آنچه لازم است والدین بدانند
آنچه لازم است والدین بدانند: این سریال علیرغم ماهیت ابرقهرمانی تمرکز ویژهای بر خانواده، چالشها و مشکلات آن دارد. کلارک که پدر خانواده است تا زمان نوجوانی پسرانش (جاناتان و جوردن) از تربیتشان غافل است و قهرمان مردم بودن را به پدر خوب بودن ترجیح میدهد. او زمانی که متوجه خلاءهای احساسی فرزندانش میشود تصمیم میگیرد رابطهاش را با آنها ترمیم کند. او راه حلهای متعددی را امتحان میکند تا جایی که دستیار مربی فوتبال پسرانش میشود تا آنها را کنار زمین تماشا کند و وقت بیشتری را با آنها بگذراند. نکتهی مهمی که باید به آن اشاره کرد آن است که کلارک و لوئیس زمانی موفق میشوند دیوار بین خود و فرزندانشان را بشکنند که اشتراکات بین دو نسل را پیدا میکنند. در واقع میتوان گفت راز ارتباط متقابل فرزندان و خانواده همین است که در مورد چیزهای مشترک حرفی برای گفتن داشته باشند. زمانی که جاناتان متوجه میشود تنها جوردن ویژگیهای ابرانسانی پدر را به ارث برده است، احساس حسادت، خشم و غم در او شکل میگیرد اما تلاش میکند آنها را مهار کند تا رابطهی برادرانهشان دچار آسیب نشود. لوئیس و کلارک تفاوتی بین جاناتان و جوردن قائل نمیشوند و ماهرانه سعی میکنند از توانمندی هرکدام به جا و به موقع استفاده کرده و دیگری را نادیده نگیرند.
در سوی دیگر داستان، خانوادهی لانا و کایل در آستانهی فروپاشی است. لانا برعکس لوئیس سعی دارد وجود مشکلات را انکار کند. او توانمندیهای همسرش را نادیده میگیرد و غرور او را زیر سوال میبرد. نبود ارتباط عاشقانه بین آن دو موجب پرخاشگری و بیماریهای روحی فرزندان شده است. بار فقدان عاطفی را سارا، دختر بزرگ خانواده به دوش میکشد. لانا زمانی متوجه میشود که باید کاری برای خانواده کند که دیگر دیر شده و همسرش جذب گروه مورگان اج شده است. این اتفاق به خوبی نشان میدهد اگر مشکلات یک خانواده در زمان مناسب حل نشوند، افراد باید شاهد از دست رفتن یکدیگر باشند.
عذرخواهی و جبران، جایگاه ویژهای در این اثر دارند. شخصیتها همیشه توانایی کنترل خشم را ندارند و گاهی با کلمات نابجا همدیگر را آزار میدهند. سکوت، فکرکردن به اشتباهات، عذرخواهی و درنهایت تلاش برای جبران، پروسهی صحیح رفع کدورت را به مخاطب میآموزد که اگر بعد از هر خطا تلاشی برای جبران نباشد، محبت و عشق بین دو انسان رفتهرفته میمیرد.
کلارک کنت و برادرش مورگان اج حاصل دو تربیت متفاوت هستند. کلارک زمانی که در کودکی روی کرهی زمین چشم باز میکند با یک خانوادهی پرمحبت مواجه شده و در سراسر زندگی عشق خالصانه دریافت میکند. اما مورگان اج در کودکی با خشم و نفرت انسانها روبهرو میگردد و همین باعث میشود کینهی عمیقی از انسانها به دل بگیرد و درصدد نابودی آنها برآید. این امر به خوبی اهمیت تربیت صحیح و تاثیر آن بر جامعه را بیان میکند .در بعضی از سکانسهای سریال، اعضای خانواده به خصوص فرزندان با پدر و مادر پرخاشگری کلامی دارند. آنها یکدیگر را متهم میکنند به کمکاری در انجام وظیفه و این لحن که گاهی با گستاخی زیادی همراه است ممکن است در ادبیات فرزند شما اثرگذار باشد. هنگام تماشای اثر، با جدیت این ویژگی نوجوانانِ سریال را تقبیح کنید و با فرزندتان دربارهی اهمیت ادب در برابر والدین صحبت کنید.
نوجوانان روابط آزادانهای با هم دارند. مهمانیها، دورهمیها و در کل زیست شبانه میتواند الگوی نامناسبی برای فرزندتان باشد. مراقب باشید که این مسائل برای فرزندتان عادی نشود.
درنهایت باید به این اشاره کرد که سوپرمن با وجود همهی ویژگیهای مثبتش یک کاراکتر غیرواقعیست و برای به دست آوردن هیچ یک از مهارتهایش تلاشی نکرده است. مردم شهر و اطرافیانش به او متکی هستند و سوپرمن ملزم است مراقب همه باشد. به فرزند خود این را یادآوری کنید که موفقیت در دنیای واقعی حاصل زحمت و تلاش است. دنیایی که در آن شکست هست، مرگ هست، تنهایی هست و هیچ قهرمانی به کمک انسان نمیآید.
خلاصه: ماهیت این فیلم تمرکز بر رفتار والدین و نوجوانان است. اهمیت تربیت در تفاوت شخصیت کلارک و مورگان اج به خوبی بیان میشود. لزوم عذرخواهی و جبران اشتباه و حل مشکلات خانواده در زمان مناسب از نکاتی است که والدین باید به آن توجه کنند.
نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد سوپرمن و لوئیس