نقد و بررسی انیمه بازگشت گربه (The Cat Returns)

انیمه بازگشت گربه، داستان دختری نوجوان است که بی‌دست و پا است و اعتماد به نفس کمی دارد و می‌توان گفت تنها نقطه قوتی که دارد کمکی است که به گربه‌ها می‌کند و همین قضیه او را وارد ماجرایی فانتزی می‌کند.

این ماجرای تخیلی که در آن گربه‌ها ممکن است دست به هر کاری بزنند، احتمالا برای خردسالان ترسناک به نظر برسد. در برخی صحنه‌ها هجوم گربه‌ها و حمل کردن شخصیت اصلی نمایش داده شده و هرچند که آسیبی اتفاق نمی‌افتد اما می‌تواند باعث ترس کودکان از گربه شود. همچنین تبدیل هارو به گربه از مواردی است که تماشای آن برای کودکان ناراحت‌کننده به نظر می‌رسد.

شخصیت اصلی این داستان تنها به گربه‌ها کمک می‌کند و از آنها به عنوان حیوان خانگی نگه‌داری نمی‌کند و وابستگی چندانی به گربه‌ها ندارد و تنها در خیابان به گربه‌ها کمک می‌کند؛ بنابراین لازم نیست والدین نگرانی چندانی بابت الگوپذیری فرزندشان از این موضوع داشته باشند.

ناهنجاری در این اثر فاقد صحنه‌های نمایشی است و بیشتر در سطح کلامی بروز یافته است اما با این حال توصیه ما به والدین استفاده از نسخه پالایش‌شده اثر است. در نسخه دوبله شده، برای گربه‌ای با جثه‌ی بزرگ کلمه «خیکی» به کار رفته‌است. توصیه می‌شود والدین در خصوص به کار بردن کلمات برای تمسخر ظاهر دیگران به فرزندان خود آموزش دهند.

فارغ از شاخص‌های ترس و ناهنجاری، تخیلی بودن این اثر در حدی است که پیشنهاد می‌شود والدین با احتیاط این اثر را برای فرزندان کمتر از 12 سال انتخاب کنند. لازم است والدین آگاه باشند که پیام اصلی این اثر بیشتر به تجارب نوجوانی مربوط است و احتمالا برای کودکان پیام قابل درکی نداشته باشد.

خلاصه: توصیه می‌شود والدین برای اطمینان بیشتر از نسخه پالایش‌شده اثر استفاده کنند تا شاخص ناهنجاری را به حداقل برساند.

رفتار و شخصیت هارو در ابتدای داستان و انتهای داستان چه تفاوتی داشت؟ فکر می‌کنید این تفاوت به چه علتی رخ داده است؟

چرا هارو نمی‌خواست گربه باقی بماند؟ آیا تصمیم درستی برای بازگشت به دنیای واقعی گرفت؟

اگر جای هارو بودید تصمیم می‌گرفتید در شهر گربه‌ها پرنسس باشید یا در دنیای واقعی یک انسان معمولی؟

خلاصه: با فرزند خود در مورد تصمیم‌ها و تغییرات شخصیت اصلی صحبت کنید.

هارو دختری بی‌دست و پا است که به طور اتفاقی گربه‌ی مرموزی را از تصادف نجات می‌دهد. همان شب رسته‌ای از گربه‌ها که روی دو پا خود امپراطور گربه‌ها را همراهی می‌کنند و امپراطور گربه‌ها شخصا از هارو بابت نجات جان پسرش تشکر می‌کند. خیلی زود هارو متوجه می‌شود که می‌تواند زبان گربه‌ها را درک کند. گربه‌های زیادی در راه مدرسه به دنبال او راه میفتند و بعد هم در حالی که هارو برای راندن گربه‌ها به حیاط مدرسه پناه می‌برد، گربه‌ی دیگری نزد او می‌آید و هارو را به دنیای گربه‌ها دعوت می‌کند چرا که قرار است به درخواست امپراطور، او با پسر امپراطور ازدواج کند و باید امشب آماده باشد. هارو که مطمئن است نمی‌تواند با یک گربه ازدواج کند سردرگم به دنبال کمک می‌گردد. صدایی او را راهنمایی می‌کند و با گربه‌ای بزرگ به نام موتا به دنیای گربه‌ها وارد می‌شود. او با گربه‌ای به نام «بارون» آشنا می‌شود اما در همین زمان، گربه‌های امپراطور به خانه بارون هجوم می‌آورند و هارو را به قصر می‌برند تا برای عروسی آماده شود. «یوکی» که خدمتکاری در قصر بود، در بدو ورود به هارو هشدار داد خیلی سریع از اینجا فرار کند اما هارو با موتا به قصر می‌روند و هارو هم از وضعیت ناراضی نیست.

 در طی مراحل آمادگی برای عروسی، هارو به گربه تبدیل می‌شود و در حالی که از این تغییر بسیار ناراحت است مراسم را سپری می‌کند. بارون برای خارج کردن هارو از این وضعیت به کمکش می‌آید. او باید قبل از طلوع خورشید از سرزمین گربه‌ها خارج شود تا دوباره انسان شود.

امپراطور گربه‌ها که فردی ظالم و مستبد است می‌خواهد به هر طریقی هارو را نزد خود نگه دارد. هارو برای فرار باید از هزارتویی عبور کند و از برج بلندی بالا برود تا بتواند از دنیای گربه‌ها خارج شود. امپراطور با تله‌هایی سعی می‌کند مانع خروج هارو شود. در همین هنگام شاهزاده به همراه یوکی وارد می‌شود و می‌گوید که نمی‌خواهد با هارو ازدواج کند و قصد دارد با یوکی ازدواج کند. یوکی گربه‌ای خیابانی بود که هارو در کودکی با غذا دادن به او باعث نجاتش شده بود. یوکی و شاهزاده هر دو به خاطر نجات یافتن‌شان از هارو تشکر کردند و کمک کردند که او به همراه بارون و موتا خیلی زود به دنیای خودش بازگردد.

کارگردان: هیرویوکی موریتا

نویسنده‌ی اثر: ریکو یوشیدا

نویسنده‌ی مانگا:

نویسنده‌ی رمان (light novel):

نام بازیگران: چیزورو ایکه واکی، یوشیهیکو هاکاماده، تتنسو واتانابه، آکی مائدا

نام شخصیت‌ها:

 هارو: دختری دبیرستانی است که می‌تواند با گربه‌ها صحبت کند. او وارد شهر گربه‌ها می‌شود و قرار است که با پسر امپراطور گربه‌ها ازدواج کند و به همین خاطر به یک گربه تبدیل می‌شود.

 یوکی: گربه زیبایی است که هارو در کودکی با غذا دادن به او، زندگی‌اش را نجات داده. یوکی از ابتدا به هارو هشدار می‌دهد که از شهر گربه‌ها فرار کند و در راه به او کمک می‌کند.

بارون: گربه‌ای اشرافی است که تلاش می‌کند هارو را از دست امپراطور نجات دهد و کمک‌ بسیاری به او می‌کند.

موتا (رنالد): گربه‌ای چاق و سفید رنگ است که هارو را نزد بارون می‌برد و در موقعیت‌های زیادی راهنمای اوست. 

کشور سازنده: ژاپن

کمپانی سازنده: استودیو جیبلی

مخاطب اثر: نوجوانان

هشتگ: انیمه، فانتزی، ماجراجویی، گربه، هویت، نوجوانی، شجاعت، دختر شجاع، زندگی واقعی، تخیلی، تصمیم‌گیری، هویت‌یابی، خودباوری

دیالوگ‌های تأثیرگذار: «همیشه به خودت باور داشته باش. این کار را انجام بده و مهم نیست که کجا باشی، در این صورت هیچ ترسی نخواهی داشت.» بارون