جدایی کیوتا از دنیای انسانی می‌شود.

سال‌ها می‌گذرد و کیوتا که حالا پسری نوجوان شده است، پس از مشاجره‌ای با کوماتتسو به دنیای انسان‌ها بازمی‌گردد. او در آنجا با پدرش دیدار می‌کند و او را مقصر زندگی نابه‌سامان و تنهایی خویش می‌داند، از همین روی با ابراز نفرت پدرش را ترک می‌کند و با دختری به‌نام کائده آشنا می‌شود. کیوتا در تعامل با کائده متوجه می‌شود که زندگی در سرزمین دیوها او را از زندگی انسانی جدا کرده و باعث شده تا او نسبت به هم‌نوعان و همسالان خود از جهاتی عقب بماند. کائده که در جریان زندگی عجیب کیوتا قرار می‌گیرد نسبت به سرزمین دیوها کنجکاو می‌شود و از سوی دیگر سعی دارد تا کیوتا را با زندگی انسانی آشنا کند.

کیوتا برای تماشای مبارزه‌ی کوماتتسو و لوزان به سرزمین دیوها بازمی‌گردد. کوماتتسو پس از سال‌ها شکست، عاقبت در این مسابقه پیروز می‌شود و باعث خوشحالی کیوتا می‌گردد. اما این شادی خیلی زود با کشته‌شدن کوماتتسو توسط ایچیرو (پسر و شاگرد لوزان) به پایان می‌رسد. ایچیرو که مانند کیوتا یک انسان است، به‌دلیل پرورش خشم و نفرت در درون خود باعث شده تا در سینه‌اش حفره‌ای تاریک باز شود، حفره‌ای که تنها با نفرت‌پراکنی و ابراز خشم پر می‌گردد. کیوتا و کائده در مواجهه با ایچیرو متوجه زخم‌های پنهانی او می‌شوند، زخم‌هایی که برای کیوتا هم آشناست. این مواجهه زندگی کیوتا و اطرافیانش را تغییر می‌دهد و او را از نظر شخصیتی دگرگون و متعادل می‌سازد.

کارگردان: مامورو هوسودا/ Mamoru Hosoda

نویسنده‌ی اثر: مامورو هوسودا/ Mamoru Hosoda

نام بازیگران: Kōji Yakusho, Aoi Miyazaki, Shōta Sometani, Suzu Hirose, Kazuhiro Yamaji

نام شخصیت‌ها:

کیوتا (رِن): پسربچه‌ای تنها که سال‌ها پیش پدرش او را ترک کرده و به‌تازگی نیز مادرش را از دست داده است. او از خانه‌‌ی اقوامش فرار می‌کند و سر از سرزمین دیوها درمی‌آورد. رِن پسری جسور و حاضرجواب است که توسط یک دیو خرس‌مانند هنرهای رزمی را می‌آموزد و به یک جنگجوی واقعی تبدیل می‌شود که نامش به کیوتا تغییر پیدا می‌کند. کیوتا به‌خاطر زندگی با دیوها زندگی انسانی خود را فراموش می‌کند، اما یک اتفاق او را به جهان انسان‌ها بازمی‌گرداند.

کوماتتسو: او یک دیو و استاد هنرهای رزمی کیوتاست که به‌خاطر غرور و اخلاق تندش هیچگاه شاگردی نداشته است. کوماتتسو در گوشه‌ای از شهر کیوتا را پیدا می‌کند و او را به‌زور به خانه‌ی خود می‌برد تا به آرزویش برسد. در پشت شخصیت تنها و تند کوماتتسو یک استاد دلسوز و تسلیم‌ناپذیر پنهان شده است که مورد پذیرش هیچکدام از موجودات سرزمینش نیست.

کائده: او دختری نوجوان است که به‌صورت اتفاقی با کیوتا آشنا و به او علاقه‌مند می‌شود. کائده دختری شهری، باسواد و کنجکاو است که با دانستن زندگی عجیب کیوتا سعی دارد تا او را با زندگی انسانی آشنا کند.

ایچیروهیکو: او نیز مانند کیوتا یک انسان است و در سرزمین دیوها رشد کرده است. ایچیرو در کودکی توسط لوزان پیدا شده و هنرهای رزمی را از او می‌آموزد، اما نیمه‌ی تاریک وجودش او را به‌سمت نابودی می‌کشاند.

لوزان: او یک دیو است و بیش از آنکه استاد ایچیرو بوده باشد، پدر اوست. لوزان رابطه‌ی دوستانه‌ای با کوماتتسو ندارد و یک استاد رده‌بالا محسوب می‌شود.

کشور سازنده: ژاپن

کمپانی سازنده: Studio Chizu

جوایز و افتخارات: این انیمه با واکنش‌های مثبتی از سوی منتقدان همراه بود و جایزه‌ی پویانمایی سال را در سی و هفتمین جایزه‌ی آکادمی فیلم ژاپن برنده شد.

مخاطب اثر: نوجوان، بزرگسال