نقد و بررسی انیمه فریرن: فراتر از پایان سفر (Frieren: Beyond Journey’s End)

در دنیای فانتزی این سریال، خشونت‌های متعدد اما اغلب فانتزی و اغراق‌آمیز رخ می‌دهد. در چند صحنه، قتل عام مردم یک روستا و به آتش نشستن خانه‌ها وجود دارد. درگیری‌ها گاهی خونین هستند و گاهی نیز به صورت غیرمستقیم نمایان می‌شوند. در یک صحنه سر نگهبان زندان با نخ قطع می‌شود. هر چند صحنه غیرمستقیم است اما بسیار سریع اتفاق می‌افتد و دلهره‌آور است. 

در این داستان اهریمنی وجود دارد که با وجود خردسال بودنش، مردم روستا را که قصد داشتند او را بکشند فریب می‌دهد و کدخدای روستا با ترحم از او نگهداری می‌کند. بعدها این اهریمن کدخدا را می‌کشد، خانه‌اش را آتش می‌زند و تنها دختر بچه‌ی بازمانده او را گروگان می‌گیرد. 

 از قسمت 19 به بعد، رقابتی میان جادوگران شکل می‌گیرد تا مجوز جادوگر برتر را دریافت کنند. در این رقابت‌ها جادوگران سعی می‌کنند یکدیگر را از بین ببرند و رقابت، میان آنها به شکلی خصمانه ادامه پیدا می‌کند. هر چند که کسی کشته نمی‌شود اما تهدید به مرگ، زد و خورد و یا گیر افتادن در تله‌های مرگبار و مبارزه با استفاده از نیروهای جادویی در این قسمت‌ها بیشتر دیده می‌شود.

در این داستان، هیولاها و شیاطین با شکل‌های مختلف وجود دارند. گاهی به صورت پرنده‌ای غول‌پیکر و گاهی مانند انسان‌ها ولی با شاخ یا بدون سر و باقابلیت‌های جادویی بازنمایی شده‌اند. گاهی این هیولاها به صورت ناگهانی و دور از انتظار ظاهر می‌شوند. هیولاهای دختر معمولا ظاهری فریبنده و اغواکننده دارند و صدا و چهره‌ای کودکانه دارند.  یکی از هیولاهای ترسناک این اثر، اهریمن‌ها هستند که از نظر ظاهر مانند انسان‌ها هستند. آنها از کلمات برای فریب انسان‌ها استفاده می‌کنند و هر کدامشان قدرت جادویی متفاوتی دارند. مثلا یکی از آنها با نخ‌های نامرئی می‌تواند طعمه‌های خود را بکشد و یا دیگری خون خود را تبدیل به یک شلاق بلند و سخت می‌کند و با آن به دیگران حمله می‌کند.    

در این اثر، کشیش‌ هایتر دائما در حال نوشیدن مشروب است. همینطور کشیش‌های دیگری را می‌بینیم که قمار می‌کنند و تنباکو مصرف می‌کنند و در کل همه‌ی آنها اهل فساد نمایش داده شده‌اند. لباس برخی جادوگران دختر باز و نامناسب است. در یک قسمت پسر نوجوانی را در حال سیگار کشیدن می‌بینیم. در یک صحنه پسر بچه‌ای دامن فریرن را بالا می‌زند و می‌خندد. اغلب صحنه‌های مربوط به نیمه برهنگی طنزآمیز هستند که می‌تواند توجه مخاطب را بیشتر جلب کند. در قسمت 12 زاین یکی از همراهان فریرن و فرن در حال قمار است و استارک نیز به او می‌پیوندد.انها مدام می بازند و درحالی که فقط لباس زیر به تن دارند از مغازه بیرون انداخته می‌شوند. همچنین زیان چندین بار در طول سریال به زنان سن بالا ابراز علاقه می‌کند. در روز تولد استارک فریرن قصد داشت به او معجونی هدیه بدهد که خاصیتش عریان کردن افراد است. فرن از این ایده او عصبانی شده و معجون را روی سر او خالی می‌کند و لباس های فریرن می‌سوزد هر چند بدن او نمایش داده نمی‌شود.  

بیشتر قسمت‌های این اثر حاوی پیام‌ها یا دیالوگ‌های معناداری در مورد هدف زندگی و روابط دوستی و اجتماعی است. در قسمت‌های متعددی می‌بینیم که مردم مجسمه کسانی که برای آنها شجاعت به خرج داده‌اند را حفظ می‌کنند و خاطره‌ آنها را زنده نگه می‌دارند. همینطور انگیزه و هدف خیلی از شخصیت‌ها از زندگی کردن یا کمک به دیگران این است که شجاعت و نوع‌دوستی از دست‌رفتگان خود را زنده نگه دارند و خاطرات ارزشمندی که از آنها دارند را حفظ کنند.  شخصیت اصلی داستان، فریرن، که از نظر عاطفی با دیگران ارتباط برقرار نمی‌کند، به تدریج می‌آموزد که چگونه انسان‌ها را بشناسد، با آنها همدردی کند و مسائل و مشکلات آنها را حل کند. در طی همین روابط دوستانه است که برخی شخصیت‌ها شجاعت ماجراجویی و دنبال کردن اهدافشان را به دست می‌آورند. شخصیت‌های متعددی الهام‌بخش یکدیگر می‌شوند و کمک می‌کنند تا از حسرت و پشیمانی گذشته و یا ترس از شکست‌ رهایی پیدا کنند و با خواسته‌ قلبی خود پیش بروند.