نقد و بررسی سریال هواپیما ربایی پرواز ۶۰۱ (The Hijacking of Flight 601)

در سریال «هواپیماربایی پرواز 601»، شاهد صحنه‌های درگیری و زدوخورد بسیار زیادی بین شخصیت‌ها هستیم. دو هواپیماربا در زندگی سابق خود، محکوم به بردگی برای اربابان زورگو و مافیای کلمبیا بوده‌اند. به همین علت، تحت خشونت کلامی و فیزیکی بسیار زیادی قرار داشتند. کتک خوردن، لگد زدن، اجبار به رفتارهای زورگویانه، تشویق برای تبدیل شدن به یک پارتیزان و جنگ‌جو که به دنبال انتقام است، و همچنین استفاده مکرر از سلاح‌های گرم و سرد، به صورت دائم در این اثر مشاهده می‌شود.

هنگامی که هواپیمارباها فعالیت مسلحانه خود در محیط هواپیما را آغاز می‌کنند، مسافران به شدت ترسیده و جیغ می‌کشند. یکی از مهمان‌داران که تازه‌کار است، دچار شوک عصبی می‌شود. یکی از مسافران از شدت ترس به سرویس بهداشتی پناه می‌برد. در بین مسافران یک کودک حضور دارد که توسط سارقین با اسلحه تهدید می‌شود. تعلیق و اضطراب بسیار زیادی در تمامی قسمت‌های این اثر وجود دارد.

در سریال «هواپیماربایی پرواز 601» شاهد صحنه‌های بسیار زیادی از مصرف مشروبات الکلی، ایجاد حالت مستی، مصرف مواد مخدر و نمایش چگونگی مصرف کوکائین هستیم. تمامی این ناهنجاری‌ها از جانب شخصیت‌های اصلی اتفاق می‌افتند. مصرف مشروبات الکلی باعث تمرکز پیراتکه، مدیر شرکت هواپیمایی می‌شود و این مسئله ممکن است برای ذهنیت مخاطب به صورت یک هنجار تلقی شود. مسائلی از قبیل تبعیض نژادی، تبعیض جنسیتی، تبعیض در بین مهمان‌داران به دلیل مسائل جنسی مانند وزن، زیبایی، نوع آرایش و ...، و همچنین پوشش‌های نامناسب شخصیت‌های مرد در برخی صحنه‌ها، در این اثر مشاهده می‌شود.

عمده پیام مثبت در سریال هواپیماربایی پرواز 601، شجاعت، فداکاری، و احساس مادری است. جریان مبارزه با برده‌داری در طول تاریخ، همواره انقلاب‌ها، قربانیان و خونریزی‌های بسیاری را در پی داشته است. اما یکی از بزرگ‌ترین پیام‌های این اثر، مبارزه با مسئله نژادپرستی و استبدادهای بی‌پایان حاکم بر مردم آمریکای لاتین است. هوشمندی در عین صبوری و مسلط بودن به ذهن در هنگام تصمیم‌گیری، رمز موفقیت در شرایط بحرانی است. یک مادر، در هر شرایطی به فکر فرزندانش است و قادر است به خاطر آن‌ها بزرگ‌ترین خطرها را به جان خریده و پشت سر بگذارد.

ادیلما به عنوان شخصیت اصلی سریال، در قالب یک مادر مجرد که نسبت به فرزندانش احساس مسئولیت بسیار زیادی دارد، در شغل خود نیز زنی وظیفه‌شناس و باهوش تلقی می‌شود. او با درایت و هوشمندی، موفق می‌شود تا جان همه مسافران پرواز 601 را نجات بدهد. ادیلما تلاش می‌کند تا در شرایط بحرانی به روحیه خود مسلط باشد و دیگران را نیز به این تسلط تشویق می‌کند. ادیلما زنی شجاع و فداکار است و همین مسئله او را نسبت به سایرین متمایز کرده است.

باربارا به عنوان یک زن قوی و مستقل، تلاش می‌کند تا بهترین تاثیر را در شغل خود باقی بگذارد. او به دلیل گذشته سختی که داشته، برای حفظ شغلش می‌جنگد. به همین دلیل داوطلب می‌شود که همراه ادیلما به هواپیما برود. پیراتکه به عنوان مدیر شرکت، می‌تواند با دولت‌مردان و افراد ذی‌نفع در جریان تحریف ماجرای ربوده شدن هواپیما، به عنوان شغلی بالاتری دست پیدا کند. اما جان مسافران و نیروهای خود را به خطر نمی‌اندازد و از خزانه شرکت و حساب مالی خود برای آزادی گروگان‌ها هزینه می‌کند. او در نهایت به دلیل سرپیچی از فرمان‌های زورگویانه دولت وقت کلمبیا به چندین ماه زندان محکوم می‌شود.