نام شخصیت ها:
امیر: همسر هاجر که بیاندازه دوست دارد بچهدار شوند اما نمیتوانند. او از همسرش طلاق عاطفی گرفته و بعد از مرگ هاجر متوجه میشود که همسرش رازهایی داشته که امیر از آنها بیخبر است. امیر دنبال پیداکردن جواب سوالات خودش است.
هاجر: همسر امیر است که پنهان از همسرش کارهای مختلفی کرده و بعد از مردن نوزادی که نزد او امانت بوده، خودش را جلوی ماشین پرت میکند و میمیرد. او برای بهدستآوردن پول و تهیه مواد مخدر برای پدرش، با قاچاقچیها همکاری میکند و تمام داستان دربارۀ رازهای سربهمهر هاجر است.
رسول: پزشک غیرقانونی که پروانۀ پزشکیاش لغو شده اما به صورت غیرقانونی به فعالیتاش ادامه میدهد و دست رد به سینۀ مراجعین متخلفش نمیزند. او در گذشته خواستگار هاجر نیز بوده.
تهمینه: خواهر امیر که با یک فرد پولدار ازدواج کرده است و دوست دارد بتواند به برادرش کمک کند.
داستان اثر:
حیثیت داستان زندگی امیر و هاجر است که به خاطر اینکه بچهدار نمیشوند (این موضوع برای امیر بسیار مهم است) دچار طلاق عاطفی و غریبگی شدهاند. هاجر یک خواهر کوچک به اسم ریحان و یک پدر معتاد دارد که برای پیداکردن مواد مخدر برای پدرش، به اسماعیل (قاچاقچی معروف) مراجعه میکند. بعد از خودکشی هاجر، امیر متوجه میشود که رازهایی در زندگی همسرش وجود داشته که او از آنها بیخبر است. برای همین به سراغ کشف ماجرا میرود تا سر از کارهای هاجر دربیاورد. او متوجه میشود که هاجر از اسماعیل مواد مخدر زیادی گرفته برای توزیع ولی به اسماعیل بدهکار است و نه از مواد و نه از پول، خبری نیست. اسماعیل هم برای اینکه به امیر بگوید هاجر چه کسی بوده و اواخر عمرش چه کارهایی میکرد، او را وادار میکند تا بدهی هاجر را پرداخت کند. امیر برای جورکردن دویست میلیون تومان، میفهمد که هاجر با کارهای خلاف قانون، هشتاد میلیون پسانداز کرده است. او برای رفع مشکلش به دزدی از خانه خواهرش هم اقدام میکند تا بدهی اسماعیل را پرداخت کند. امیر بعد از مرگ هاجر، برای اینکه متوجه شود جنینی که موقع مرگ در شکم هاجر بوده، فرزند هردوی آنهاست یا نه و برای اینکه بفهمد بچهای که هاجر او را با مواد مخدر کشته چه کسی بوده، پیگیر داستان زندگی هاجر است. او متوجه میشود که آنقدر بین آنها فاصله و دوری وجود داشته که امیر حتی متوجه نشده که همسرش کار در خیاطی را ترک کرده و وارد قاچاق شده است.
نظرات کاربران
بزرگسال
توسط : ریحانه مومنی
۱۱ آبان ۱۴۰۲
سریال قشنگیه و بنظرم ژانرش تا درام بیشتر به جنایی نزدیک تره
بزرگسال
توسط : بهمن بهمنی
۸ مهر ۱۴۰۲
بزرگسال
توسط : Arman Hajatian
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
نسبت به سریال های ایرانی خوب بود ولی خیلی زود داستان رو جمع کردن باید یه جوری با قصه های ریز ریز پیش میرفتند تا داستان قابل هضم باشه
بزرگسال
توسط : Arman Hajatian
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
نسبت به سریال های ایرانی خوب بود ولی خیلی زود داستان رو جمع کردن باید یه جوری با قصه های ریز ریز پیش میرفتند تا داستان قابل هضم باشه
بزرگسال
توسط : امیر کدیشی
۲۴ شهریور ۱۴۰۲
عالی فقط باید کارگردان ادامه بده
بزرگسال
توسط : حسام زمانی مقدم دولو
۱۰ شهریور ۱۴۰۲
برا بچه معلومه خوب نیست و من 9 سالمه
بزرگسال
توسط : حسین جعفری رنجبر
۱ شهریور ۱۴۰۲
درام شلوغ درهم برهم پیچیده با داستان غیر قابل هضم
بزرگسال
توسط : فاطمه فرخ زاد
۱۸ مرداد ۱۴۰۲
از زندگی واقعی خودم خیلی دور هست و برام قابل هضم نیست
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد حیثیت گمشده