نقد و بررسی سریال قاضی جهنمی (The Judge From Hell)

قاضی جهنمی، سریالی در ژانر جنایی است که سعی می‌کند با معرفی الهه عدالت به عنوان شیطانی از جهنم، مخاطب را به عدالتی مطلوب برساند اما میزان خشونت و ترس بالا در طول اثر و بازنمایی دینی آن از خدا، توسط شخصیت‌های اصلی در قسمت‌های ابتدایی، ممکن است پیچیدگی در دریافت پیام‌های محصول ایجاد کند. بدین جهت به تماشاگران زیر 17 سال توصیه نمی‌شود.

برای رسیدن به آرامش و حس رضایت‌بخشی در زندگی، نمی‌توانیم غیر از مسیر عدالت، راهی را انتخاب کنیم. این روش، باید از طریق قانون باشد تا بتوانیم در جامعه نیز این مسیر عادلانه را رواج دهیم. این پیام اصلی است که ممکن در طول اثر و با توجه به میزان خشونت آن، به سادگی دریافت نشود. عدالت، یکی از مهم‌ترین مفاهیم و ارزش‌های اخلاقی است که به ما راهنمایی می‌کند تا درک درستی از برابری و انصاف داشته باشیم.به عبارت دیگر؛ چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.

نوجوانان امکان دارد نسبت به مسیری که شخصیت اصلی داستان یعنی؛ یوستیتیا پیش می‌برد، اعتراضی نداشته باشند و آن را مطلوب تصور کنند اما باید به آنها یادآوری کنیم که شخصیت، شیطانی است که به‌طور وحشیانه و با لذتی غیر قابل توصیف، سعی می‌کند گناهکاران را نابود کند و این مخالف رفتار عادلانه انسانی است. در ادامه نیز یوستیتیا، متوجه این مساله می‌شود که خانواده قربانی‌ها به دنبال تاوان پس دادن مجرم به طور عادلانه هستند، نه صرفا کشتن او به شکل وحشیانه و این انتظار، تنها در چارچوب قانونی که برپایه عدالت ساخته شده، فراهم می‌شود.

بازنمایی دینی در سریال، منفی تلقی نمی‌شود اما چالش‌هایی برای مخاطب نوجوان ایجاد می‌کند که نیازمند گفت‌وگو است. شخصیت اصلی اثر، به عنوان شیطان در گفت‌وگوهایی کوتاه، خدا را منفی جلوه می‌دهد و هان دائون نیز به عنوان پلیسی خوب، نبودن عدالت را ادعا و دلیل این مساله را وجود نداشتن خدا مطرح می‌کند و این، درحالی‌است که به دنبال مجازات گناهکاران به‌طور عادلانه است!

پشیمانی و عذر خواهی، می‌تواند اولین گام در جهت جبران اشتباهاتی که در حق دیگران مرتکب شدیم، باشد. چیزی که در اکثر گناهکاران سریال وجود ندارد و به نوعی وجه اشتراکی است که می‌تواند مقدمه‌ای برای ورود به جهنم( جایی که انسان‌های ناسالم در آن قرار می‌گیرند) در نظر گرفت. بنابراین نوجوان باید یاد بگیرد که نسبت به رفتار ناپسند کوچک یا بزرگی که ممکن است در حق کسی انجام داده باشد، عذرخواهی و ابراز پشیمانی کند و با این نوع عملکرد در واقع برای طرف مقابل خود، ارزش و احترام قائل می‌شود.

شخصیت‌ها:

کانگ بیت نا: قاضی جنایی دادگاه منطقه سئول است که بعد از فهمیدن واقعیت در مورد جونگ ته گیو، به دستور او نیز، کشته و روحش به اشتباه در جهنم؛ توسط ژوستیتیا محاکمه می‌شود.

یوستیتیا: قاضی جهنم(شیطان) است که کانگ بیت نا را به اشتباه محاکمه می‌کند و به همین دلیل نیز مجازات می‌شود. تنبیه او، رفتن به دنیای انسان‌ها و کشتن 10 جنایتکار در یک سال است. ژوستیتیا با ورود به بدن کانگ بیت نا به عنوان قاضی، سعی می‌کند راحت‌تر به این هدف برسد. او در پرونده‌های قتلش، جنایتکاران را با دادن مجازاتی کم آزاد می‌کند و سپس خودش، آنها را می‌کشد و به جهنم می‌فرستد.

هان دائون : پلیسی که در کودکی، خانواده‌اش توسط مجرمی ناشناخته کشته می‌شوند. او با هدف اجرای عدالت و پیدا کردن قاتل خانواده‌اش، در این مسیر قرار گرفته است. هان دائون به دلیل پرونده‌های مشترکی که با ژوستیتا دارد، به او مشکوک می‌شود.

کیم سو یونگ : کارآگاه یونگ، مادر معنوی هان دائون است که بعد از تجربه تلخ دائون در کودکی، او را در خانواده خود بزرگ می‌کند. او به عنوان پلیس نیز، به دائون قول می‌‌دهد که قاتل خانواده‌اش را پیدا کند.

وناتو (آرونگ) : شیطانی که موظف به نابودی، شیاطینی است که در زمین به انسان تبدیل می‌شوند. او، ژوستیتیا را به عنوان الگوی خود پذیرفته و برای او هرکاری می‌کند.

ابلیس : شیطانی که در جهنم شورش می‌کند. او بعد از شکست در نقشه‌اش، به همراه کایلوم در زمین ناپدید می‌شود.

کایلوم : گنج شیطان بزرگ که توسط ابلیس دزدیده شده است. کایلوم به شیطان قدرت می‌دهد تا در بدن یک انسان، زندگی جاودان داشته باشد.

بائل : یکی از شیاطین بزرگ که مقامش از ژوستیتیا بالاتر است.

قانون جهنم : شیاطینی که تبدیل به انسان می‌شوند، یعنی؛ به انسانی عشق بورزند و مانند آنها احساسات داشته باشند، باید در جهنم مجازات شوند.

  داستان اثر:

یوستیتیا با هدف پیدا کردن جنایتکاران، در تلاش است. غافل از اینکه هان دائون به دنبال راهی برای رسیدن به حقیقت در مورد او می‌گردد. بعد از مدتی، یوستیتیا با تصور اینکه هان دائول قاتل است، او را می‌کشد. غافل از اینکه اینگونه نیست و مجبور می‌شود، دائون را دوباره به زندگی برگرداند. دائون نیز پس از این اتفاق و رخ دادن قتل‌هایی مکرر در پرونده‌های یوستیتا، متوجه می‌شود که قتل‌ها، کار او است و سعی می‌کند با مدرک، این مساله را اثبات کند اما موفق نمی‌شود.

در همین حال، کارآگاه سونگ سرنخی از قاتل خانواده دائون پیدا می‌کند و به دنبال او می‌رود اما به طرز وحشتناکی کشته می‌شود. دائون بعد از این ماجرا، تصمیم می‌گیرد با یوستیتیا همکاری کند تا قاتل خانواده‌اش را بکشد. یوستیتیا از این پیشنهاد استقبال و به همراه هان دائون در مورد قاتل اطلاعات بیشتری کسب می‌کند. آنها در نهایت می‌فهمند که قاتل جونگ ته گیو بوده است.

یوستیتا در این مدت، دچار احساسات انسانی می‌شود و این موضوع را از بقیه پنهان می‌کند. در حالی‌که وناتو مساله را می‌فهمد و علی‌رغم علاقه‌اش به او، موضوع را به بائل گزارش می‌کند تا بتواند با نابودی دائون، یوستیتا را نجات دهد.بائل نیز بعد از فهمیدن ماجرا، نیروی شیطانی یوستیتا را می‌گیرد اما او تسلیم نمی‌شود و با پیدا کردن ابلیس و کایلوم، نظر بائل را به خود جلب می‌کند و نیروی شیطانی‌اش را پس می‌گیرد.

درحالی‌که دائون به مجازات قانونی ته گیو راضی می‌شود، یوستیتا موظف است تا به عنوان آخرین ماموریت، ته گیو را بکشد وگرنه کشته می‌شود اما او اینکار را نمی‌کند. به دلیل اینکه در این مدت او و دائون، به یکدیگر علاقمند شدند و نمی‌خواهد او و قربانیان دیگر را ناراحت کند.او بعد از این فداکاری که در حق دائون کرد، می‌میرد اما به دلیل نیت خوبی که داشت، توسط خدا بخشیده می‌شود و به زمین برمی‌گردد.

حال، زمان برگشتن او به جهنم فرا رسیده است اما او می‌تواند بین بازگشت به جهنم یا کشتن تعداد دیگر از جنایتکاران و ماندن در زمین به عنوان انسان، یکی را انتخاب کند.

 

کارگردان: Park Jin-pyo / پارک جین پیو

نویسنده: Jo Yi-soo/جو یی سو تهیه کننده: Yoon Yoon-soo/Kwon Ryeong-ah/Park Mi-kyung/Hong Sung-chang

بازیگران:Park Shin-hye/پارک شین هه Kim Jae-young/کیم جه یونگ

کشور سازنده: کره جنوبی مخاطب اثر: بزرگسال و نوجوان شرکت سازنده: Studio S/ استودیو اس