شخصیت‌ها:
کیم دوک پال : گانگستری 47 در باند چیل سونگ است که در آرزوی تحصیل و به دانشگاه رفتن تلاش می‌کند. او پس از جابجایی روحش در بدن سونگ یی هیون و فهمیدن شرایط ناخوشایند زندگی اش ، به دنبال بهتر کردن وضعیت تحصیلی و اجتماعی یی هیون می‌افتد.
سونگ یی هیون : پسر 19 ساله ای که در دبیرستان برای او قلدری می‌کنند. او که عیلرغم تلاش های چوی سه کیونگ برای گزارش دادن قلدری ، شهادت دروغ داد و دیگر نمی‌توانست این وضعیت را تحمل کند ، دست به خودکشی می‌زند و بدنش توسط دوک پال نجات پیدا می‌کند.
چوی سه کیونگ: نماینده کلاس سونگ یی هیون و دانش آموز نمونه ای که در ظاهر وضعیت زندگی عالی دارد اما در باطن شرایط سختی را می‌گذراند. او که از جابجایی روح دوک پال در جسم یی هیون بی خبر است ، پس از ورود یی هیون به مدرسه متوجه تغییراتی که او کرده می‌شود و به دنبال پیدا کردن دلیل آنهاست. او در طول سریال با دوک پال دوست می‌شود.
هونگ جه مین : رئیس قلدرهای مدرسه که به طور مداوم سونگ یی هیون را اذیت می‌کردند.
لی می کیونگ : منشی پدر سونگ یی هیون است . او سعی دارد تا با از سر راه برداشتن یی هیون به عنوان تنها پسر خانواده رئیس اش او را از سر راه بردارد و خودش را در راس قدرت قرار دهد.
داستان اثر:
کیم دوک پال گانگستری 47 ساله است که آرزو دارد که ادامه تحصیل بدهد. طی اتفاقی ناگوار برای نجات جان دانش‌آموز دبیرستانی‌ای که قصد خودکشی داشت جانش را از دست می‌دهد اما روحش با آن دانش‌آموز جابه‌جا می‌شود. دوک‌پال متوجه می‌شود یی هیون به دلیل زندگی سخت و همچنین قلدری در مدرسه دست به خودکشی می‌زند. او تصمیم می‌گیر قبل از رفتن به زندگی او سامان بدهد.
کیم دوک پال برای برآورده کردن اهداف خود در جهت بهتر شدن وضعیت سونگ یی هیون ابتدا وضعیت جسمانی اش را با ورزش ، قوی تر کرد و سپس با روبرویی با جه مین و گروهش به آنها یاد داد که دیگر نمی‌توانند برای او و یا هیچ کس دیگر قلدری کنند. دوک پال که گزارش قلدری آنها را به مدرسه نداد ، سعی کرد تا با راهنمایی کردنشان کاری کند تا روی درس تمرکز کنند تا بتوانند آینده ای بهتر برای خود بسازند اما غافل از اینکه دست بردار نبودند. در این بین چوی سه کیونگ به رفتارهای دوک پال به عنوان سونگ یی هیون شک می‌کند و باور ندارد که او خودِ یی هیون باشد. او که برای فهمیدن ماجرای پشت قضیه با دوک پال بیشتر زمان می‌گذراند و با گذر زمان متوجه می‌شود که او یی هیون نیست و باید برای برگرداندن آن به دوک پال کمک کند. دوک پال نیزکه متوجه فشارهایی که پدر سه کیونگ به او می‌آورد شده بود ، سعی کرد تا او نیز به سه کیونگ کمک کند. در ادامه نیز می‌فهمد که دوستان قدیمی اش در باند حال برای بهم زدن آرامش یی هیون به لی می کیونگ کمک می‌کنند بنابراین با معرفی خود به آنها ، توانست جلوی همکاریشان را با او بگیرد. دوک پال که همچنان در تلاش برای بهتر شدن اوضاع است ، متوجه می‌شود لی می کیونگ برای او پاپوش دوخته است و با اجیر کردن گروه جه مین سعی دارد تا یی هیون را قلدر نشان دهد و به کانون اصلاح و تربیت بفرستد. غافل از آنکه جه مین به دلیل رفتارهای کمک دوستانه و خوبی که دوک پال به او کرده بود خود ، به همه چیز اعتراف کرد و همراه گروهش به کانون اصلاح و تربیت فرستاده شدند. او همچنین از اعمال زشت خود درحق یی هیون نیز عذر خواهی کرد. در پایان نیز درست در زمانیکه وقت رفتن دوک پال و برگشتن روح یی هیون در بدنش بود ، متوجه می‌شود که می‌تواند در این بدن بماند و روح یی هیون دیگر برگشتنی نیست. بنابراین تمام سعی اش را می‌کند که اینبار بیشتر از جوانی اش به نحو احسن استفاده و برای کسب موفقیت تلاش کند. دوستی او با سه کیونگ نیز ادامه پیدا کرد.
نظرات کاربران
بزرگسال
توسط : ARMY M88888 m
۶ مهر ۱۴۰۳
عالی بود بهترین هم شروعش هم پایانش نکات مثبت زیاد داشت
بزرگسال
توسط : نرگ انصاری
۱۴ مرداد ۱۴۰۳
.
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد بازگشت یک گانگستر به دبیرستان