نقد و بررسی انیمیشن من نفرت‌انگیز ۲ (Despicable me 2)

من نفرت انگیز در قسمت دوم، زندگی جدید گرو را نشان می‌دهد که شرارت را کنار گذاشته و حالا با سازمان ضد شرارت همکاری می‌کند. او یک تبهکار را شکست می‌دهد و مانع نقشه شیطانی او برای تسلط بر جهان می‌شود.

گرو الگوی خوبی از یک انسان درست‌کار است که شرارت را کنار گذاشته و زندگی سالمی را شروع کرده. او با وجود دعوت شدن به شرارت و تصرف جهان، از تجربه‌هایش برای مبارزه با تبهکاری استفاده می‌کند و به هیچ چیز به اندازه دخترهایش اهمیت نمی‌دهد. روابط خانوادگی در این انیمیشن بصورت محبت‌آمیز نمایش داده می‌شود. گرو به خوبی از سه دختری که به فرزندی قبول کرده، مراقبت می‌کند و رابطه صمیمانه‌ای با آن‌ها دارد. درکنار موضوع اصلی انیمیشن که به مبارزه با شرارت می‌پردازد، چالش برقراری روابط عاشقانه، نمایش داده می‌شود. دوستی مارگو با یک پسر، با وجود مخالفت‌های پدرش، بدون شناخت شکل می‌گیرد و درنهایت شکست می‌خورد. اعتماد نکردن زودهنگام در برقراری روابط عاطفی می‌تواند پیام مثبت این اتفاق باشد اما نمایش روابط خارج از عرف و صحنه‌هایی از تلاش گرو برای برقراری ارتباط با خانم‌ها و روابط عاشقانه او با لوسی از صحنه‌هایی است که ممکن است برای کودکان خود نپسندید. لازم است والدین برای انتخاب این انیمیشن، به وجود این موارد دقت کنند. نمایش استفاده از ابزارهای خشن که در برخی صحنه‌ها در دست شخصیت‌های کودک دیده می‌شود و نمایش برخی رفتارهای خشونت‌آمیز که فانتزی است و با طنز همراه است، ممکن است باعث تقلید کودکان شما شود. درباره دلیل نادرست بودن اینگونه رفتارها می‌توانید کودکان را توجیه کنید تا خشونت اثر، باعث رفتارهای خشن در کودکان نشود.

خلاصه: نمایش برخی روابط عاشقانه و عاطفی و نمایش ابزارها و رفتارهای خشن فانتزی که با طنز همراه است

استفاده از ابزار خشن چه خطراتی دارد؟

رفتارهای خشونت آمیز چه پیامدهای منفی دارد؟

چرا گرو شخصیت محبوبی است؟

چرا گرو پیشنهاد ال ماچو را برای تصرف جهان رد کرد؟

چرا گرو نسبت به روابط مارگو و آنتونیو حساسیت نشان می‌داد؟ و چرا این ارتباط از بین رفت؟

خلاصه: چه ویژگی‌های مثبتی در گرو وجود داشت؟ رفتارهای خشونت آمیز چه پیامدهای منفی دارد؟

گرو در ادامه قسمت اول انیمیشن، شرارت را کنار گذاشته و از سه دختری که به فرزندی قبول کرده مراقبت می‌کند. او پیشنهاد سازمان ضد شرارت را برای همکاری پذیرفته است. مدتی قبل یک آزمایشگاه دزدیده شده که در آن سرمی برای جهش، تولید می‌شده. حالا گرو با کمک همکار جدیدش لوسی باید مسئول این دزدی را در یک فروشگاه بزرگ پیدا کند. گرو به صاحب یک رستوران به‌نام ادواردو پرز که شبیه ال ماچو، تبهکار قدیمی است، مشکوک می‌شود و از آنجایی که مارگو، دختر بزرگ گرو، با پسر ادواردو وارد روابط عاطفی شده، گرو اصرار دارد ادواردو هرچه زودتر دستگیر شود؛ اما هیچ مدرکی علیه او وجود ندارد و سازمان حرف گرو را نمی‌پذیرد. مدتی بعد، سازمان در یکی از مغازه‌های فروشگاه مدرکی پیدا می‌کند و صاحب مغازه به‌عنوان سارق دستگیر می‌شود. ماموریت گرو پایان می‌یابد و با وجود علاقه‌ای که میان گرو و لوسی شکل گرفته، این دو همکار مجبور به خداحافظی می‌شوند. یک شب که گرو با دخترهایش به جشن ادواردو رفته، او را تعقیب می‌کند و متوجه می‌شود اردواردو همان ال ماچو است که با همکاری دوست قدیمی گرو، دکتر نفاریو، مینیون‌های گرو را می‌دزدند و به آن‌ها سرم‌های آزمایشگاه را تزریق می‌کنند. مینیون‌ها جهش یافته می‌شوند و ال ماچو با کمک آن‌ها سعی می‌کند بر جهان مسلط شود. حالا گرو باید به مبارزه با ال ماچو برود و از طرفی لوسی که بخاطر گرو به جشن آمده، توسط ال ماچو گروگان گرفته می‌شود. دکتر نفاریو به‌خاطر همکاری قدیمی‌اش با گرو، پادزهری برای داروی ال ماچو می‌سازد و به گرو کمک می‌کند همه مینیون‌ها را آزاد کند. گرو مینیون‌ها را به حالت طبیعی برمی‌گرداند و لوسی را نجات می‌دهد. در پایان گرو و لوسی باهم ازدواج می‌کنند.

کارگردان: پیر کافین، کریس رناد

نویسنده: سینکو پل، کن داریو

 کشور سازنده: آمریکا

شرکت سازنده: یونیورسال پیکچرز