نقد و بررسی سریال سیگنال (The Signal)

فضانوردی که البته دچار توهم و بیماری روانی بوده به فضا رفته است. این امکان توسط یک میلیاردر هندی که یک خانم بوده برای او فراهم شده است. این میلیادر می‌خواهد اولین کسی باشد که آدم فضایی‌ها را کشف می‌کند. او آرزو دارد تاریخ را تغییر دهد اما سیاسیون، این را نمی‌خواهند. آن‌ها فکر می‌کنند اگر چیز عجیبی از فضا به زمین بیاید باعث هرج و مرج و اتفاقات پیش‌بینی نشده می‌شود؛ بنابراین هرچه که باشد باید از بین برود! فیلم می‌خواهد بگوید صلح و دوستی، مهم‌ترین نیاز بشر امروز است که البته دسترسی به آن با وجود دولت‌های فعلی و سیاست‌های آنان و یا افراد مجنونی مانند آن میلیادر هندی که حاضر است هزاران نفر را بکشد تا به مقصودش برسد، غیر ممکن خواهد بود. چند سکانس از توهمات و مصرف روانگردان توسط یکی از شخصیت‌های اصلی که یک مادر است و اتفاقا به ماموریت فضایی می‌رود، وجود دارد که می‌تواند برای مخاطب آزاردهنده باشد. رابطه خوبی بین والدینِ داستان با دختر 9 ساله ایشان که کم‌شنواست، وجود دارد که قابل تامل بوده و آموزنده خواهد بود.

شخصیت‌ها:

سِوِن: پدر چارلی و همسر پائولا که پس از حادثه مرگِ او، سعی دارد علت حادثه را پیدا کند. چارلی: دختر 9 ساله سون و پائولا که ناشنوا است اما بسیار باهوش است. پائولا: زنی که از یک بیماری روانی رنج می‌برد و در عین حال مواد مخدر مصرف می‌کند. او بسیار باهوش است و برای سفر به فضا و انجام یک ماموریت ویژه انتخاب می‌شود. هادی: دوست و همکار پائولا که در این ماموریت فضایی با او همراه است. مودی: زن میلیاردر هندی که به دنبال ماجراجویی، سرمایه‌گذاری عظیمی برای کشف موجودات فضایی، می‌کند!

داستان اثر:

سفینه‌ی فضاییِ پائولا پس از سه ماه به زمین بازمی‌گردد و سون و چارلی بی‌صبرانه منتظر دیدارش هستند. قرار است او با اولین پرواز به شهرش بازگردد اما این پرواز سقوط کرده و همه سرنشینان آن، جان خود را از دست می‌دهند. تحقیقات پلیس درباره علت حادثه آغاز می‌شود. با یافتن یک فایل صوتی از پائولا، پلیس به او تهمت می‌زند که عمدا باعث سقوط هواپیما شده است. سون نیز که از بیماری روانی و توهمات او باخبر بود، حدس می‌زند که حرف پلیس درست باشد اما بعد، یکی از مسئولان این سفر فضایی، فایلی را در اختیار او قرار می‌دهد که نشان از یک کشف عجیب توسط پائولا دارد. پائولا و هادی با دریافت یک سیگنال در فضا و رهگیری آن متوجه شده‌اند که شیئئ فضایی همراه با ساکنان فضایی! در یک تاریخ مشخص و در ساعت مشخص، به زمین خواهند آمد. این کشف آن‌ها علنی شده و دولت‌ها می‌خواهند، این شیء را هر چه که باشد، از بین ببرند! اما با آدرس غلطی که پائولا داده، آن‌ها یک زمین خالی را منفجر می‌کنند! در حالی که مختصات صحیح این برخورد، از طرف پائولا به چارلی داده شده بود، بنابراین هنوز قصه پایان نیافته و مودی به دنبال رسیدن به آن لحظه و آن شیء فضایی است! این بار او در ساعت و مکان مشخص به همراه سون و چارلی منتظر فرود آدم‌فضایی‌هاست اما باز هم خبری نمی‌شود! سون متوجه می‌شود که نیمی از رمز درست در واقع حرفی است که پائولا به او زده است و چند هفته دیگر این اتفاق می‌افتد. حالا چارلی و سون در همان روز مشخص در همان مکان حاضر می‌شوند و متوجه فرود یک سفینه می‌شوند. آن‌ها مشتاقانه به سمت آن سفینه می‌روند و در کمال تعجب می‌فهمند که این همان سفینه‌ای است که سال‌ها پیش توسط انسان‌ها به فضا فرستاده شده بود!