شخصیت ها:
لی تانگ : دانشجویی که هدف مشخصی در زندگی ندارد و علاوه برآن به کارهای پاره وقت مشغول است. او از توانایی برای شناسایی انسان های بدکار نیز برخوردار است.
جانگ نان گام : کارآگاه بخش جنایی که برای پیدا کردن لی تانگ و دستگیری او در تلاش است .
سونگ چون : مردی که در گذشته کارآگاه بوده و مسبب به کما رفتن پدر جانگ نان گام است. او که فکر می‌کند باید با کشتن انسان های ظالم ، عدالت را برقرار کند بعد از فهمیدن قدرت لی تانگ سعی در پیدا کردن و همکاری با او را دارد.
رو بین : هکری جوان است که در گذشته پدر و مادرش را به قتل رساندن و حال هدف او برقراری عدالت است . او که به دلیل ضعف جسمانی نمی‌تواند مستقیما برای هدفش بجنگد و با پیدا کردن لی تانگ سعی می‌کند از توانایی او برای شناسایی و کشتن آدم ها استفاده و با او همکاری کند.
داستان اثر:
لی تانگ زندگی معمولی در خانه ای جدا از خانواده برای خود تشکیل داده است اما همچنان احساس سردرگمی می‌کند. روزی که در فروشگاه مشغول انجام کارهای پاره وقت است متوجه حضور مشتری میشود که گویا مست است و بعد از خرید کردن به همراه دوستش از آنجا می‌روند.
لی تانگ پس از گذشت چندین ساعت و تمام شدن شیفت کاری اش در زمانیکه به سمت خانه می‌رود به طور اتفاقی دوباره با آنها مواجه میشود . این درحالیست که یکی از آنها را افتاده روی زمین پیدا می‌کند و از دوست او می‌خواهد تا به کمکش برود اما او بی اعتنایی می‌کند . بین او و لی تانگ درگیری رخ می‌دهد و لی تانگ به طور اتفاقی او را با چکشی که از فروشگاه قرض گرفته بود می‌زند و باعث مرگش میشود.
او بعد از این اتفاق شوکه میشود و محل حادثه را ترک می‌کند. حس گناه و ترسی که او بابت این حادثه دارد زندگی اش را مختل می‌کند. او درحالیکه تصمیم می‌گیرد تا خود را تحویل پلیس دهد متوجه میشود که فردی که کشته است ، قاتلی زنجیره ای است که زمان زیادی تحت تعقیب پلیس بوده . این موضوع خیال او راحت می‌کند و از تسلیم کردن خود به پلیس منصرف میشود. حال آنکه همه شواهد و مدارکی که بتواند لی تانگ را به این قتل متهم کند به طور اتفاقی از بین رفته است.
جانگ نان گام به عنوان مسئول این پروند جنایی ، تحقیقات خود را شروع می‌کند و از لی تانگ نیز بازجویی می‌کند و متوجه چیزی غیر عادی نمی‌شود.
در این حین دختری عجیب که شاهد این جنایت بوده است ، سعی دارد تا از او باج گیری کند و از لی تانگ می‌خواهد تا هرماه مبلغی را به او بدهد. لی تانگ که خود وضعیت مالی خوبی ندارد ، نمی‌خواهد زیر بار این کار برود و به همین دلیل آن دختر را به طرز فجیعانه به قتل می‌رساند.
بعد از این حادثه نیز بار دیگر تمامی مدارک علیه او از بین می‌رود و متوجه میشود که آن دختر مشکلات روانی داشته است که حتی والدین خود را نیز به قتل رسانده است و جسد آنها در خانه اش پیدا شده است.
لی تانگ که حسابی گیج شده است و نمی‌تواند به این سکوت ادامه دهد، تصمیم می‌گیرد تا خودکشی کند اما از پس اینکار نیز برنمی‌آید.
او بار دیگر نیز با همین وضعیت مواجه و مجبور به قتل دیگری میشود. بعد از این ماجرا لی تانگ قاطعانه تصمیم می‌گیرد با مدارکی که علیه خود دارد ، خودش را تسلیم کند اما در بین راه به طور اتفاقی دزدی به او می‌زند و مدارک را نیز به همراه کیفش از او می‌دزدد.
در ادامه لی تانگ با روبین آشنا میشود . روبین نیز با قانع کردن او درباره این موضوع که لی تانگ توانایی ویژه در تشخیص انسان های بدکار دارد و بدون دخالتش ، مدارک علیه او درباره جنایت ها از بین می‌برد ، از لی تانگ می‌خواهد تا با یکدیگر برای از بین بردن انسان های بدکار همکاری کند.
لی تانگ پس از قبول پیشنهاد روبین از سئول می‌رود تا در شهری دیگر نقشه های خود را عملی کنند. پس از گذشت چندین ماه از این اتفاقات کارآگاه نان گام ارتباطی بین روبین و لی تانگ پیدا می‌کند و سعی می‌کند این را اثبات کند.
روبین با فهمیدن این قضیه سعی می‌کند از لی تانگ محافظت کند .او کاری می‌کند تا باعث تعلیق کارآگاه نان گام از کارش شود و این موضوع برای او محدودیت ایجاد کند.
در این مدت نیز قدرت لی تانگ افزایش یافته و با دیدن افراد می‌تواند حس کند که آنها در شرف انجام کار اشتباه یا خطرناکی هستند.
در همین حال سونگ چون که از وجود کسی مثل لی تانگ باخبر میشود سعی می‌کند تا از طریق روبین او را پیدا کند. او با کشتن افرادی دیگر، باعث میشود تا کارآگاه نان گام فکر کند که مسبب آن قتل ها نیز لی تانگ است . حال او علیرغم حکم تعلیقی خود به دنبال پیدا کردن لی تانگ می‌رود.
کارآگاه نان گام پس از کشته شدن پدرش توسط سونگ چون متوجه ارتباط او با این قتل ها میشود و به دنبالش می‌رود. در ادامه او با کمک روبین توانست با سونگ چون روبرو شود و علیرغم تصمیمش به دستگیری سونگ چون مجبور به کشتن او میشود.
لی تانگ نیز که برای نجات روبین در آنجا حضور داشت نتوانست او را نجات دهد. حال کارآگاه نان گام تصمیم را بر عهده خود لی تانگ می‌گذارد که اگر می‌خواهد تسلیم شود و در غیر اینصورت طبق نقشه ای که روبین کشیده است می‌تواند فرار کند اما به او یادآوری می‌کند که در نهایت دستگیر خواهد شد.
مثل همیشه تمام مدارک علیه لی تانگ از بین می‌رود . بنابراین لی تانگ به کشور دیگری مهاجرت می‌کند. در همین زمان کارآگاه نان گام که در اظهاراتش به دروغ از لی تانگ رفع اتهام می‌کند بعد از آن از کار خود استعفا می‌دهد.
لی تانگ نیز پس از مدتها متوجه میشود که روبین به عنوان متهم شناخته شده و دیگر کسی به دنبال دستگیری او نیست پس دوباره به سئول بازمی‌گردد و گویا برگشت او شروع دوباره ای از ماجراهای قبلی اش خواهد بود.
نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد پارادوکس قاتل