بررسی تخصصی فیلم
هشتگ خالهسوسکه

دیدگاه کدومو

در شهر افسانهها شخصیت قصههای مختلف در کنار هم زندگی میکنند. در شب عروسی خالهسوسکه و آقاموشه بعد از گذشتن ساعت دوازده، جشن متوقف میشود و همه به خانههای خود برمیگردند؛ زیرا شهر توسط دیو بدجنس به طلسم تکرار دچار شده است. مردم شهر هم برای اینکه این طلسم را از بین ببرند با هم متحد میشوند تا دیو را شکست دهند. این سریال ژانری موزیکال و فانتزی دارد و در سال ۱۳۹۷ تولید شده است.
شاخص های اثر
برخی از شخصیتهای فیلم همدیگر را تحقیر میکنند و گاهی در صحنههای کوتاه همدیگر را کتک میزنند. «طیاره»، ندیمه «ملکهشهرزاد»، زنی عصبی است که رفتار درستی با دیگران ندارد و مدام به همه توهین میکند. زمانیکه حاکم به همراه «مبارک» و «علیبابا» به شهر «قصهخوانها» میرود تا دارویی برای ملکهشهرزاد پیدا کند، فروشندهی دارو، برای گرفتنِ پول از تفنگ استفاده میکند تا آنها را تهدید کند. «مردی شنلپوش» در تیتراژ ابتدایی هرقسمت از خشونت و پلیدی تعریف میکند. در یکی از قسمتها، یکی از شخصیتها میگوید ما ایرانیها عصبانیترین مردم دنیاییم و با بددهنی با دیگران صحبت میکند. در یکی از صحنهها، یکی از شخصیتها روی دیگران اسلحه میکشد.
ادامه متنمردی با شنلی مشکی و چهرهای پوشیده بهدنبال شهناز، خواهر ملکهشهرزاد، است تا به او آسیب بزند و او را بکشد؛ اما شهناز دختر شجاعی است که با او درگیر میشود و شکستش میدهد. نمایش درگیری شهناز و مرد شنلپوش ایجادِ ترس و دلهره در کودکان میکند.
شخصیتهایی مانند حاکم، طیاره و آقاموشه در صحنههای کوتاهی با بدزبانی به دیگران توهین میکنند. عباراتی مانند احمق، بزنمت ریقت دربیاد، غلط کردی، ذلیلشده، بترکی و... از بددهنیهای این مجموعه است. اشارات جنسی و نامناسب و عشوهگریهای شخصیتهای زن و واکنشهای منفعلانهی مردان در مقابل زنان، از ناهنجاریهای اجتماعی است. همچنین از اختلاس و دزدی هم صحبتهایی بهمیان میآید و یکی از شخصیتها دزدی میکند. یکی از شخصیتهای داستان در گوشی همراه خود عکسهایی از دخترهای غریبه دارد و از طریق اپلیکیشنی به نام «عزیزجان» با آنها ارتباط میگیرد.
ادامه متنمردم شهر بعد از هراتفاق و اسیرشدن هریک از شهروندها توسط قارون، امیدشان را از دست میدهند؛ اما عمونوروز به آنها میگوید که با امید و همکاری میتوانند قارون را شکست بدهند و طلسم را از بین ببرند.
مردم شهر افسانهها بعد از اینکه متوجه طلسم تکرار میشود، با هم متحد میشوند تا قارون را شکست بدهند و طلسم را از بین ببرند. دیو با اینکه شخصیتی بدجنس در طول سریال است؛ اما درنهایت برای نجات چهلگیس، دختری که به او علاقه دارد، فداکاری میکند و حاضر میشود برای ازبینبردن طلسم قارون جانش را از دست بدهد.
راز موفقیت مردم شهر افسانهها در باطلکردنِ طلسم چیست؟
ملکمحمد چرا به دیو تبدیل شد؟
آیا رفتارهای طیاره با دیگران کار درستی است؟
اگر مردم شهر افسانهها امیدشان را از دست میدادند، چه میشد؟
تاکنون داستانهای عامیانهی خالهسوسکه و حسنکچل را شنیدهای؟
بهنظرت چرا این شخصیتها خاکستریاند و الگوهای خوبی نیستند؟
از نوجوان خود بپرسید بهنظرش چرا این نمونهی ایرانی از سریال موزیکال نتوانسته است به اندازهی نمونههای موزیکال خارجی، موفق باشد؟
خلاصه: راز موفقیت مردم شهر افسانهها در باطلکردن طلسم چیست؟
عکس های منتخب فیلم





نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد