داستان اثر
«در دوردست بهار سبز است» ماجرای دوران دانشجویی چند جوان است که هر یک با مشکلاتی دست و پنجه نرم میکند. «یوجین» پسری ثروتمند و محبوب است که تصور میشود زندگی بسیار خوبی دارد، اما خانواده آشفتهای دارد و تابحال کسی او را واقعا دوست نداشته و همینطور تجربه ضرب و شتم در کودکی را دارد که موجب ایجاد تروما برای او شدهاست. «کیمسوبین» دختری خجالتی است که پدر و مادرش در کودکی طلاق گرفتهاند و او همواره خود را به این خاطر سرزنش میکرده است، او در تمام عمر خود درس خوانده ولی چون شخصیتی کمرو و خجالتی دارد هیچوقت به جایگاهی که لایقش است نرسیده است. «نامسوهیون» شاگرد اول رشته خود است که وضعیت مالی بسیار نامناسبی دارد، او ناچار است خرج خانواده و برادر کوچکتر خود را بدهد و به همین خاطر حتی توانایی پرداخت اجاره خانه خود را ندارد. چند شخصیت فرعی دیگر نیز در داستان وجود دارند که وضعیتی تقریباً مشابه همین افراد را تجربه میکنند. این سه نفر به صورت اتفاقی سر راه یکدیگر قرار میگیرند. «یوجین» که از شخصیت «نامسوهیون» خوشش میآید علیرغم محبوبیت زیاد تصمیم میگیرد با او دوست شود، اما «نامسوهیون» به علت شرایط سخت مالی و درگیری کاری، با کسی رابطه دوستانه برقرار نمیکند. از طرفی «یوجین» به «کیمسوبین» علاقهمند میشود و به او اعتراف میکند، اما متوجه میشود که «کیمسوبین» درگیر یک عشق یک طرفه قدیمی است و فردی که به او علاقه دارد انسان ثابتقدم و قابل اعتمادی نیست. «یوجین» به «کیمسوبین» کمک میکند تا از این وابستگی قدیمی رها شود و به تدریج «کیمسوبین» نیز به او علاقهمند میشود. این چند جوان در طول داستان با جزییات زندگی یکدیگر آشنا میشوند و تلاش میکنند تا دیگری را کمک کنند که شرایط بهتری برای زندگی پیدا کند. مثلاً «یوجین» از نظر مالی به «نامسوهیون» کمک میکند و «نامسوهیون» به «یوجین» کمک میکند تا به تدریج با مشکلات کودکیاش کنار بیاید یا به «کیمسوبین» کمک میکند تا بهتر بتواند در مورد مشکلاتش گفتگو کند. در نهایت چند جوان موفق میشوند که از مشکلات این دوره زندگی خود عبور کنند و شرایط بهتری داشتهباشند.
نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد در دوردست بهار سبز است