آنچه لازم است والدین بدانند
فیلم "ویرانی" در ظاهر یک اکشن نفسگیر است با صحنههای درگیری و تعقیبهای بیامان در خیابانهای تاریک و خیس. اما در لایههای زیرین آن، صدایی آرام ولی عمیق از بحران اخلاقی، فساد سیستماتیک و گمگشتگی انسان در دل خشونت شنیده میشود.
تماشای ویرانی برای دوستداران هیجان و آدرنالین، تجربهای نسبتا جالب است؛ اما فراتر از آن، فیلم با نقد قدرت، نهادهای فاسد و بهای سنگینی که افراد عادی برای تصمیمات نخبگان میپردازند، حرفهایی جدی برای گفتن دارد. شخصیتها، گرچه گاهی کمپرداخته باقی میمانند، بازتابی از انسانهاییاند که بین وظیفه، بقا و اخلاق گیر افتادهاند.
فیلم با ترسیم چهرههایی چون وینسنت (پلیس فاسد) و لارنس بومونت (سیاستمدار فاسد و در عین حال پدری پشیمان)، شبکهای از تناقضات اخلاقی را نشان میدهد: آدمهایی که خوب نیستند، اما لزوماً بد هم نیستند. همهشان انتخابهایی کردهاند و حالا در جهنمی که با آن انتخابها ساختهاند گیر افتادهاند.
از دل همین تاریکی، فیلم این سؤال را از مخاطب میپرسد: نجات چیست؟ و نجاتیافته کیست؟ آیا نجات صرفاً زنده ماندن است؟ یا بازگشت به خویشتن، حتی اگر دیر شده باشد؟ Havoc پاسخی قطعی نمیدهد. اما فیلم تاحدی صادق است که بگوید: در جهانی که فساد ریشه دوانده و عدالت فروخته میشود، تنها راه نجات، شاید همین باشد که «یکی» هنوز بخواهد نجات دهد.
پاتریک واکر قهرمان است یا ضدقهرمان؟ آیا فیلم موفق میشود نشان دهد که فساد فقط در یک فرد یا نهاد نیست بلکه در تار و پود جامعه ریشه دوانده؟ میا و چارلی نماد چه چیزی هستند؟ آیا آنها قربانیاند، یا تصویرگر نسلیاند که هنوز امید به رهایی دارد؟ آیا پایانی که واکر برای خود انتخاب میکند، نوعی اجرای عدالت است یا فرار از مسئولیت؟ - این سوالها میتواند در درک بهتر رویکرد فیلم کمک کننده باشد.
نظرات کاربران
هیچ نظری وجود ندارد
هیچ نظری وجود ندارد
افزودن دیدگاه در مورد ویرانی