نقد و بررسی سریال یک لیتر اشک (1 Litre of Tears)

این اثر براساس زندگی دختری به نام «آیا کیتو» ساخته شده است که در سریال با نام «آیا ایکیوچی» شناخته می‌شود. او سال 1977 در 15سالگی دچار بیماری فساد مخچه‌ای شد. بیماری‌ای که بسیار بی‌رحم است و فرد رفته‌رفته تمام توان حرکتی خود را از دست می‌دهد، این بیماری قابل‌درمان نیست و هرگز متوقف نمی‌شود. بیمار با انجام توانبخشی و مصرف دارو تنها می‌تواند روند پیشرفت بیماری را کندتر کند.

دیدن دختری به سن‌وسال او که چطور با مشکلاتش مواجه می‌شود حیرت‌آور است، اینکه او چطور با ترس‌هایش می‌جنگد و به قول خودش قدم‌به‌قدم رو به جلو حرکت می‌کند و در میان سیاهی‌ها به دنبال نور امیدی می‌گردد.

علی‌رغم اینکه این سریال بسیار غم‌انگیز و ناراحت‌کننده است، می‌تواند برای مخاطب بسیار تأثیرگذار باشد. اینکه فردی با گذر زمان، قادر به انجام هیچ‌یک از کارهایی که قبلاً ساده به نظر می‌رسیدند نباشد، یادآور ارزشمندترین نعمت خداوند است. با گذر زمان، فرصت آیا برای زندگی کمتر می‌شود و مخاطب می‌آموزد که فرصتی برای تلف‌کردن وجود ندارد و هرگز نباید به‌خاطر مشکلات و سختی‌ها دست از تلاش کشید.

درمورد رفتار و عکس‌العمل آیا هنگام مواجهه با این بیماری با فرزندتان صحبت کنید. مطمئناً تماشای این سریال برای نوجوانان می‌تواند انگیزه‌ی زیادی در زندگی به آن‌ها بدهد.

مادر آیا در انتهای سریال، در یکی از مکالمات خود می‌گوید «اینکه بگوییم «پرورش‌دادن بچه‌ها» ممکن است کمی خودخواهانه باشد، واقعیت این است که هر روز آیا و برادر و خواهرهایش، کسانی هستند که من را پرورش می‌دهند.» این جمله را شاید بتوان مهم‌ترین نکته در امر تربیت کودک و نوجوان برای والدین و مربیان تربیتی دانست. نباید تصور کرد که این تنها فرزندان هستند که تربیت می‌شوند؛ درحقیقت، این فرزندان هستند که زمینه‌ی رشد و تکامل روحی و روانی والدین را فراهم می‌کنند.

خلاصه: این اثر باوجوداینکه بسیار غم‌انگیز است، می‌تواند به مخاطب امید و انگیزه برای زندگی بدهد. مطمئناً مخاطبان بعد از تماشای این سریال، احساس خواهند کرد بعد از این بیشتر باید قدردان نعمت‌های زندگی باشند.

این سریال به‌خوبی توانسته مشکلات و سختی‌ها، تلاش و کوشش و همین‌طور احساسات آیا و اطرافیانش را به تصویر بکشد. درواقع، مخاطب به‌خوبی می‌تواند با این سریال ارتباط بگیرد و به‌راحتی متوجه پیام‌های داستان شود. ولی گفت‌وگو با فرزندان می‌تواند فرصتی باشد تا با احساسات و افکار فرزندان آشنا شد و به آن‌ها کمک کرد عمیق‌تر درمورد موضوعات مختلف فکر کنند.

شما می‌توانید درمورد تغییر اطرافیان آیا با فرزندتان صحبت کنید، برای مثال، می‌توانید از فرزندتان بپرسید علت تغییر آکو چه بود؟ مهم‌ترین درسی که از این سریال یاد گرفتی چه بود؟ کدام ویژگی آیا تو را بیشتر شگفت‌زده کرد؟ در بین نوشته‌های آیا، کدام جمله تو را بیشتر تحت تأثیر گذاشت؟ به غیر از آیا، کدام شخصیت داستان برایت جالب بود؟

دوستی در این سریال به‌زیبایی به تصویر کشیده شده است، می‌توانید درمورد ارتباط آیا با دوستانش نیز گفت‌وگو کنید. مخصوصاً اینکه در انتهای داستان، همکلاسی‌های آیا قدری از وضعیت او خسته شدند. رفتار دوستانِ آیا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ اگر جای دوستان آیا بودید، چگونه با این قضیه کنار می‌آمدید؟

خلاصه: می‌توانید درمورد علّت تغییر رفتار اطرافیان و دوستان آیا و همین‌طور رفتار معقول او در مواجهه با مشکلات با فرزندتان صحبت کنید.

دختری به نام «آیا ایکیوچی» وقتی تنها 15 سال دارد، به بیماری فساد مخچه‌ای دچار می‌شود. این بیماری به‌تدریج امکان حرکت تمام اعضای بدن او را سلب می‌کند، به‌طوری‌که در ادامه حتی توانایی صحبت‌کردن را هم از دست می‌دهد. آیا و خانواده‌اش پس از این اتفاق ناگوار، رنج‌های زیادی متحمل می‌شوند، ولی این بیماری زندگی آن‌ها را نیز تغییر می‌دهد.

آیا از 14سالگی خاطرات روزمره‌ی خود را می‌نوشت، ولی از 15‌سالگی به درخواست پزشکش، از آن برای ثبت علائم و روند بیماری استفاده می‌کند. در خلال قسمت‌های مختلف سریال، مطالبی از نوشته‌های آیا در فیلم گنجانده شده است.

آیا در قسمتی از خاطراتش گفته است «گرچه همان چیزهایی را می‌بینم که دیروز می‌دیدم، گرچه در همان جاده‌ای راه می‌روم که دیروز می‌رفتم، دنیام به‌طورکامل عوض شده، فکر نمی‌کنم هیچوقت بتونم مثل قبل بخندم، دختری که دیروز بودم دیگه وجود نداره.» با این وجود، او تمام تلاشش را می‌کرد و هرگز ناامید نمی‌شد.

او در قسمتی دیگر از خاطراتش نوشته است: «دیگر آرزو نمی‌کنم که در زمان به عقب برگردم، می‌خواهم خودم را همان‌گونه که اکنون هستم بپذیرم.»

آیا که همیشه می‌خواست به دیگران کمک کند، به درخواست مادرش، دفترچه خاطراتش را به چاپ می‌رساند تا نوشته‌هایش دیگران را امیدوار کند.

عاقبت، او بعد از 10 سال رنج جسمی و روحی، در 25سالگی از دنیا می‌رود. دفترچه خاطرات آیا بیش از 18 میلیون نسخه به فروش رفته است.

کارگردان: Shôsuke Murakami/ شوسوکه موراکامی

نویسنده: Michiru Egashira/Aya Kitô/Satomi Ohshima/Rie Yokota/ میچیرو اگاشیرا/ آیا کیتو/ ساتومی اشیما/ ری یوکوتا

نام تهیه کننده: Satoko Kashikawa/ ساتوکوکاشیکاوا

نام بازیگران:

Erika Sawajiri/ Ryô Nishikido/ Hiroko Yakushimaru/ Takanori Jinnai/ Riko Narumi/ Naohito Fujiki

اریکا ساواجیری/ ریو نیشیکیدو/ هیروکو یاکوشیمارو/ تاکانوری جینای/ ریکو نارومی/ ناوهیتو فوجیکی

شخصیت‌ها:

آیا ایکیوچی: او دختری بسیار مهربان و عاقل است و علاقه‌ی زیادی به بازی بسکتبال دارد. آیا بهترین لحظات زندگی‌اش را در زمین بازی تجربه می‌کند. بیماری مهلکی که دارد او را از بسیاری از فعالیت‌ها که کمترین آن بسکتبال بود محروم کرد، در حدی که حتی صحبت‌کردن و غذاخوردن نیز برای او دشوار شد. لبخند آیا در هنگام مواجهه با مشکلات و سختی‌ها شگفت‌انگیز است.

شیوکا: او مادر آیا و یکی از صبورترین افراد این سریال است. شیوکا بااینکه در درمانگاه کار می‌کند، همیشه مراقب خانواده‌ی خود است. آیا همواره از حمایت‌های عاطفی و تشویق‌های او تا آخرین لحظه برخوردار است.

آقای ایکیوچی: او پدر آیا است و همواره تلاش می‌کند تا از خانواده‌اش محافظت کند. پدر آیا فردی بسیار ساده و بی‌غل‌و‌غش است. شاید او مانند مادر خانواده باهوش به نظر نرسد ولی عشق او به خانواده‌اش پاک است.

هاروتو آسو: او همکلاسی آیا است، هاروتو به‌خاطر مرگ برادرش، احساس افسردگی می‌کند و ارتباط صمیمی با خانواده ندارد. هاروتو در لحظات سخت کنار آیا می‌ماند.

هیروشی میزون: او متخصص اعصاب و پزشک آیا است. دکتر میزون در کار خود بسیار متعهد و باانگیزه است. او اعتقاد دارد بیماران برای درمان بیماری خود امیدوارند، پس ما نیز نباید تسلیم شویم.

آکو: او خواهر کوچکتر آیا است، آکو قبل از بیماری آیا، دختری لوس، بهانه‌گیر و تاحدودی مغرور بود. اما بعد از بیماری آیا، رفتار آکو کاملاً تغییر می‌کند. درحقیقت او از نظر روحی بزرگ‌تر می‌شود.

کشور سازنده: ژاپن

کمپانی سازنده: Fuji Television Network

مخاطب اثر: نوجوان، بزرگسال