نقد و بررسی سریال وحشی

سریال وحشی تنها یک داستان جنایی یا پرکشش نیست؛ روایتی است از آدمی که در آستانه‌ی سقوط، میان انتخابی ناگزیر، با تاریکیِ درون خود روبه‌رو می‌شود. این سریال، به‌طرزی بی‌رحم اما واقعی، نشان می‌دهد که خشونت اغلب نه از بیرون، که از زخم‌های کهنه و نادیده‌گرفته‌شده در درون انسان زاده می‌شود.

تماشای وحشی را به‌مثابه فرصتی برای تأمل ببینید: بر اینکه چگونه انسان در نبودِ فهم و حمایت یا با انتخاب‌های اشتباه، به هیولایی بدل می‌شود که خود از آن گریزان است.

هومن سیدی با ساخت وحشی، از ما نمی‌خواهد فقط قصه‌ای جنایی ببینیم یا معمایی را حل کنیم؛ او از ما می‌خواهد که تماشاگر نباشیم، بلکه درگیر شویم. درگیر این سؤال که «اگر من جای داوود بودم، چه می‌کردم؟» این تلاش برای همذات‌پنداری همیشه مثبت نیست. همذات‌پنداری با شخصیت اصلی در اثر به حدی بالاست که گاهی اشتباهات او را منطقی می‌پنداریم. داوود درگیر حادثه‌ای ناخواسته می‌شود اما انتخابش برای کمک نکردن به نجات بچه‌ها او را وارد چرخه‌ای از دروغ و اتفاقات تلخ می‌کند؛ اما ما به دلیل نوع بازنمایی و پرداخت اثر این تصمیم را عاقلانه می‌دانیم و از درون حمایت می‌کنیم حتی اگر منجر به قتل دو کودک شود.

وحشی تماشاگر را به دل تاریکی می‌برد، اما در پایان، نور چندانی به دستش نمی‌دهد. شخصیت اصلی، داوود، در مسیر سقوط خود قربانی خشونت، حوادث ناخواسته و فقر است. اما آیا سریال برای این چرخه راه حلی ارائه می‌دهد؟ دلیل پیش آمد تمام این اتفاقات را به نشان می‌دهد و ریشه‌یابی می‎کند؟ یا فقط از آن بهره‌ی دراماتیک می‌برد؟ آیا به ما می‌گوید چرا این چرخه بازتولید می‌شود، یا تنها به‌درد کشیدن قهرمانش بسنده می‌کند تا مخاطب را با حس ترحم یا هراس تنها بگذارد؟

روایت کردن قصه‌ی یک «قاتل‌شدن» کاری حساس و خطرناک است. اگر این روایت به تحلیل نرسد، اگر فقط به نمایش درآید، ایا تفاوتی با بازتولید همان خشونت دارد؟ داوود در سریال بیش از آنکه انسانی زنده باشد، به یک سوژه‌ی تراژیک تبدیل شده؛ ابزاری برای شوک دادن و درگیر کردن ذهن، بی آن‌که راهی برای گفت‌وگو یا همدلی عمیق‌تر بگذارد.

برای درک بهتر رویکرد اثر از خودتان بپرسید:

داوود واقعاً کیست؟ یک قاتل بالفطره، یک قربانی شرایط، یا ترکیبی پیچیده از این دو؟ سریال خشونت را بازنمایی می‌کند یا بازتولید؟ آیا نشان دادن خشونت به این شدت، لزوماً آگاهی‌بخش است؟ آیا سریال راهی برای شکستن چرخه‌ی خشونت نشان می‌دهد؟ یا فقط در آن غوطه‌ور می‌شود؟ آیا می‌توان برای یک قاتل، حتی اگر قربانی شرایط باشد، جایی برای هم‌دلی باز کرد؟

شخصیت‌ها: داوود اشرف: کارگری ساده که پس از یک اتفاق تلخ، به مسیری تاریک و خشونت‌بار کشیده می‌شود. رها جهان‌شاهی: وکیل پرونده داوود که گذشته‌ای مبهم دارد و رفتار مرموزش در طول داستان او را تبدیل به شخصیتی رمزآلود می‌کند. داستان اثر: داستان حول محور داوود اشرف (با بازی جواد عزتی)، کارگری ساده در معدن، می‌چرخد که به نیت خیر دو کودک را در ماشین خود سوار می‌کند، اما ناخواسته مرتکب قتل می‌شود. این حادثه زندگی او را دگرگون کرده و مسیرش را به‌سوی تاریکی و خشونت می‌کشاند.

کارگردان: هومن سیدی نویسنده: هومن سیدی تهیه‌کننده: سعید سعدی بازیگران: جواد عزتی- نگار جواهریان