نقد و بررسی سریال پریفرال (The Peripheral)

داستان این سریال تخیلی است و برگرفته از رمانی به همین نام است. فلین که یک دختر جوان است با مادر و برادرش زندگی می‌کند. مادری که به علت ابتلا به یک بیماری لاعلاج، نابینا شده و در آستانه مرگ است. او دلسوزانه از مادرش مراقبت می‌کند و تنها امید زندگی‌اش را مادر و برادرش می‌داند. او برای به دست‌آوردن پولِ خرید داروی مادر، پیشنهادِ ورود به دنیای مجازی یک بازی را می‌پذیرد.

داستانی که در این دنیای جدید که در واقع سفری به سال 2099 است پی گرفته می‌شود، اطلاع از سرنوشت آینده جهان است. قرار است تا سال 2041، علاوه بر یک پاندمی وحشتناک، اتفاقی به نام جکپات و همینطور یک حمله تروریستی به تاسیسات هسته‌ای و موشکی ایالات متحده آمریکا رخ بدهد و جهان از موجودات زنده و انسان‌ها خالی شود! و تنها عده‌ای اندک باقی مانده‌اند که با ربات‌ها و پریفرال‌ها، کارهای جهان را انجام می‌دهند. بار دیگر قهرمانی قرار است دنیا را از نابودی نجات دهد و این داستان تازه‌ای در سینمای هالیوود نیست.

دقت داشته باشید که خشونت اثر بی‌رحمانه و عیان است در عین حال داستان بر محور خانواده می‌چرخد. قهرمان داستان، در وهله اول، برای نجات جان مادر و برادرش، جان خود را به خطر می‌اندازد. او تمام مدت، کاپشن پدرش را که سال‌ها پیش فوت کرده، به تن دارد. بهتر است بدانید تماشای آثاری با خشونت بالا اگر به یک رویه تبدیل شود، همانطور که افزایش نمایش خشونت را حتی در سریال‌های ایرانی شاهد هستیم، باعث بروز پرخاشگری و افزایش خشونت در جامعه می‌شود. این اثر به ویژه در نوجوانان، پررنگ‌تر خواهد بود. بنابراین بهتر است مراقب مصرف رسانه‌ای فرزندانتان باشید.

شخصیت‌ها:

فلین فیشر: دختر جوانی که در یک شرکت چاپ سه بعدی کار می‌کند و مهارت خاصی در انجام بازی‌های ویدیویی دارد. پدرش فوت شده و به همراه مادر و برادرش زندگی می‌کند. او شخصیت اصلی این داستان است که به آینده سفر می‌کند. برتون: برادر فلین که برای ارتش ایالات متحده کار می‌کرده و در جنگ حضور داشته است. درآمد برتون، اکنون از انجام بازی‌های ویدیویی است. ویلفرد: مردی که در آینده از فلین می‌خواهد که در پیداکردن الیتا به او کمک کند. کم‌کم احساساتی بین او و فلین به وجود می‌آید. لِو زوبوف: کارفرمای ویلفرد که از یک خاندان بلندمرتبه و ثروتمند در لندن است که قدرت و نفوذ زیادی دارد. او الیتا را به موسسه تحقیقات فرستاده تا از کارشان مطلع شود. الیتا: خواهر ناتنی ویلفرد که از کودکی با او بوده است. الیتا برای زوبوف کار می‌کرده و حال ناپدید شده است. دکتر نولند: رییس موسسه تحقیقات که در همه علوم تحقیقات آزمایشگاهی انجام می‌دهد و به نوعی دنیای جدید را در دست گرفته است. داده‌های علمی و کشف مهم او توسط الیتا به سرقت رفته است. کُربل: پیرمردی که مافیای دارو دارد و به هر کاری که پولی در آن باشد نه نمی‌گوید. او مامور کشتنِ فلین و خانواده‌اش است. کانِر: دوست و همکار برتون که در جنگ با او بوده است. کانر، به دلیل انفجار بمب، معلول شده و دو پا و یک دست خود را از دست داده است. او با فلین وارد دنیای آینده می‌شود.

داستان اثر:

فلین زندگی عادی و آرام خود را در سال 2033 سپری می‌کند. او از مادرش مراقبت می‌کند که مبتلا به یک بیماری لاعلاج است و نابینا شده است. برتون، همچنان مشغول بازی‌های ویدیوییِ پیشرفته‌ای با نام شبیه‌ساز است که یک روز هدستی از طرف یک شرکت کلمبیایی برایش فرستاده می‌شود و از او می‌خواهند که این بازیِ جدید را امتحان کند و در ازای آن، پولِ زیادی دریافت کند. برتون و فلین که از پس هزینه‌های دارو و درمانِ مادر، برنمی‌آیند، تصمیم می‌گیرند تا وارد بازی شوند. در ابتدا، برتون، خود وارد می‌شود که در همان بار اول کشته می‌شود. برای ادامه بازی، از فلین می‌خواهد که وارد شود. فلین با گذاشتن هدست، وارد دنیایی جدید و به نظر واقعی می‌شود. این دنیایِ فوق پیشرفته که امکانات عجیب و غیر قابل باوری دارد، در واقع سفر به زمان آینده در لندنِ 2099 است. فلین در آنجا با ولیفرد آشنا می‌شود که از او می‌خواهد در ازای درمان مادرش، به او در پیداکردن الیتا کمک کند. الیتا در ورود قبلی توسطِ برتون، با او همراه بوده و حالا ناپدید شده است. فلین می‌پذیرد، هرچند نمی‌داند دقیقا الیتا کیست و چرا باید دنبال او بگردد اما درمان مادرش برای او مهم‌تر است. در نتیجه ماجرا آغاز می‌شود. دکتر نولند که فکر می‌کند، فلین، داده‌های ارزشمند او را دزدیده است به دنبال کشتن اوست و چندین نفر را اجیر می‌کند تا این ماموریت را انجام دهند اما موفق نمی‌شوند. کم‌کم فلین حقایق زیادی را درباره آینده و سرنوشت جهان متوجه می‌شود از جمله اینکه تنها 7 سال دیگر تا نابودی جهان باقی است و 7 میلیارد نفر قرار است جان خود را از دست دهند و اینکه الیتا، داده‌های دکتر نولند را روی دی ان اِی او بارگذاری کرده و به همین علت فلین و خانواده‌اش باید کشته شوند! او تصمیم می‌گیرد خود را در این دنیا یعنی در سال 2033 از بین ببرد تا در خط زمانی دیگری متولد شده و بدین شکل شهر و مردم و خانواده‌اش را از نابودی نجات دهد. کانر با توافق قبلی به او شلیک می‌کند و فلین در پریفرال خود در سال 2099 زنده می‌شود و ماجرا ادامه دارد...

کارگردان:Vincenzo Natali Alrick Riley نویسنده:William Gibson , Scott B. Smith , Jamie Chan , Greg Plageman , Bronwyn Garrity تهیه‌کننده: Jonathan Nolan Lisa Joy Scott B. Smith Vincenzo Natali Athena Wickham Greg Plageman James W. Skotchdopole Steven Hoban بازیگران: Chloë Grace Moretz Gary Carr Jack Reynor JJ Feild T'Nia Miller Louis Herthum Katie Leung Melinda Page Hamilton Chris Coy Alex Hernandez Julian Moore-Cook Adelind Horan Austin Rising Eli Goree Charlotte Riley Alexandra Billings کشور سازنده:آمریکا شرکت سازنده: Kilter Films Copperheart Entertainment Amazon Studios Warner Bros. Television مخاطب اثر: بزرگسال