نقد و بررسی سریال مدرسه اشباح (Phantom School)

در بعضی قسمت‌های سریال، برخی از افراد مورد خشونت روانی قرار می‌گیرند. در قسمتی یک دختر قربانی قلدری دیگر دانش‌آموزان مدرسه است و همچنین در قسمتی یک پسر مدام تحت فشار روانی والدینش برای اول شدن در مدرسه است. تمسخر و تحقیر کردن یکدیگر توسط دانش‌آموزان در چند قسمت دیده می‌شود که فشار روانی روی افراد می‌گذارد. ضمناً کتک کاری دانش‌آموزان را نیز در سریال می‌بینیم.

 مبارزات و درگیری‌ها با فانتوم‌ها کمی ترس و اضطراب را دربردارند. همچنین در یکی از صحنه‌های سریال یکی از فانتوم‌ها چهره‌ای ترسناک به شکل یک روح را به خود می‌گیرد. این روح، روح آب است و تجسمی از ترس از آب دختری است که در گذشته در شرف مرگ در اثر غرق شدن بوده است.

افرادی که توسط فانتوم‌ها تسخیر می‌شوند همگی به نوعی ضعف دارند و امیال ناهنجار و سیری ناپذیری در آن‌هاست. به طور مثال یکی از افراد مدام خواهان توجه و علاقه دیگران است و اعتماد به نفس ندارد، یکی دیگر که تحت قلدری بوده حالا آدمی شرور و ترسناک شده است و فرد دیگری نیز که فهمید دوستانش دوستان دروغین هستند، حالا به دنبال تفرقه اندازی بین دوستان و بهم زدن دوستی‌شان است. دروغگویی، فریب‌کاری و بدگویی از دوست نیز در رفتار گروهی از دختران نسبت به دوستشان وجود دارد.

پیام اصلی سریال رساندن این مفهوم به مخاطب است که هر انسانی با انسان دیگر متفاوت است و هرکس ویژگی‌های مخصوص خودش را دارد. برتری افراد در زیبایی، ثروت و قدرت آن‌ها خلاصه نمی‌شود. افرادی که به دیگران حسادت می‌ورزند یا بی‌دلیل در خودشان احساس ضعف و پوچی می‌کنند، به خودشان یا حتی افرادی که در اطرافشان هستند آسیب وارد می‌کنند. این افراد اگر روی تقویت ذهن و روح خود کار می‌کردند و شخصیت والایی برای خود می‌ساختند و اعتماد به نفس داشتند، توسط فانتوم‌ها تسخیر نمی‌شدند.

یونا و دیگر دوستانش در گروه شکارچیان شبح، دوستانی واقعی بودند که رابطه‌ای سالم داشتند. آن‌ها با یکدیگر همکاری می‌کردند تا فانتوم‌ها را شکار کنند. اتحاد و همبستگی آن‌ها باعث موفقیت‌شان در مبارزات شد.