نقد و بررسی فیلم پادشاهی سیاره میمون‌ها (Kingdom of the Planet of the Apes)

چرا 17 سال؟

فیلم پادشاهی سیاره میمون‌ها، به دلیل داشتن میزان ترس و خشونت بالا، مناسب رده سنی کمتر از 17 سال نیست. اما در صورت لزوم همراه با والدین مشاهده شود. این اثر برای تماشا در رده سنی کمتر از 13 سال اکیدا توصیه نمی‌شود.

نقش ما چیست؟

دقت داشته باشید که پیش از تماشای این فیلم به همراه خانواده، حتما ارزیابی آن را مطالعه کنید و در صورت حضور کودکان و نوجوانان کمتر از 17 سال، از تماشای جمعی آن خودداری کنید. پادشاهی سیاره میمون‌ها در این نسخه، به مبارزه جدی و مستقیم علیه تفکر برده‌داری و ظلم و استبداد حاکمان ظالم در تاریخ می‌پردازد. هرچند که زمانه وقوع این حوادث، تقریبا هزار سال پس از امروز است، اما همچنان تفکرات ظالمانه ریشه کن نشده است. صلح بین انسان و طبیعت از بین رفته و گونه انسان در خطر انقراض قرار دارد. گونه غالب حالا دیگر میمون‌ها هستند و سرنوشت انسان‌ها نیز وابسته به تصمیم میمون‌هاست. این اثر مستقیما به نظریه فرگشت اشاره می‌کند. با اعضای خانواده در خصوص عقیده آنها نسبت به این نظریه به گفتگو بنشینید. با خانواده خود درباره قدرت پایان ناپذیر انسان صحبت کنید و از نوجوانان خود بخواهید که نظرشان را در این باره بازگو کنند. در این فیلم، پیشرفت میمون‌ها و غالب شدن صد در صدی آنها بر سیاره زمین، در گرو دستیابی به دستاوردهای بشر است. اما بازهم انسان‌ها اجازه این را نمی‌دهند که یک گونه جانوری اختیار آنها را به دست بگیرد. درباره اینکه آیا مسئله فرگشت حقیقتی اثبات شده است یا صرفا یک نظریه معلق و تایید نشده، با خانواده خود صحبت کنید.

اثر، با اشاره‌ای غیر مستقیم به امپراطوری روم و دوران پادشاهی سزار رومی، این مسئله را نیز به عنوان یک دغدغه به چالش می‌کشد که مسئله برده‌داری در زمان امپراطوران روم به اوج خود رسید. در آن زمان، امپراطوران خود را به عنوان ناجیان مردم خطاب می‌کردند اما با به بردگی گرفتن آنها، به آنها اجازه زندگی می‌دادند. آنها تعالیم و عقاید حضرت مسیح را تحریف کرده و تعالیم تحریف شده را در مرور زمان به مردم ارائه دادند. پراکسیموس سزار می‌تواند نمادی از قدرت‌هایی باشد که عقاید صلح طلبانه مسیح را به نفع خود تحریف کرده و برده‌داری را جایگزین آن کرده است. سزار در سری فیلم‌های پیشین از این مجموعه، با مرگ خود مسیر جدیدی را برای میمون‌ها آغاز می‌کند که لازمه موفقیت در آن، برقراری عدالت است و میمون نباید میمون را بکشد. اما پراکسیموس این عقیده را نیز از بین می‌برد. در نهایت نماد سزار واقعی که می‌توان از آن به عنوان نماد عدالت خواهی و مبارزه با استبداد و برده داری نام برد، به کسی می‌رسد که شایسته برقراری این عدالت است. اما او، نماد را به یک انسان می‌سپارد. آیا این مسئله از نظر شما تایید می‌شود که یک گونه وحشی و غیر انسان، اختیاردار سیاره ای باشد که در آن انسان اشرف مخلوقات است؟ در این خصوص با فرزندان و خانواده خود به تبادل نظر بپردازید.

شخصیت ها:

نوا: میمون جوانی که در آستانه بلوغ در قبیله اش قرار دارد اما با پی بردن به رازی بزرگ درباره پیشوای افسانه ای میمون ها، در دو راهی بزرگی قرار می‌گیرد و حالا تصمیم او تعیین کننده سرنوشت دو نسل انسان و میمون است.

می: انسانی که با ورود به قلمرو میمون‌ها در پی پیدا کردن یک قطعه است که به اتصال مجدد ماهواره‌ها و پیدا کردن باقی مانده آدمیان کمک می‌کند.

پراکسیموس سزار: میمونی مستبد و سلطه گر که شخصیت و اهداف سزار واقعی را تحریف کرده و به دنبال تشکیل پادشاهی متعلق به خود است. او به قلمرو میمون‌های دیگر حمله کرده و آنها را به بردگی می‌گیرد.

ترواتان: انسانی که در خدمت میمون‌ها است و به پراکسیموس تاریخ بشر را آموزش می‌دهد. او در نهایت توسط می کشته می‌شود.

راکا: میمون سالمندی است که با نوا آشنا می‌شود و او را با عقاید سزار آشنا می‌کند. او با سپردن نماد سزار به نوا، او را به مبارزه با برده داری و برقراری عدالت در جهت زنده کردن تفکرات سزار دعوت می‌کند.

داستان اثر:

از مرگ سزار محبوب، سال‌های طولانی می‌گذرد. نوا، عضو جوان قبیله عقاب ها، در آستانه بلوغ قرار دارد. اما ناگهان گروهی از میمون‌های شرور به سرکردگی میمونی به نام سیلوا و به دستور پراکسیموس سزار، به قبیله آنها حمله کرده و خانواده اش را به اسارت می‌برند. مادر و نامزد نوا تصور می‌کنند او نیز به همراه پدرش مرده است اما نوا به دنبال آنها می‌گردد و در این مسیر با میمونی به نام راکا آشنا می‌شود. راکا درباره عقاید و تفکرات سزار صحبت هایی می‌کند و نوا متوجه می‌شود که پراکسیموس سزار در پی تحریف عقاید سزار حقیقی است و از آوازه او به نفع خود و سلطنتش سو استفاده می‌کند. در حالی که سزار موافق این نبوده که میمون‌ها یکدیگر را بکشند. در حالی که نوا و راکا در سفر هستند با دختری به نام می برخورد می‌کنند. می انسانی باهوش و فریب‌کار است. او برای رسیدن به مخزن انبار تسلیحات انسان‌ها مجبور می‌شود با نوا همراه شود. در حالی که نوا چندبار جان او را نجات می‌دهد اما او قابل اعتماد نیست. در نهایت با رسیدن به قلمرو بزرگ پراکسیموس، نوا خانواده اش را می‌یابد که به بردگی گرفته شده اند. او با پراکسیموس وارد نبرد می‌شود اما این نبرد پس از آن اتفاق می‌افتد که می به همراه نوا و سونا و آنایا که دو میمون دیگر همراه نوا هستند، به انبار تسلیحات نظامی راه یافته، قطعه ماهواره ای مورد نظرش را برمی‌دارد و با انفجازی عظیم باعث مرگ میمون‌های زیادی می‌شود. این تسلیحات و هرآتچه در آن مخزن است، باعث می‌شود میمون ها پیشرفته تر بشوند اما درایت می باعث می‌شود آنها به این گنجینه ارزشمند دست نیابند. در پایان نوا با کمک گرفتن از عقاب های قبیله اش پراکسیموس را شکست داده و به خانه برمی‌گردند. می نیز قطعه را به زیرزمینی که انسان ها در آن حضور دارند می‌رساند و موفق می‌شوند تا ارتباط را با سایر انسان هایی که از نسل بشر بازمانده اند برقرار کنند. اما آیا میمون ها و انسان‌ها می‌توانند در کنار یکدیگر به صلح برسند یا خیر، هنوز در ابهام است.