نقد و بررسی انیمیشن بچه‌ های بوفالو (Buffalo Kids)

"بچه‌های بوفالو" روایت سفر جاده‌ای پر از احساس و ماجراجویی است. این انیمیشن سینمایی که در آمریکای قرن نوزده می‌گذرد، داستان خواهر و برادر یتیم ایرلندی است که در جستجوی عموی خود به آمریکا سفر می‌کنند.

در سیر داستان نه تنها شاهد روابط معمول خواهر و برادری از عشق‌ورزیدن، همکاری، دعوا و مراقبت از یکدیگر هستیم، بلکه عشق را در معنایی عمیق‌تر نیز مشاهده می‌کنیم.

عشق عمیق در روابط شخصیت‌هایی دیده می‌شود که با یکدیگر تفاوت‌های آشکاری دارند. به عنوان نمونه؛ دختر بچه ایرلندی داستان به پسربچه‌ی یتیم معلول مهر می‌ورزد. اندک‌ اندک مقوله‌ی پذیرش دیگران و تفاوت‌هایشان از سطح انسانی به بحث تمدن می‌رسد. پذیرش تمدن در علاقه‌ی پسربچه‌ی ایرلندی به دختر بچه‌ی سرخپوست نمایش داده می‌شود.‌ این عشق بهانه‌ای می‌شود تا مخاطب با سبک زندگی و فرهنگ مردم سرخپوست به صورت ملموس‌تر آشنا شود.‌ می‌توانید با فرزندتان در باره‌ی تاریخ تمدن و تبادلات فرهنگی_اجتماعی اقوام مختلف گفتگو کنید.

عشق دختر بچه به پسر معلول از زمانی شدت می‌گیرد که خانواده‌‌ای او را پس می‌زند. پسر معلول به همراه باقی بچه‌های پرورشگاه برای فرزندخواندگی راهی این سفر شده‌اند. شما اگر جای خانواده‌ی داوطلب فرزندپذیری بودید، پسر معلول را به فرزندی می‌گرفتید؟ با فرزندتان گفتگو کنید و از او بپرسید اگر روزی بچه‌ای فرزندخوانده‌ی شما شد، فرزند شما به وی چه احساسی خواهد داشت؟ نظر او در باره‌ی برچسب" بچه‌ی پرورشگاهی" چیست؟

سینمایی یاد شده فرهنگ فرزندپذیری را ترویج می‌کند، شما محصولات مشابه رسانه‌ای دیگری می‌شناسید؟ ارزش‌های خانوادگی بچه‌های بوفالو در دل خطرات مهاجرت نمود بیشتری دارد. شما چقدر موافق هستید بچه‌ها به تنهایی سفر کنند؟ این استقلال و تجربه چالش‌های سفر در بلوغ شخصیتی آن‌ها چه اثری دارد؟ فرزند شما برای همچون استقلالی چقدر آماده است؟

دختر بچه‌ی ایرلندی داستان، خوش‌بینانه دیگران را دعوت می‌کند به موانع و شرایط سخت زندگی تسلیم نشوند. از دید او همیشه راهی برای حل چالش‌ها وجود دارد. می‌توانید فرزندتان به الگو گرفتن از او تشویق کرده و در باره‌ی شخصیت وی گفتگو کنید.

خلاصه، انیمیشن بچه‌های بوفالو درباره‌ی عشق‌ ورزیدن به دیگران بدون توجه به تفاوت‌ها، انسانیت و مهربانی، شجاعت و چالش‌های مهاجرت است. مخاطب می‌تواند ۹۳ دقیقه‌ی لذت‌بخش را بگذراند اما به خاطر صحنه‌های مربوط به بردگی، هجوم گرگ‌ها و تیراندازی تماشای آن به افراد زیر ۱۱ سال توصیه نمی‌شود.

شخصیت‌ها تام: پسر بچه یتیم ایرلندی و برادر بزرگ مری که بسیار مراقب خواهرش است. مری: دختر بچه یتیم ایرلندی که بسیار مهربان و خوش‌بین است. نیک: پسر بچه‌ی معلول پرورشگاهی که قلب مهربان و مقدسی دارد. عمو نایل: عموی مری و تام که بسیار شجاع و قوی بوده و با خانم النور ازدواج می‌کند. خانم النور: مربی و ناظر یتیمان پرورشگاه که بسیار مهربان است و به نیک علاقه قلبی دارد.

داستان

در قرن نوزدهم "تام" و "مری" خواهر و برادر یتیم ایرلندی در جستجوی عموی خود به آمریکا سفر می‌کنند. زمانی که" عمو نایل" در اسکله حاضر نمی‌شود، بچه‌ها تصمیم می‌گیرند همراه "اسپارکی" ،سگ ولگرد، به دنبال او بروند.‌ آنها در قطار با بچه‌های یتیم پرورشگاهی همراه می‌شوند. مری با "نیک"، پسر بچه‌ی معلول دوست می‌شود. مری، تام و نیک هنگام توقف قطار در ایستگاه، زمانی‌که بقیه‌ی مسافرها خواب هستند برای تماشای بوفالوها پیاده می‌شوند. قطار راه می‌افتد و آنها جا می‌مانند. هنگامی که سه کودک تقلا می‌کنند از حمله گرگ‌ها، گرما و تاریکی گذر کرده و خود را به قطار برسانند، راهزن‌ها به قطار حمله می‌کنند. قبیله‌ی سرخپوست‌ها از تام که با گاز گرفتن گرگ زخمی شده است مراقبت می‌کنند. سرخپوست‌ها با بچه‌ها دوست شده و آنها را با سبک زندگی خود آشنا می‌کنند. آنها بچه‌ها را به دیگر مسافرهای قطار می‌رسانند. بچه‌ها متوجه می‌شوند هم‌قطارهایشان توسط گروه خرابکار که در پی کشف طلا از معادن هستند به بردگی گرفته شده‌اند. آنها بعد چند روز اسارت، عمو نایل را در میان برده‌ها پیدا می‌کنند. قطار او نیز توسط همین گروه مورد حمله قرار گرفته بود. برده‌ها متوجه می‌شوند رئیس خرابکارها قصد دارد همه‌ی آن‌ها را بُکشد. لذا در یک نقشه‌ی گروهی به کمک سرخپوست‌ها، گروه خرابکار را شکست می‌دهند. در پایان داستان، عمو نایل با خانم النور، ناظر یتیمان پرورشگاه، ازدواج کرده و تام، مری و نیک را به فرزندی می‌پذیرند.

         

کارگردان:Pedro Solís García Juan Jesús García Galocha"

تهیه کننده:4Cats Pictures Atresmedia Cine Anangu Grup Little Big Boy AIE Mogambo Productions"

بازیگران Alisha Weir Conor MacNeill Gemma Arterton Sean Bean Stephen Graham:

کشور سازنده:اسپانیا

مخاطب اثر: نوجوان_بزرگسال