آنچه لازم است والدین بدانند
«ما همه مردهایم» سریالی زامبی محور، خشن و ترسناک است. صحنههای خشن و گاها چندشآور این سریال زیاد است و گاها اثر تماشای آن تا مدتها با مخاطب باقی میماند. ظاهر زامبیها ترسناک است و سریال صحنههای اضطرابآور زیادی دارد. ممکن است تا جایی که آنها موفق شوند از یک مهلکه جان سالم به در ببرند، مخاطب نیز نفسش را در سینه حبس کند و این هیجان و اضطراب را تجربه کند. قلدری و خشونت مدسهای پررنگترین و اصلیترین ناهنجاری این اثر است و داستان برپایه آن شکل میگیرد. البته باید توجه داشت که داستان به طور جدی این اتفاق را نکوهش کرده و عواقب بیتوجهی مسئولان مدرسه به این قلدریها و خشونتها را نمایش میدهد. ناهنجاری دیگر مربوط به زایمان یک دختر کم سن و سال و دانشآموز در یک دستشویی عمومی است. و البته قتل و خودکشی که اتفاق میافتد. خودکشی یکی از مقامات امنیتی که دستور بمب باران شهر را میدهد و از عذاب وجدان این عمل خود، خودکشی میکند. باید متذکر شوید که هیچ دلیلی آنقدر موجه نیست که خودکشی را توجیه کند. اهمیت دوستی و روابط انسانی به خوبی در سریال به تصویر کشیده شدهاست و گاها همانطور که دوستی باعث نجات آنها در بعضی از موقعیتها است، گاهی نیز نداشتن دوست و تعلق خاطر باعث مرگ خود فرد و دیگران میشود. از دست دادن دوستان و خانواده غم بسیار زیادی را در بیننده ایجاد میکند و این غم اثر گذار است و در خاطر باقی میماند. فداکاری و همکاری که دانشآموزان شکل دادند تا نجات پیدا کنند نیز از دیگر پیامهای اثرگذار سریال است.
خلاصه: خشونت و ترس بالا، این سریال را به اثری نامناسب برای سنین زیر 18 سال تبدیل کرده است. گفتگوهای شما بهتر است پیرامون ناهنجاریها و پیامها مثبت داستان باشد.
ادامه متن با فرزندان خود صحبت کنید درباره
درباره احساساتتان با یکدیگر صحبت کنید.
غم انگیزترین صحنه و اتفاق سریال کدام بود؟
ادامه متن داستان اثر
معلم زیست دبیرستانی ویروسی میسازد تا بتواند پسرش را در برابر کسانی که در مدرسه برای او قلدری میکنند، ایمن کند و به او قدرتی ماورایی بدهد. در واقع میخواست به او قدرتی بدهد تا دیگر مورد ظلم همکلاسیهایش قرار نگیرد. اما این تازه آغاز ماجرا بود. ویروسی که او ساخته بود داشت از کنترل خارج میشد. او برای جلوگیری از شیوع این بیماری، مجبور میشود پسرش را بکشد. اما موشهایی که روی آنها آزمایش انجام میداد هنوز در مدرسه بودند. یکی از موشها اتفاقی دست یکی از دانشآموزان را گاز میگیرد و او اولین دانشآموزی میشود که در مدرسه به زامبی تبدیل شده است؛ اما هنوز کسی باور نمیکند زامبیها در دنیای واقعی وجود داشتهباشند پس با فکر اینکه او بیماری ناشناختهای دارد، او را به بیمارستان منتقل میکنند. او پزشک مدرسه را آلوده میکند، پزشک چندتا از بچهها را گاز میگیرد و به همین ترتیب ویروس زامبی با سرعت بین همه بچههای مدرسه پخش میشود. خودش نیز که حالا در بیمارستان است باعث شیوع ویروس زامبی در خارج از مدرسه میشود و کمکم این ویروس یک شهر را فرا میگیرد. در این بین گروهی از دانشآموزان هستند که در امان ماندهاند و تلاش میکنند زنده بمانند. اول منتظر کمک میمانند اما بعد احتمال میدهند کسی از این اوضاع با خبر نباشد پس تلاش میکنند درخواست کمک کنند و به دیگران اطلاع دهند؛ پس چونگ سان و سوهیوک به دنبال تلفنهای همراهشان میروند. آنجا با دختری روبهرو میشوند که درحال نابود کردن همه تلفنها است چون نمیخواهد فیلمی که قلدرهای مدرسه از او با بدن برهنه گرفتهاند پخش شود. چونگ سان اما تسلیم نمیشود و موفق میشود یک تلفن همراه را بردارد اما در آخر آنها مجبور میشوند از هم جدا شوند تا زنده بمانند. چونگ سان در راه فرار به دفتر مدیر پناه میبرد و شاهد قتل مدیر توسط گی نام میشود و با تلفن همراهی که برداشته از آنها فیلمبرداری میکند و همین اتفاق باعث میشود گی نام به دنبال او باشد تا مدرک جرم خود را پاک کند. چونگ سان که حاضر نیست آن فیلم را پاک کند، برای دفاع از خودش یکی از چشمان گی نام را کور میکند و او را میان زامبیها پرتاب میکند. اما برخلاف انتظار او تبدیل به زامبی نمیشود و همچنان زنده میماند. تلاش برای بقا میان دانشآموزان سالم همچنان ادامه دارد. آنها در این راه بسیاری از دوستان خود را جلوی چشمانشان از دست دادهاند و حالا دیگر نمیخواهند کسی از بین برود. اما این پایان ماجرا نیست. پدر اون جو و مادر چونگ سان که برای کمک به فرزندانشان به مدرسه آمدهاند، جلوی چشم آنها تبدیل به زامبی میشوند. از دست دادن دوستان، معلمها، خواهر و برادرها و والدین برای آنها بسیار سخت است. آنها به پشت بام مدرسه میروند تا با علامت دادن به تیم نجات، از مدرسه خارج شوند و به جایی امن بروند. در تلاش اول ناموفق هستند اما بار دوم تیم نجات آنها را پیدا میکند. ولی دیدن نمونههای جهش یافته ویروس، یعنی آنها که در ظاهر شبیه انسانهای عادی بودند اما درواقع مانند زامبیها دیگران را گاز میگرفتند، تیم نجات را از نجات دادن آنها منصرف کرد. آنها دیگر به طور کامل امید خود را برای کمک گرفتن از دیگران از دست دادهبودند. میدانستند که برای نجات فقط بای به خودشان تکیه کنند و کمکی نخواهد رسید. آنها با شروع باران و استفاده از نقطه ضعف زامبیها در این شرایط آب و هوایی، مرحله جدیدی از فرار را شروع کردند. از در پشتی مدرسه به ساختمان نیمه کارهای رفتند و آنجا متوجه شدند شهر به زودی بمب باران میشود پس باید هرچه زودتر دور میشدند. گی نام که با کینه به دنبال چونگ سان بود اینبار نیز آنها را در ساختمان نیمه کاره پیدا کرد و چونگ سان برای نجات بقیه و با فداکاری، حواس زامبیها را پرت کرد تا دوستانش بتوانند فرار کنند و در آخر نیز با بمب باران شهر جان خود را از دست داد. از آن گروه بزرگ دانشآموزان تعداد کمی توانستند به آخر این راه برسند و نجات پیداکنند.
ادامه متن جزئیات اثر
کارگردان/ مولف: Lee Jae-kyoo (لی جه کیو) Kim Nam-su (کیم نام سو)
نویسنده/ مترجم: Chun Sung-il(چون سونگ ایل)
ادامه متن
نظرات کاربران
بزرگسال
توسط : ریحانه یافتیان
۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
از نظر ساخت خیلی خوبه و کلا هم کرهی جنوبی ژانر ترسناک و داستانهایی با محوریت زامبیها رو خوب از آب درمیاره. من به عنوان یه بزرگسال که آثار ترسناک رو دوست داره از دیدنش لذت بُردم اما در کل بخاطر خشونت و ترس زیادی که این اثر داره، نمیتونه برای کودک و نوجوان گزینهی مناسبی باشه.
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد ما همه مرده ایم