شخصیتها:
اون سو هیون : زنی مهربان و خوش قلب که در کنار رسیدگی به خانواده سه نفره اش مشغول به نویسندگی و استادی در دانشگاه است. او شدیدا نسبت به مراقبت از فرزندش با دقت عمل میکند و سعی میکند به خوبی برای او و خانواده اش وقت بگذارد.
کوان سون یول : دانشجوی پزشکی و پسر قاتلی که منجر به مرگ پسر اون سو هیون شد. او که پس از کشته شدن پدرش سختی های زیادی کشیده است تصمیم میگیرد با انتقامی سخت ، مرگ پدرش را تلافی کند. کانگ سو هو : همسر سو هیون است که در گذشته مشغول به خبرنگاری بوده است و پس از استعفا از محل کارش بیشتر وقت خود را با پسرش در خانه میگذراند.
کیم جون : کاندیدای ریاست جمهوری که برای اهداف خود افراد زیادی را تهدید و زیر سلطه خود قرار می دهد. او نیز در حادثه ای که در زندگی سون یول و سو هیون افتاده است مقصر اصلی محسوب می شود. گون وو : پسر سو هیون و سو هو است .
هان یوری : دختری که از کودکی در کنار سوهیون بزرگ شده و همچون خواهر به یکدیگر نزدیک هستند.
داستان اثر:
اون سو هیون که یک خانواده سه نفره برای خود تشکیل داده است و از زندگی اش لذت می برد در روزی که برای کار خود راهی سفر شده بود ، با فهمیدن تب داشتن گون وو از رفتن منصرف می شود و به خانه برمی گردد. او که متوجه می شود نگرانی اش بی مورد بوده و حال پسرش خوب است ، او را در حیاط خانه تنها می گذارد. پس از مدتی او و سوهو می فهمند که گون وو نیست و از خانه خارج شده است. آنها همه جا به دنبال او می گردند اما او را پیدا نمی کنند تا اینکه سو هیون او را در حالی که بیهوش و زخمی در پارک افتاده می یابد و در نهایت نیز او را از دست می دهند. در ادامه با برگزاری دادگاهی در خصوص این اتفاق ،قاتل بی گناه شناخته شده و این باعث رنجش سو هو و خانواده اش شد. این شوک برای سو هیون آنچنان دشوار بود که نمی توانست تحمل کند و با روبرو کردن خود با قاتل پسرش از او خواست تا از پسرش نیز عذرخواهی کند اما با رفتار وقیحانه ی او مواجه شد . او که فکر می کرد فرصتی برای بخشش به قاتل پسرش داده و او از این فرصت استفاده نکرده است پس با ماشین به سمتش حرکت می کند و او را می کشد. سوهو نیز که می خواست تا تاوان کسی که پشت ماجرای تبرئه کردن قاتل پسرش هست را بیابد ،متوجه می شود که همه اش زیر سر کیم جون است اما با تهدیدی که از سمت او شد مجبور به کوتاه آمدن می شود. سوهیون پس از 7 سال گذراندن مجازات خود بابت قتلی که مرتکب شده و در این مدت از سوهو نیز جدا شده بود سعی کرد تا دوباره به گونه ای به زندگی ای معمولی اما با قلبی پر از خاطرات پسرش ادامه دهد و مجددا با سوهو ازدواج کرد. در این مدت نیز کوان سو یول با نقشه ی زیرکانه ای که برای سو هیون کشیده بود و معرفی خود به عنوان فرد دیگری وارد زندگی او می شود تا کم کم انتقام خون پدرش را بگیرد. او پس از مدتی برای سوهیون نشانه هایی را برجای می گذارد تا بفهمد که او پسر چه کسی است. سون یول با بر ملا کردن خیانت یوری با همسرش در مدتی که از او جدا شده بود سو هیون را دچار تجربه ی سختی می کند که کنار آمدن با این موضوع برایش دشوار است اما سعی می کند تا بخاطره مادرش دوام بیاورد غافل از آنکه مادرش نیز با از این موضوع خبر دار شده است. پس از این ، سو هیون متوجه تصادفی که باعث شده است تا مادر سو یول به کما برود می شود و این موضوع را پیگیری می کند. او می فهمد که این یک تصادف عمدی و مسبب این ماجرا نیز کیم جون است و حتی سون یول نیز از آن باخبر است . او می فهمد که سون یول تمام این مدت به دنبال پیدا کردن نقطه ضعفی برای نابودی کیم جون است .علاوه بر آن سو هیون با پیدا کردن مدارکی در خصوص پرونده پسرش در وسایل سوهو ، به دنبال ارتباط بین کیم جون و مرگ پسرش نیز هست. در نهایت هردوی آنها با یافتن فیلمی از روز حادثه متوجه می شوند که در واقع کیم جون باعث مرگ گون وو شده و پدر سون یول نیز این جرم را گردن گرفته است. حال سیوهیون مصمم تر از قبل سعی می کند تا کیم جون را به عنوان قاتل به پلیس معرفی کند . علیرغم سختی هایی که او در این مسیر بخاطره نقوذ بالای کیم جون کشید ، تسلیم نشد و در نهایت با کمک سون یول و سوهو توانست او را گیر بیندازد و تحویل پلیس دهد. پس از گذراندن 6 سال از این دوران سخت ، سوهیون توانست به زندگی معمولی خود برگردد و کتابی جدید چاپ کند . علاوه بر آن سون یول نیز به رشته خود در پزشکی ادامه داد و در بیمارستان شروع به کار کرده است.
نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد دنیای شگفت انگیز