نقد و بررسی سریال دوباره هجده سالگی (Eighteen Again)

صحنه‌های کوتاهی از خشونت فیزیکی مانند سیلی خوردن دانش آموزان از پدران خود، ضرب و شتم بین دانش آموزان در کلاس، قلدری در مدرسه مانند حبس کردن در سرویس بهداشتی و توهین و آزار به صورت گذرا وجود دارد. درگیری بین مزاحم خیابانی مست با همسر دیونگ، درگیری مزاحم خیابانی با دختر دیونگ که مشخص می‌شود او را روزها تعقیب میکرده و مخفیانه از او عکس می‌انداخته است وجود دارد. همچنین نمونه دیگر (stalking) تعقیب بازیکن بیسبال مشهور و انتشار اطلاعات شخصی او و مزاحمت ایجاد کردن برای برادرزاده خردسال او توسط خبرنگاران است. مواردی از خشونت روانی مانند توهین مسافر به راننده مسن اتوبوس و پخش کردن اطلاعات شخصی همسر دیونگ و توهین به او بخاطر فرزند داشتن و طلاق گرفتن وجود دارد.

دیونگ و همسرش پیش از ازدواج و در دوران دبیرستان بچه‌دار شدند. صحنه‌های نمایش بار، مصرف الکل و مستی توسط شخصیت‌های اصلی بسیار وجود دارد. دیونگ پس از جوان شدن به صورت پنهانی با هویت جدید زندگی می‌کند و به نزدیکانش حقیقت را نمی‌گوید. معلمی که از والدین دانش آموزان رشوه می‌گیرد، روی مسائلی همچون جلب توجه یک خانم با دوستانش شرط بندی می‌کند و مخفیانه یک بار را مدیریت می‌کند وجود دارد. دختر دیونگ بدون اطلاع والدینش کار پاره‌وقت انجام می‌دهد، در یک صحنه برای گرفتن پول از پدرش به او دروغ می‌گوید و در جایی دیگر به مادرش می‌گوید از تو درخواست نکردم من را به دنیا بیاوری.

از خودگذشتگی دیونگ و همسرش که در جوانی تمام تلاش خود را کردند تا فرزندانشان را به بهترین شکل بزرگ کنند و از رویاهای خود دست کشیدند و ادامه تحصیل ندادند. و در بزرگسالی همچنان برای رسیدن به آرزوی خود تلاش کردند و موفق شدند.

در بخش‌های مختلف سریال صحنه‌هایی از زندگی دیونگ و همسرش در طول زندگی‌شان نشان داده می‌شود. هم لحظات خوش زندگی و هم زمانی که مشاجره می‌کردند. آنها پس از طلاق کم کم متوجه می‌شوند هر دو به یک اندازه برای زندگی‌شان سختی می‌کشیدند و تلاش می‌کردند، و مهمترین مشکلشان صحبت نکردن و صادق نبودن با یکدیگر بوده است.

در این سریال، روابط میان والدین و فرزندان به خوبی نشان داده می‌شود. هم والدین متوجه کمبودهایشان می‌شوند و هم فرزندان ارزش زحمات والدین خود را می‌فهمند. صحنه‌های کمک به دیگران بارها نمایش داده می‌شود. از جمله کمک دیونگ به نجات دادن فرزند فردی که تصادف کرده، کودکی که به خیابان دویده و نزدیک است تصادف کند و... . دیونگ و همسرش مخفیانه هوای مادر و پدر یکدیگر را دارند. همسر دیونگ بسیار تلاش می‌کند تا معلمی که رشوه می‌گیرد را دستگیر کند و در نهایت با کمک پلیس مشکل حل می‌شود و کمیته‌ای برای نظارت به تیم‌های ورزشی در مدارس تشکیل می‌شود. همچنین در این بین مشخص می‌شود پدر معلم ورزش نیز، به مربی اش رشوه می‌داده و عدم اعتماد پدرش به او و تخریب شخصیتش، از عواملی بوده که او را به این روز انداخته است.

دانش آموزی که قلدری می‌کرد در نهایت متوجه اشتباهاتش می‌شود، روابطش با پدرش بهتر می‌شود و از فردی که به او قلدری کرده بود عذرخواهی می‌کند.

در سریال یکی از مهمترین مسائلی که به آن پرداخته می‌شود طلاق و مشکلات کاری زنان مخصوصا خانم‌های دارای فرزند است. تا جایی که در قسمت‌های پایانی سریال، برنامه‌ای با موضوع طلاق ساخته می‌شود و در آن به صورت مفصل به این موضوع می‌پردازد. ولی در نهایت پیام اصلی آن این است که زوج ها باید با یکدیگر بیشتر صحبت کنند، صادق باشند و در کارها به یکدیگر کمک کنند. همچنین زوج اصلی سریال حین جدایی و پس از آن رفتار معقولی دارند و حدود اخلاقی را رعایت می‌کنند، در نهایت هم با قبول اشکالات خود دوباره به زندگی خود باز می‌گردند. البته به اینکه همیشه علت طلاق چنین چیزی نیست و یا قابل حل نیست اشاره نمی‌شود.

بیشتر شخصیت‌های سریال دارای ویژگی‌های مثبت هستند. دیونگ به عنوان پدر، تمام تلاش خود را در جوانی برای زندگی همسر و فرزندانش می‌کند. همچنین وقتی در میانسالی به مشکلات بین خود و خانواده‌اش پی می‌برد، تلاش می‌کند آنها را برطرف کند و بیش از پیش، در مشکلات کنار آنها باشد. او بسیار فداکار است. چندین بار جان کودکان را نجات می‌دهد و در مقابل از خانواده آنها توقع پاداش ندارد. همچنین به همکلاسی فرزندانش که پدر ندارد توجه می‌کند و او را به گردش می‌برد یا در مسابقات به او کمک می‌کند که حس تنهایی نداشته باشد.

همسر دیونگ نیز همیشه تلاش خود را برای خانواده‌اش می‌کند. به پدر همسرش سر می‌زند. در اداره از همکارانش دفاع می‌کند. وقتی متوجه می‌شود معلم ورزش مدرسه از والدین رشوه می‌گیرد، تمام تلاشش را می‌کند و با سایر والدین صحبت می‌کند که او را از مدرسه اخراج کنند. او بسیار فرد سخت‌کوشی است و در محیط کار، در حالیکه به خاطر فرزند داشتن و طلاق گرفتن تحت فشار است، در هر موقعیتی تمام تلاش خود را می‌کند تا بهترین کار را انجام دهد.

فرزندانشان در ابتدا با آنها رابطه خوبی ندارند و مخفی کاری می‌کنند. اما در مدرسه دانش آموزان دردسر سازی نیستند. وقتی خبر طلاق مادرشان پخش می‌شود و در مدرسه تحت فشارند، تمام تلاش خود را می‌کنند مادرشان را حمایت کنند و او را به ادامه دادن شغل محبوبش تشویق کنند.

ورزشکار موفق و محبوب، یه جی‌هون، تمام تلاشش را می‌کند فرزند برادرش را بزرگ کند. برادرش به تنهایی و در سختی او را بزرگ کرده بود و باعث شده بود بتواند تمرکزش را روی ورزشش بگذارد، ولی در یک حادثه از دنیا رفته بود.

معلم ورزش مدرسه شخصیت منفی سریال است. او مخفیانه یک بار را مدیریت می‌کند، از والدین دانش آموزان رشوه می‌گیرد و با دوستانش روی احساسات دیگران شرط بندی می‌کند.