نقد و بررسی سریال پدرگواردیولا

«پدر گواردیولا» قصه بی‌خانمانی را روایت می‌کند که در یک سیمای متروکه زندگی می‌کنند. یکی از ساکنین سینما اسماعیل نفر یا گواردیولا است که در گذشته فوتبالیست معروف و اسطوره بوده است. گواردیولا در گذشته زندگی خوب و مفرحی داشته است اما از زمانی که فرزندش را از دست می‌دهد، آرامش از خانواده او می‌رود و همسرش در تیمارستان بستری می‌شود. خود او هم بی‌خانمان می‌شود و به دنبال راهی است تا حال همسرش را خوب کند. او بعد از آشنایی با زری، به این فکر می‌افتد تا با او ازدواج کند و از او بچه‌دار شود تا شاید بتواند با بچه، همسرش به روزهای گذشته بیندازد. زری معتاد است و معشوقه سابق بیوک. بیوک به‌خاطر نگهداری و پخش مواد مخدر به دو سال حبس محکوم شده و حالا که بیوک در زندان است، زری بی‌سرپرست و بدون مواد است. گواردیولا هم به بهانه فراهم کردن مواد و سرپناهی برای زری او را راضی به ازدواج می‌کند.  بیوک اما از زندان برمی‌گردد و این تازه آغاز ماجرا و درگیری بین بیوک و گواردیولا است. از طرفی سینما متروکه هم در مسیر اتوبان قرار گرفته و باید با اجازه صاحب سینما تخریب شود. صاحب سینما خارج کشور است و همین دلگرمی برای ساکنین سینما است اما بعد از مدتی سرولکه پسر صاحب سینما پیدا می‌شود تا برای تخریب سینما اجازه دهد.