نقد و بررسی سریال شریک مشکوک (Suspicious Partner)

زد و خوردهای متعدد بین متهمان، قاتلین و کسانی که به دنبال دستگیری آن‌ها هستند، رخ می‌دهد. صحنه‌هایی از تلاش برای به قتل رساندن افراد و تعقیب و گریز وجود دارد.

در یکی از صحنه‌های سریال تصادف مهیبی اتفاق می‌افتد. چاقو خوردن و زخمی شدن چند شخصیت، انجام قتل‌ها‌ و جزئیات آن، مستقیما به نمایش در نمی‌آید.

جی‌ووک پدر و مادرش را در حادثه آتش‌سوزی از دست داده‌است و خاطرات کودکی‌اش از این حادثه او را دچار ترس و اضطراب می‌کند.

اون بونگ‌هی مدام توسط قاتل تعقیب می‌شود و این موضوع می‌تواند برای مخاطب نیز ترس و اضطراب ایجاد کند.

باتوجه به ژانر عاشقانه سریال صحنه‌هایی از بوسیدن و در آغوش کشیدن و همچنین همخانه شدن دختر و پسر وجود دارد. برقراری رابطه جنسی نیز به صورت غیر مستقیم به نمایش در می‌آید.

صحبت از تجاوز گروهی به یک دختر دبیرستانی در پرونده یکی از متهمان وجود دارد اما صحنه‌ای از آن نمایش داده‌نمی‌شود. به خیانت کردن و برقراری روابط خارج از عرف نیز اشاره می‌شود. نمایش مصرف مشروبات الکلی و مستی نیز در چند قسمت وجود دارد.

یکی از قضات پرونده‌های زیادی را بدون رسیدن به سرانجام مختومه کرده‌است یا متهم اشتباهی را مجازات کرده‌است فقط برای اینکه پرونده‌ها بسته شوند. او سعی می‌کند خودش کسی را که متهم به قتل پسرش است، مجازات کند و راه قانونی را برای اهدافش طی نمی‌کند.

اگر بخواهیم پیام سریال را در یک خط بیان کنیم می‌شود این ضرب المثل: «سر بیگناه تا پای دار می‌رود اما بالای دار نمی‌رود.» چندین نفر در این سریال و طی پرونده‌های گوناگون به اشتباه متهم می‌شوند اما افراد عادلی مانند جی‌ووک و دوستانش به دنبال برقراری عدالت و مشخص شدن داستان اصلی هستند و در نهایت موفق می‌شوند، هرچند در این راه آسیب می‌بینند و چندین بار شکست می‌خورند. همکاری بین آن‌ها و تلاششان برای افشای حقیقت از پیام‌های مثبت داستان است.

همچنین به خوبی می‌بینیم که تلاش برای سرهم بندی کردن و گناهکار جلوه دادن دیگران توسط آن قاضی، چه تبعات جبران ناپذیری برای افراد مختلف داشته‌‌است. کسی را تبدیل به قاتل کرده و او را نسبت به سیستم قضایی کشور بی‌اعتماد کرده‌است، باعث شده کسی داغ قاتل بر پیشانی‌اش باشد و خانواده‌اش تا آخر عمر با سختی و رنج زندگی کنند و ... .

بخشش و گذشت، درک متقابل و حمایت از یکدیگر در روابط عاشقانه نیز یکی دیگر از پیام‌هایی است که در داستان اثر قابل مشاهده است.

جی‌ووک و بونگ‌هی هردو افرادی سختکوش و عادل بودند که به دنبال افشای حقیقت می‌روند هرچند سخت و ترسناک باشد. آن‌ها مهربان و نسبت به مظلومان دلسوزند. نسبت به یکدیگر گذشت دارند و سعی می‌کنند به حریم یکدیگر احترام بگذارند.

بونگ‌هی دختری مستقل و پرتلاش است که سعی می‌کند باری روی دوش مادرش که به سختی زندگی می‌گذراند نباشد. جی‌ووک هم که توسط پدرخوانده و مادرخوانده بزرگ شده، به آن‌ها احترام می‌گذارد و با آن‌ها مهربان است و مانند پدر و مادری واقعی با آنان برخورد می‌کند.

اون هیوک و یوجونگ گرچه در گذشته اشتباهی مرتکب شده‌اند و به جی‌ووک پشت کرده‌اند اما هیچ‌گاه خودشان را نبخشیدند و سعی می‌کنند او را تنها نگذارند چون می‌دانند او بجز این دوستان که از کودکی با او بودند، کسی را ندارد. اون‌هیوک همیشه برای کمک کردن به جی‌ووک و شنیدن حرف‌های او آماده است.