نقد و بررسی سریال پیکولو (Picolo)

جزیره پیکولو، جزیره‌ای خیال‌انگیز است. میوه درختان؛ نان و کروسان، دانه گل‌ها؛ آبنبات و مارشمالو و دزدگیر باغ؛ گیاه گوشت‌خوار است. جزیره خیالی، به کودکان این امکان را می‌دهد که با تخیل خود، شهری خیالی را تصور کنند و در آن از چهارچوب عادت بیرون زده و خلاق باشند. پس بهتر است پس از تماشای سریال، درباره جهان خیالی فرزندتان با یکدیگر صحبت کنید یا از او بخواهید که آن را برای شما نقاشی کند و قسمت‌هایی از آن جهان، که امکان ظهور دارد را با یکدیگر عملی کنید. در پیکولو، مفهوم آموزشی، چندانی که برای کودکان آموزنده باشد وجود ندارد و این مجموعه، برای سرگرمی و پرکردن اوقات فراغت کودکان ساخته شده‌است. قسمت آخر این سریال، به بازگشت پیکی به دنیای خودش می‌پردازد؛ این قسمت بسیار غم‌انگیز است و بدون آمادگی قبلی، بساط خداحافظی و فقدان را می‌گستراند و ممکن است برای کودکان کمتر از 6 سال، یا کودکانی که روحیه حساس‌تری دارند، نامناسب بوده و آن‌ها را دچار اضطراب جدایی کند.

«پیکولو» برای جذابیت بخشیدن به سریال، از موسیقی، حرکات موزون و نمایش‌های رنگارنگ، بهره زیادی برده‌ است. حدودا در هر قسمت، 4 الی 6 موسیقی و کلیپ نمایشی پخش می‌شود و هر کدام از کارکترها- زن و مرد- آوازی مربوط به خود را می‌خوانند. بهتر است پیش از تماشای سریال، با توجه به عرف اخلاقی و خانوادگی خود، نسبت به تماشای این اثر، تصمیم بگیرید.

خلاصه: سریال پیکولو، امکان خیال‌پردازی‌های کودکانه را فراهم می‌کند. بهتر است پس از اتمام هر قسمت درباره جهان خیالی فرزندتان با او صحبت کنید.

از فرزندتان درباره جهان خیالیش بپرسید. به او بگویید که اگر یک درخت جادویی داشت، میوه آن چه بود؟ اگر او یک مخترع بود، چه دستگاه‌هایی خلق می‌کرد؟ دستگاه‌های او، چه مشکلاتی را حل می‌کردند و چه کمکی به انسان‌ها می‌کردند؟ از او بپرسید که نظرش راجع به رفتن به یک جزیره مثل پیکولو چیست؟ اگر او به جای پیکی بود چه می‌کرد؟

خلاصه: از او بپرسید که اگر مثل پیکی، به یک جزیره جادویی می‌رفت چه کار می‌کرد؟

نام شخصیت ها:

پیکی: انسانی که به طور اتفاقی، وارد جزیره جادویی پیکولو می‌شود. موقع معرفی خود به دیگران، خودش را پیکی، می‌نامد. او نام و نشان خود را فراموش کرده و احتمالا اسم اصلی‌اش پیکی نیست.

خلبان: دختری که خلبان یک هواپیمای تک‌سرنشین است و به اهالی جزیره، وسایل مورد نیازشان را می‌رساند. او مانند پیکی، انسان است.

مخترع: یکی از اهالی جزیره پیکولو، که اختراعات عجیب و جالبی برای جزیره انجام داده است و هربار که در جزیره مشکلی پیش می‌آید، او با اختراعاتش، مشکل را حل می‌کند.

شالی و پانچو: پانچو و دخترش شالی، از اهالی جزیره هستند و یک باغ بزرگ دارند. در باغ آن‌ها بوته رزی وجود دارد و هربار که مهمانی در جزیره فرود می‌آید گل می‌دهد و اهالی جزیره را از این اتفاق باخبر می‌کند.

واکرو: یکی از اهالی جزیره و رئیس قبیله ته‌غاری‌ها، او به کمک ته‌غاری‌ها، کارهای زیادی انجام می‌دهد و کمی خبیث است.

پیکی در حال پاراگلایدرسواری، به دورن ابری عجیب کشیده می‌شود و سر از جزیره جادویی پیکولو در می‌آورد. اهالی پیکولو که با شکفته‌شدن گل رز جادویی، از حضور او مطلع شده‌اند، به استقبال او می‌روند. جزیره پیکولو، ساکنان عجیبی دارد که در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند و به وسیله خلبان، از اوضاع و اطراف جزیره‌های دیگر مطلع می‌شوند و به مایحتاجی که در جزیره وجود ندارد، دسترسی پیدا می‌کنند.

ورود پیکی به جزیره، اتفاق عجیبی نیست، چرا که جزیره هربار، مهمان جدیدی دارد و این مهمان که برای زندگی در جزیره آماده نیست، داستان‌های جذابی را به وجود می‌آورد.

کارگردان: علی احمدی

نویسنده: علی احمدی

نام تهیه کننده: نوآرکان فیلم

نام بازیگران: هومن حاجی‌عبدالهی- مهسا طهماسبی

کشور سازنده: ایران

کمپانی سازنده: نوآرکان فیلم

مخاطب اثر: کودک و نوجوان