نقد و بررسی سریال خدمتکار (Maid)

خدمتکار، اثری امید بخش از مادری جوان است. الکس علی‌رغم سختی‌ها و موانع زیادی که روبرویش قرار می‌‌گیرد، از رسیدن به آرزوهای خود، امنیت و خوشبختی دخترش دست نمی‌کشد و می‌تواند پیامی آموزنده‌ای برای مخاطب داشته باشد؛ به ویژه برای افرادی که از خشونت خانگی رنج می‌برند اما به جهت میزان بالایی از ناهنجاری، به مخاطبین زیر 18 سال توصیه نمی‌گردد.

خشونت خانگی به درگیری‌های فیزیکی محدود نمی‌شود بلکه سوءاستفاده عاطفی نیز، یکی از مهم‌ترین آسیب‌هایی است که در این دسته‌بندی جای ‌می‌گیرد. این یکی از مسئله‌های مهم اثر است. سریال خدمتکار سعی می‌کند، تصور مخاطب از محدود کردن خشونت خانگی در آسیب‌های جسمانی را به چالش بکشد و از دیدگاهی متفاوت به آن نگاه کند. همانطور که در اثر هم مشاهده می‌کنید؛ شخصیت اصلی داستان یعنی؛ الکس تا مدت‌ها با تصور نادرست از معنای خشونت روانی (سوءاستفاده‌های عاطفی) در ذهن، زندگی نامناسب خود و فرزندش را تحمل می‌کرد.

داستان اثر، درباره قشری آسیب‌دیده سخن می‌گوید که مساله‌شان، درد جسمانی نیست بلکه آنها به دنبال راه‌حلی برای درد روح خود که ناشی از خشونت‌های روانی است، می‌گردند. حال از نظر شما خشونت چه معنایی دارد؟ آیا می‌توان صرفا آن را در آسیب‌های جسمانی خلاصه کرد؟

ارتباط خشونت خانگی و مشکلات روانی با مفهوم خانواده نیز، یکی دیگر از مضمون‌های مهم اثر محسوب می‌شود. چرخه ناسالم سبک زندگی خانواده که می‌تواند شامل خشونت خانگی، اختلال روانی، مصرف مواد و اعتیاد داشتن باشد، احتمال صدمه زدن به فرزند شما را افزایش می‌دهد. همانطور که در سریال نیز مشاهده می‌شود، مادر شان، زنی معتاد بوده است و اکنون شان نیز، نمی‌تواند خودش را از سرنوشت مادرش جدا کند. اگرچه سرنوشت برخی نیز، همچون الکس با اراده قوی، تغییر پیدا می‌کند اما این برای نادیده گرفتن فرضیه بالا، کافی نیست و برخی از زخم‌هایی که فرزندان در کودکی تجربه می‌کنند، به سختی جبران می‌شود یا حتی ممکن است جبران‌پذیر نباشند. بنابراین نسبت به سبک زندگی سالم و دقت در عملکرد خود، توجه ویژه داشته باشید. بدین جهت که نوجوانان علی‌رغم اینکه نسبت به همسالان خود تاثیر پذیری بیشتری دارند اما اثرگذاری خانواده نیز ناپدید نمی‌شود و باید نسبت به آن هشیار بود.

شان بوید. : دوست پسر الکس و پدر مدی است. او به مصرف نوشیدنی اعتیاد دارد و بعد از آن نیز نمی‌توان خشم خود را کنترل کند. او در این هنگام، با آسیب زدن به محیط اطراف الکس و مدی، فضای نا امنی برای آنها ساخته می‌سازد.

الکس راسل : مادر 25 ساله‌ای است که به دلیل سوء استفاده عاطفی از سوی شان، به همراه دختر دوساله‌اش، او را ترک می‌کند. الکس به نوشتن علاقمند است. او در گذشته از رفتن به دانشگاه، انصراف می‌دهد و روی زندگی‌اش با شان تمرکز می‌کند. او در طول سریال، متوجه می‌شود که مادرش از قربانیان خشونت خانگی است و سعی می‌کند از پدرش دوری ‌کند.

مدی بوید : دختر دوساله شان و الکس است.

پائولا لنگلی : مادر الکس که در گذشته توسط همسرش (پدر الکس) مورد خشونت خانگی قرار گرفته است. او از اختلال دو قطبی شدید نیز رنج می‌برد.

رجینا : وکیلی سیاه پوست و یکی از مشتری‌های ثروتمند الکس است. او بعد از مدتی، رابطه خوبی با الکس برقرار و سعی می‌کند به او کمک کند.

نیت : همکار قدیمی الکس است که از گذشته نیز به او علاقمند بوده. نیت بعد از دیدار دوباره با الکس، سعی می‌کند احساسش را به او ابراز و از او حمایت کند اما بعد از فهمیدن بی‌علاقگی الکس نسبت به او، خودش را از الکس دور می‌کند.

الکس بعد از تحمل آزار و اذیت‌های متوالی از سوی شان، موفق می‌شود او را ترک کند و تمرکز خود را روی چیدن برنامه‌ای موقتی برای زندگی‌اش، بگذارد. او در ابتدا، سعی می‌کند با استفاده از کمک‌های دولتی برای مدی و خودش، خانه‌ای تهیه کند اما بدون داشتن شغل، امکان‌پذیر نیست و تنها کاری که در حال حاضر می‌تواند به طور آزمایشی انجام دهد، به عنوان خدمتکار در شرکت نظافتی است.

او در مسیر رسیدن به زندگی عادی برای خود و دخترش، با مشکلات زیادی روبرو می‌شود. یکی از آنها مساله حضانت مدی است و شان سعی می‌کند تا از طریق دادگاه، مدی را از الکس دور کند. به همین دلیل الکس به طور مداوم برای تهیه خانه و نگه‌داشتن شغلی ثابت تلاش می‌کند و برای مدتی، در پناهگاه قربانیان خشونت خانگی ساکن می‌شود.

بعد از گذشت هفت روز، زمان دادگاه فرا می‌رسد اما قبل از شروع جلسه، شان تصمیم می‌گیرد به دلیل شرایط نامناسبی که دارد، به حضانت مشترک رضایت دهد. الکس نیز بعد از این ماجرا، سعی می‌کند با ادامه کارش، پس اندازی جمع آوری کند و خانه‌ای را که از سوی دولت گرفته است، پس دهد. به دلیل اینکه دیوارهای آن بوی کپک می‌دهد و وضعیت مناسبی برای زندگی در آن وجود ندارد.

او نهایتا، بعد از تلاشی فراوان، توانست جایی مناسبی را پیدا کند اما به دلیل رفتار زشت شان در برابر صاحب‌ ملک، آنها از اجاره دادن خانه، منصرف شدند و الکس دوباره بی سرپناه ماند. او برای مدتی به همراه مدی و پائولا که به تازگی بی‌سرپناه شده بود، در خانه نیت ساکن می‌شوند اما طولی نمی‌کشد که الکس مجبور می‌شود آنجا را نیز ترک کند.

همزمان با این ماجرا، او از طریق شان متوجه می‌شود که از پائولا کلاهبرداری شده است. پائولا نیز با نشان دادن واکنشی غیر عادی نسبت به این مساله، به خودش آسیب می‌زند و برای مدتی، در بخش روان‌پزشکی بیمارستان بستری می‌شود.

در این مدت نیز، الکس به ناچار به همراه مدی به خانه شان برمی‌گردد. او علی‌رغم نگرانی‌های زیادی که نسبت به مادرش دارد، سعی می‌کند برای ثبت نام در دانشگاه و ادامه مسیر نویسندگی اقدام کند اما بعد از اینکه شان از این موضوع آگاه می‌شود، وضعیت ناامن خانه دوباره آغاز می‌گردد!

الکس پس از مدتی ناامیدی، مجبور است بخاطره دخترش قوی بماند. او با کمک گرفتن از رجینا سعی می‌کند این‌بار، حضانت کامل مدی را بدست بیاورد و برای رفتن به دانشگاه از آنجا نقل مکان کند. در نهایت نیز موفق می‌شود تا به این اهداف خود برسد.

کارگردان: Mully Smith Metzler / مولی اسمیت متزلر

تهیه کننده: Colin McKenna/ کالینا مکنا Terri Murphy/ تری مورفی Bonnie R.Benwick/ بانی آر.بنویک

بازیگران: Margaret Qualley / مارگارت کو Nick Robinson/نیک رابینسون Andir MacDowell/اندی مک داول Anika Noni Rose/آنیکا نونی رز

کشور سازنده: United States /ایالات متحده

مخاطب اثر: بزرگسال