نقد و بررسی فیلم پرونده باز است

فیلم «پرونده باز است» که برای نخستین بار، در جشنواره چهل‌ویکم به نمایش درآمد، داستانی نیمه واقعی از یک پرونده قتل دارد که شخصیت اصلی آن یک نوجوان است. این نوجوان، بر سر مسائل عاشقانه، با دوست خود درگیر شده و او را به قتل می‌رساند، اصل داستان و روابط عاشقانه بین دو نوجوان 16 ساله محل مناقشه است.

 هدف اصلی فیلم، نکوهش اعدام و تلاش برای سوق دادن اولیای دم به سمت بخشش بوده‌است که با پردازش ضعیف به موضوع، از میان رفته و بسیار کم‌رنگ شده‌است.

فیلم با ریشه‌یابی دلیل قتل علیرضا، به خانواده و پدر او می‌رسد که سال‌ها پیش، با دعوا و تحقیر او مقابل فرهاد، آتش خشمی را در دل او روشن کرده‌بود و در سن 16 سالگی، خشم و سرخوردگی، علیرضا را به سمت دعوا با فرهاد می‌کشاند و موجبات قتل او را فراهم می‌‌کند. از این قسمت داستان، به اهمیت حفظ عزت نفس و شخصیت فرزندان مخصوصا در سنین نوجوانی پی می‌بریم. همچنین علیرضا با اینکه در خانواده‌ای فرهنگی رشد یافته بود، به دلیل اشتباهات تربیتی پدر، توجه بیش از اندازه مادر و قرار گرفتن در محله‌ای بزه‌کار، کارش به دعوا و در نهایت قتل رسید، وجود این نکته، به ما در تربیت بهتر فرزندان کمک می‌رساند.

وجود خشونت‌های بسیار و همچنین ناهنجاری‌هایی مثل سیگارکشیدن، انحرافات جنسی در زندان و... رده سنی این فیلم را به +15 سال رسانده است.

خلاصه: یکی از دلایل قتل علیرضا، شکستن عزت نفس او مقابل فرهاد بوده است، در تربیت فرزندان به حفظ عزت نفس و استقلال شخصیتی آن‌ها توجه کنید.

دلیل درگیری بین فرهاد و علیرضا چه بود؟ چرا علیرضا با وجود رشد در خانواده‌ای فرهنگی، اهل دعوا و کتک‌کاری بود؟ دلیل هما برای بخشش قاتل برادرش چه بود؟ چرا فرهاد راضی به دروغ‌گویی نشد؟ دلیل فرهاد برای بازگشت به کانون، بعد از فرار چه بود؟ به نظر شما سرنوشت فرهاد چه‌شد؟

خلاصه: درباره شخصیت فرهاد و ارتکاب قتل او با یکدیگر صحبت کنید.

فرهاد و نرگس که از کودکی با یکدیگر هم‌بازی بوده‌اند، با رسیدن به سن نوجوانی، به یکدیگر دلبسته‌اند. در این میان علیرضا، که با آن‌ها هم محله است، به نرگس علاقه دارد و سعی می‌کند به نوعی فرهاد را از میان بردارد. فرهاد و علیرضا که یکدیگر را رغیب عشقی می‌بینند، باهم درگیر شده و فرهاد ناخواسته مرتکب قتل می‌شود. خانواده علیرضا که دلبسته تنها پسرشان هستند، تقاضای قصاص می‌کنند. هما، خواهر علیرضا، که با نامزدش حامد، در یک موسسه نگهداری و آموزش از کودکان کار، فعالیت می‌کند، تحت تاثیر حرف‌های او و فشار رسانه‌ای مبتنی بر گذشت از حق قصاص، سعی بر رضایت گرفتن از خانواده‌اش را دارد. از طرف دیگر، چون شاهد دقیقی برای اثبات قتل وجود ندارد، هما و حامد از فرهاد می‌خواهند تا در دادگاه منکر قتل بشود و خود را آزاد کند، اما او که روح پاکی دارد، نمی‌پذیرد دروغ بگوید و به‌خاطر رضایت ندادن خانواده مقتول، به پای اعدام می‌رسد. در پایان با وجود تلاش‌های هما، مشخص نمی‌شود که پدر علیرضا به اعدام رضایت داده یا از آن منصرف شده‌است.

کارگردان/ مولف: کیومرث پوراحمد

نویسنده/ مترجم: کیومرث پوراحمد

نام تهیه کننده: علی قائم مقامی

نام بازیگران: پژمان بازغی- حسین پاکدل- نسیم ادبی- محمدرضا غفاری- شادی مختاری

نام شخصیت ها: فرهاد: پسری از خانواده‌ای کم بضاعت که بر سر دختری به نام نرگس، با همسایه خود علیرضا دعوا دارد. او در یکی از دعواها، چاقویی به قلب او فرو کرده و علیرضا را می‌کشد.

علیرضا: پسری از خانواده فرهنگی که به نرگس علاقه دارد و چون چراغ سبزی از جانب او نمی‌بیند، به فرهاد که مورد علاقه نرگس است حسادت می‌کند و با او درگیر می‌شود. او در این درگیری جان خود را از دست می‌دهد.

نرگس: همسایه علیرضا و فرهاد، که مورد علاقه هر دو آن‌هاست ولی خودش به فرهاد علاقه دارد. او دلیل دعوای فرهاد با علیرضاست و به نوعی خودش را در قتل علیرضا سهیم می‌داند.

هما: خواهر علیرضا. او خبرنگار است و تحت تاثیر نامزدش حامد و اخبار رسانه، به فکر آزادی فرهاد و جلب رضایت مادر و پدرش است.

کشور سازنده: ایران