جونگ جین مان که در عملیات های بابیلون فرماندهی را بر عهده دارد ، در ماموریت های اخیر خود با حضور بیل دچار مشکل میشود چراکه متوجه شده است که او در حین انجام وظیفه ، افراد غیر نظامی را نیز به قتل میرساند. اما در دادگاهی که برای بررسی این قضیه تشکیل میشود جین مان شهادت دروغ داده و به همین دلیل بیل نیز از این موضوع رفع اتهام میشود.
جین مان پس از این ماجرا از شهادت دروغ خود پشیمان میشود. او با هماهنگی مسئول مربوطه ، حضور بیل در ماموریت های خود را ممنوع میکند اما مجبور میشود تا برای آخرین بار با بیل در ماموریتی شرکت کند.
در این ماموریت اتفاق های ناگوار زیادی میافتد و طبق معمول مسبب تمامی آنها بیل است.
جین مان که متوجه میشود بیل با منفجر کردن چندین زندانی زن در اتاق باعث مرگ آنها شده است قصد دارد گزارش اینکار را برای شرکت ارسال کند تا بتواند شهادت اشتباه خود را نیز جبران کند اما در این بین متوجه بازمانده دیگری میشود که حال سعی دارد بدون اینکه بیل متوجه شود او را نجات دهد اما او به این آسانی بیخیال نمیشود و پس از رفتن تمامی اعضای گروه دوباره برمیگردد تا کار ناتمام خود را تمام کند.
در این بین درگیری بین آن دو رخ میدهد که با شکست بیل به پایان میرسد. جین مان نیز پس از منفجر شدن محل حادثه با شهادت دروغ درباره نحوه مرگ او، پرونده این ماجرا را بسته و از این کار استعفا میدهد غافل از آنکه بیل هنوز زنده است.
بیل پس از این ماجرا به دنبال انتقام گرفتن از جین مان میرود و نقشه اش این است تا تمامی اعضای خانواده او را بکشد. او این کار را با هم گروهی های قدیمی خود در بابیلون انجام میدهد.
زمانی جین مان از این موضوع خبردار میشود که تقربیا خیلی دیر شده است چراکه مادر و خانواده برادرش به شکل ناگواری توسط بیل کشته شده اند اما علیرغم این حادثه، توانست جی آن را از چنگ آنها نجات دهد.
او که در طول این سال ها علاوه بر اینکه به کمک دوستان خود ، موفق به محافظت از جی آن شد ، مرکز خرید اینترنتی با امنیت بالا و قوانینی پیچیده برای خرید لوازمی که برای قاتلان نیاز است نیز ساخت تا بوسیله ی آن بتواند هم درآمدی داشته باشد و هم امنیتی را برای خود و جی آن ایجاد کند.
در قوانین این مرکز خرید کد های مختلفی وجود دارد که هر کدام از آنها موظف به محافظت از جین مان و جی آن هستند و در هنگام ایجاد هرگونه تغییر یا خطری باید وارد عمل شوند.
در طول این مدت نیز جین مان سعی میکند جی آن را که به سختی از شر کابوس های ترسناک آن روزها رهایی پیدا کرده است ، طوری تربیت کند که کسی نتواند از ضعف های او سوءاستفاده کند و او را برای روزهایی که ممکن است به دردسر بیفتد و یا جین مان در کنارش نباشد آماده کند.
پس از مرگ ناگهانی جین مان که نیز توسط بابیلون برنامه ریزی شده بود ، جی آن بی خبر از همه جا با حمله افرادی به خانه ی عمویش مواجه میشود که قصد کشتن او را دارند. آنها که افراد بیل و بابیلون هستند ، قصد دارند علاوه بر تمام کردن انتقام خود با کشتن جی آن ، مدیریت مرکز خرید را نیز برعهده بگیرند.
در این بین افرادی که از کد های مختلفی در مرکز خرید برخوردارند سعی در محافظت از جی آن دارند. درگیری بین این دو گروه کشته های زیادی را نیز برجای میگذارد.
در طول این ماجرا ، جی آن که قضایا را مانند پازلی کنار یکدیگر میچیند. او متوجه علت کشته شدن پدر و مادرش ، نقشه ها و حوادثی که در زندگی عموی خود و مرگ ناگهانی او رخ داده است میشود.
جی آن علیرغم اینکه نمیخواهد کسی را بکشد مجبور میشود برای نجات جان خود دست به قتل یکی از افرادی که قاتل پدر و مادرش است نیز بزند و اسلحه بدست بگیرد.
حال او با حمله گروه های دیگری که برای دریافت جایزه از بابیلون در ازای گرفتن جانش است مواجه میشود و تصمیم میگیرد با آنها معامله کند و به آنها وعده میدهد که همکاری آنها با مرکز خرید به طور سودمندانه ای ادامه خواهد یافت و اینگونه جان خود را از مرگی حتمی نجات میدهد و در همین هنگام او متوجه میشود عمویش زنده است و او را روبروی خود مییابد.
نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد فروشگاهی برای قاتلان