نقد و بررسی سریال عشق امروزی (مدرن لاو) (Modern Love)

داستان‌های این سریالِ دو فصلی که شامل 16 قسمت می‌شود، به جز دو یا سه قسمت، یا در فرم و محتوا دچار میزان بالایی از ناهنجاری هستند و یا در مضمون و پیام! آنچه در اینجا مطرح می‌شود با فرهنگ، عرف، شرع و قوانین ما سازگار نیست. خیانت در این سریال، تیوریزه شده و یا بهتر است بگوییم کادو پیچی شده و در ظرفی زیبا تقدیم بیننده می‌شود! در واقع طوری خیانت و روابط خارج از عرف، عادی‌سازی و توجیه می‌شود که بیننده به شخصیت داستان حق می‌دهد که دچار چنین اعمالی شود! البته بیننده‌ای که آگاه نباشد و به ویژه نوجوانان، تاثیرپذیری بیشتری خواهند داشت. داستان، بیننده را ترغیب می‌کند که اجازه داری هر گناهی مرتکب شوی! اجازه داری هر به ظاهر عشقی را تجربه کنی! در واقع حق داری هر طور که دوست داری برخورد کنی! می‌توانی عاشق مردی شوی که زنش با شوهر تو در ارتباط بوده! می‌توانی هر شب رابطه با فردی جدید را تجربه کنی! می‌توانی با مردی مسن وارد رابطه شوی! و... اثری که تماشای آثار این چنینی بر ذهن مخاطب خواهد داشت بسیار آرام و عمیق و در ناخودآگاه بیننده است؛ وگرنه هیچکس خیانت را امری پسندیده نمی‌داند اما آنگونه که در این داستان‌ها مطرح می‌شود، زیبا و توجیه‌پذیر جلوه می‌کند؛ طوری که او را به همذات‌پنداری دعوت کرده و با سخنان به ظاهر فلسفی، پاسخ تردیدهای او را می‌دهد! رسوب این افکار در ذهن بیننده با تماشای مداوم، کم‌کم شکل می‌گیرد. مسئله مهم دیگر، همجنسگرایی و عادی‌سازی آن در این سریال است. اختصاص سه قسمت به طور کامل به عشق و رابطه بین افراد گِی و لزبین و پرداختن به نحوه زندگی آن‌ها و حتی پذیرفتن فرزندخوانده برای مشروعیت‌ بخشیدن به رابطه از ناهنجاری‌های مهم این سریال است. با این تفاسیر، وظیفه والدین این است که اجازه ذائقه‌سازی به چنین فرهنگ‌های غلطی را با دیدن فیلم و سریال ندهند و از سنین پایین مصرف رسانه‌ای فرزندانشان را کنترل کنند به گونه‌ای که بچه‌ها به نوعی خودکنترلی رسیده و بی‌نیاز از مراقبت والدین باشند. هرچند مخاطب این سریال نوجوانان نیستند اما یکی از چالش‌های دوره نوجوانی مسئله عشق و روابط دختر و پسر است. هر کسی در دوره بلوغ و نوجوانی ممکن است چنین احساساتی را تجربه کند اما مهم این است که بداند این احساسات زودگذر و گذرا هستند و باید به نحوی آن را مدیریت کند و این مهم اتفاق نمی‌افتد مگر با همراهی و کمک والدین. نقش والدین در این دوران بسیار مهم است. آن‌ها باید با برقراری رابطه دوستانه و همدلی و درک نوجوان خود، اجازه دهند تا او چالش‌های ذهنی و مشکلات خود را با آن‌ها بدون ترس از قضاوت‌ شدن در میان بگذارد. به این ترتیب با آگاه‌ شدن از آنچه در ذهن فرزندشان می‌گذرد، به او کمک کنند تا این دوران را به سلامت طی کنند. والدین باید با برنامه‌ریزی، انرژی زیاد دوره نوجوانی را با فعالیت‌های سالمی مانند ورزش، کوهنوردی، پیاده‌روی، سفر و فعالیت‌هایی که مورد علاقه فرزندان باشد، به سمت صحیحی هدایت کنند.

نام شخصیت‌ها:

در هر قسمت شخصیت‌های جدیدی وجود دارد که هرکدام داستان خودشان را دارند.

داستان اثر:

سریال در دو فصل 8 قسمتی، داستان‌های عاشقانه‌ای را روایت می‌کند که به قول روزنامه نیویورک‌تایمز، امروزی و یا مدرن هستند! دختری که به دنبال برقراری یک رابطه پایدار، هر شب یک نفر را به خانه می‌آورد تا اینکه باردار می‌شود. دربانِ ساختمان کسی است که با این دختر رابطه‌ای عمیق برقرار کرده و مانند یک پدر او را راهنمایی و کمک می‌کند تا اینکه فرزندش را بزرگ کند. در قسمت دوم شاهد شکل‌گیری عشقی در یک نگاه هستیم که به رابطه‌ای عمیق و پایدار تبدیل می‌شود. قسمت سوم داستان دختری است که از بیماری دوقطبی رنج می‌برد و در نتیجه نمی‌تواند کسی که دوستش دارد را در کنار خود نگه دارد. قسمت چهارم داستان روزمرگی و مرگ عشق در زندگی مشترک زن و مردی است که اکنون در سن میانسالی، به دنبال راهی برای زنده‌نگه‌داشتن عشقشان و همینطور پایداری زندگی مشترکشان، نزد یک مشاور می‌روند. شخصیت‌های قسمت پنجم نیز از بیماری‌هایی مانند افسردگی و اضطراب و اختلال توجه رنج می‌برند. پسر و دختری که تصمیم به برقراری رابطه جنسی دارند اما در اثر یک اتفاق راهی بیمارستان شده و یک شب را تا صبح در آنجا سپری می‌کنند و متوجه مشکلات روحی یکدیگر می‌شوند. آن‌ها سعی می‌کنند با این مشکلات کنار آمده و در کنار هم بمانند. در قسمت‌های دیگر داستان‌هایی از این دست روایت می‌شوند که عشق در عناوین گوناگون را به تصویر می‌کشد. از عشق بین همجنسگرایان گرفته تا عشق‌های پاک و خالصانه.