بررسی تخصصی انیمیشن Allahyar and the legend of Markhor
اللهیار و افسانه مارخور

دیدگاه کدومو

انیمیشن «اللهیار و افسانهی مارخور» محصول کشور پاکستان است و ژانر ماجراجویی و خانوادگی دارد. اللهیار برای نجات یک مارخور از دست شکارچیان تلاش زیادی میکند و طبق یک افسانه به دلیل مراقبت از حیوانات و نجات مارخور، به محافظ تبدیل میشود و میتواند با حیوانات صحبت کند. این اثر با نمایش مارخور که نوعی بز کوهی و نماد ملی پاکستان است، اهمیت حفاظت از محیط زیست و حیوانات را نمایش میدهد. قهرمان کوچک داستان میتواند الگوی مناسبی از تلاش و دوستی برای مخاطبان کودک باشد.
شاخص های اثر
اللهیار پسر پاکستانی است که دوست دارد مانند پدرش محیطبان شود. معلم او مرد بسیار خشنی است، اللهیار برای اینکه او را تنبیه کند، سر راهش دامی میگذارد و او را از درخت آویزان میکند. اللهیار و یک مارخور طی اتفاقی به دست شکارچیان میافتند. آنها مجبور به فرار میشوند و از دره به پایین میافتند. وقتی فرار میکنند، اللهیار تصمیم میگیرد مارخور را به پدر و مادرش برساند؛ اما درطول مسیر گرگهای گرسنهای کمین کرده بودند و میخواستند آنها را بخورند، البته آنها فرار میکنند. یکی از شکارچیان هم بهدنبال آنها میآید، او هم در مسیر با گرگها میجنگد. تفنگ میزند و برخورد تنبهتن میکند. در طول مسیر، شکارچی «ببر سفید» را که دوست اللهیار بود، میزند و باعث ایجاد خشم و ناراحتی در اللهیار میشود، درنهایت نیز مجبور به فرار میشود. وقتی شکارچی اللهیار و مارخور را میبیند، قصد کشتن آنها را میکند که ناگهان بقیه مارخورها از راه میرسند و او را تسلیم میکنند. صحنههایی که شکارچی حضور دارد عموماً همراه با خشونت و ترس است؛ مانند صحنهی زدن پدر اللهیار و دزدیدنش یا تیراندازی به ببر سفید که دوست اللهیار است. حملهی گرگها در طول داستان چندبار دیده میشود که بار روانی زیادی برای مخاطب دارد.
ادامه متناللهیار پسر مصمم و باارادهای است که دوست دارد سرباز وطن باشد و مانند پدرش از گونههای مختلف حیوانات حفاظت کند. طی اتفاقاتی شکارچیان پدرش را میزنند و او را با خود میبرند و او بسیار میترسد. او در راه با حیوانی به نام مارخور که او هم اسیر شکارچیان بود، فرار میکند؛ اما درهای پیشروی خود میبینند و مجبور میشوند سقوط کنند. البته زنده میمانند و فرار میکنند. اللهیار تصمیم میگیرد مارخور را به خانوادهاش برساند. در راه گرگهای گرسنهای به آنها حمله میکنند که بسیار میترسند و درنهایت موفق میشوند فرار کنند. یکی از شکارچیان هم بهدنبال آنها میآید و او هم درگیر گرگها میشود. جنگ تنبهتنی میکنند و درنهایت مجبور به فرار میشود. در انتهای داستان وقتی شکارچی قصد کشتن سردستهی مارخورها را میکند، اللهیار جلو میآید و مانع کشتن او میشود، او هم از تجمع مارخورها میترسد و تسلیم میشود.
ادامه متن: اللهیار پسر باارادهای است که معلم خشنی دارد. او برای اینکه معلمش را تنبیه کند، سر راهش دامی میگذارد و او را از درخت آویزان میکند. وقتی پدرش کار اشتباه او را به او یادآور میشود، ابتدا کتمان میکند و دروغ میگوید؛ ولی بعد اعتراف میکند. همچنین وقتی نقاشیاش را به پدر نشان میدهد، پدر برخلاف میلش دروغ میگوید و از نقاشیاش تعریف میکند. در سکانسی معلم در راه برگشت به خانه، در بینی خود دست میکند که نوعی ناهنجاری آمیخته با طنز محسوب میشود. همچنین در صحنههای آخر، جغدی به نام «هیرو» هممسیر اللهیار برای ماجراجوییاش میشود، وقتی هیرو مشغول صحبتکردن است، ناگهان باد معده از او خارج میشود که در فضای فانتزیِ انیمیشن طنزآمیز و خندهآور است.
ادامه متناللهیار پسر پاکستانی و پرتلاشی است که دوست دارد قهرمان باشد و از حیوانات حفاظت کند. پدر اللهیار مرد فهیمی است و مسئول حفاظت از حیوانات است، او به فرزندش یاد داده هرحیوانی نماد کشور است و فروختن آن مثل فروختن کشور به بیگانه است. در صحنهای شکارچی تصمیم میگیرد اللهیار و مارخور را بکشد؛ اما متوجه میشود که تمام مارخورها برای دفاع آمدهاند. او هم میترسد و کنار میکشد. همدلی و همراهی با دوستان و اطرافیان باعث میشود انسان در کارهایش موفق شود. اللهیار برای رسیدن به هدفش بسیار تلاش کرد و تمام سختیها را به جان خرید تا به سیاهکوه برسد و مارخور را به خانوادهاش برگرداند. بنابراین سختکوشی و ناامیدنشدن ازدیگر پیامهای مثبت انیمیشن محسوب میشود. معلم اللهیار انسان بسیار خشنی است و او را از درسخواندن زده کرده است، بههمین دلیل اللهیار دامی برای او میگذارد و او را از درخت آویزان میکند؛ اما پدرش وقتی متوجه میشود، به او میگوید که فردا حتماً باید عذرخواهی کند و او هم کار اشتباه خود را میپذیرد.
ادامه متناللهیار که قهرمان کوچک داستان است، الگوی انسان سختکوش و پرتلاشی است که به حرفهای پدرش گوش میدهد تا موفق شود. او همچون قهرمانان برای رسیدن به هدف تسلیم نشد و تلاش کرد تا به موفقیت رسید. او از دوستانش برای رسیدن به هدف کمک گرفت و درنهایت پیروز شد. پدر اللهیار هم الگوی پدری نمونه است، او با رفتار منطقی و گفتار صادقانهاش، فرزندش را بهخوبی تربیت کرد تا دربرابر مشکلات کم نیاورد و مقاوم باشد.
ادامه متنپدر اللهیار محیطبان و مسئول حفاظت از حیوانات است. اللهیار هم راه پدر را ادامه میدهد و مراقب گونههای کمیاب است. او با تلاش زیاد مراقب مارخور بود تا او را به پدر و مادرش برساند و از او درمقابل شکارچی حفاظت کند. در صحنهای میمون پیر از اللهیار جدولضرب میپرسد و نوعی کمدی محسوب میشود که چنین حیوانی جدولضرب را بلد است. نشاندادن کشور پاکستان، طبیعت زیبای او، نوع لباسپوشیدن مردان و زنانش و نمایش مارخور که نماد ملی پاکستان است، میتواند برای مخاطب آموزنده باشد.
ادامه متن) خلاصه و سیر داستان را از فرزندتان بخواهید. با این کار قوهی خیال و بیانش تقویت میشود.
2) از فرزندتان بخواهید پیام اصلی انیمیشن را بگوید. اگر برایش سخت است به او کمک کنید و صحنههایی را که اتفاق افتاده است، روایت کنید تا خودش پیام را بیان کند.
3) از او بپرسید آیا کار اللهیار دربارهی معلم بداخلاقش درست بود یا نه؟ به نظر او کار درست چیست؟
4) دربارهی قضاوت زودهنگام اللهیار و پشیمانی که از کارش داشت، بپرسید آیا تاکنون دربارهی کسی قضاوت کرده است که بعداً پشیمان شود؟
5) نظرش را دربارهی محیط زیست و شکارچیان بپرسید. با این کار متوجه میشوید که فرزندتان فهمیده است کار شکارچیان درست بوده است یا خیر. فرزندتان باید بیاموزد مراقب حیوانات باشد؛ زیرا آنها نماد کشور هستند.
6) تاکنون بر کدام ترس خود غلبه کرده است و چگونه؟
7) نظرش را دربارهی اتحاد و همدلی بپرسید. به او بگویید اگر همهی مارخورها باهم یکی نمیشدند، آیا مانی بازهم نمیتوانست اللهیار و مهرو را بکشد؟
8) با دیدن صحنهی افتادن پدر اللهیار روی زمین، شاید فرزندتان دربارهی مردن و مرگ از شما سؤال بپرسد. به او دروغ نگویید که سفر رفته است. اگر کودک کمی بزرگتر است، میتوانید بگویید کسی که مرده است، دیگر قلبش کار نمیکند، دیگر زنده نمیشود و برنمیگردد. برای ملموسترشدن توضیحتان از مثال استفاده کنید؛ مثلاً دربارهی ماهیکوچولو که در تنگ نگهداری میکردید و حالا مرده است، صحبت کنید.
خلاصه: نظرش را دربارهی همدلی و تلاش برای رسیدن به اهداف بپرسید.
عکس های منتخب انیمیشن





نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد