نقد و بررسی فیلم هری پاتر و زندانی آزکابان ( Harry Potter and the Prisoner of Azkaban)

به‌طورکلّی ماهیت اصلی این فیلم «جادو» است و جادو به‌عنوان یک ابزار نجات‌بخش قدرتمند در دست شخصیت‌های مثبت و منفی اثر خودنمایی می‌کند. بنابراین، جادوست که افراد را دربرابر خطرها و دشمنان احتمالی و حتی برای دست‌یابی به آرزوهایشان در این اثر یاری می‌رساند. برای مثال، در بخشی که هرمیون با استفاده از ساعت جادویی خود زمان را به چند ساعت قبل برمی‌گرداند، او و هری قادرند که اشتباهات رخ‌داده و فرصت‌های ازدست‌رفته را جبران کنند.

برای خواندن ارزیابی تربیتی تمام قسمت‌های مجموعه‌ی هری پاتر اینجا را کلیک کنید.

در دین و نگرش ما مسلمانان، عناصری که می‌توانند انسان را دربرابر اشتباهات و خطرها مصون نگه دارند، یکی عقل و عمل انسان و دیگری اعتقاد به خداوند و امدادهای غیبی و الهی است و ازسوی‌دیگر، این تلاش و صبر انسان است که او را برای رسیدن به آرزوهایش یاری می‌کند. والدین عزیز، با توجه به این مسئله، می‌توانند طوری‌که به دنیای فانتزی فرزندانشان آسیبی وارد نشود، با آن‌ها درباره‌ی این مفاهیم و مسائل صحبت کنند.

در بخشی که پروفسور تریلانی (استاد درس پیشگویی) با گوی‌های سحرآمیز مشغول تدریس پیشگویی است، با جذّابیت زیادی قادر است طالع بچه‌ها را بخواند. این اقدام ممکن است برای نوجوانان بسیار جذّاب جلوه کند و آن‌ها را به جست‌وجو درباره‌ی علومی چون جادوگری و پیشگویی سوق بدهد. والدین می‌توانند تصویر درستی از پیشگویی و جادو برای فرزندان خود ارائه دهند.

تصرف و پیشگویی در دنیای واقعی وجود دارد و عده‌ای هستند که به چنین علومی دسترسی دارند. این افراد غالباً به دو گروه الهی و غیرالهی تقسیم می‌شوند. افراد الهی که با ریاضت‌های مخصوص و توجه خاص خداوند به چنین علومی دسترسی پیدا کرده‌اند استفاده از آن‌ها را به دستور خداوند حرام می‌دانند و با این علوم نظم عالم را برهم نمی‌زنند. اما افراد غیرالهی یا به دروغ یا با نیروهای شیطانی این عمل حرام و خطرناک را انجام می‌دهند و از این علوم نیز برای درآمدزایی استفاده می‌کنند. بنابراین، والدین عزیز با آگاهی علمی و دینی دراین‌باره می‌توانند کنجکاوی فرزندان خود را کنترل و هدفمند کنند.

در این قسمت از مجموعه‌ی هری پاتر، دو عنصر «خشم» و «انتقام» در شخصیت‌های اصلی، یعنی هری و سیریوس، جلوه‌گری می‌کند. 12 سال پیش، پیتر پتی‌گرو برای خوش‌خدمتی به ولدمورت، مکان والدین هری را به او گزارش می‌دهد و باعث مرگ آن‌ها می‌شود. اما گناه پیتر به گردن سیریوس می‌افتد و او 12 سال با عنوان قتل و خیانت به خانواده‌ی پاتر در زندان مخوف آزکابان محبوس می‌شود.

هری که از این ماجرا مطّلع می‌شود برای کشتن پیتر با سیریوس همدل می‌شود. ازآنجایی‌که در این بخش احساسات مخاطب جریحه‌دار می‌شود، خشم و حس انتقام هری و سیریوس نیز موجّه قلمداد می‌شود. والدین می‌توانند با فرزندان خود درباره‌ی مفاهیمی چون عواقب خوش‌خدمتی به افراد شرور و نیز گناهکار جلوه‌دادن افراد بی‌گناه صحبت کنند و از فرزندان خود بخواهند که این موارد را در فیلم تحلیل کنند و درباره‌ی خطرات چنین مسائلی در دنیای واقعی به گفت‌وگو و تبادلِ‌نظر بپردازند.

در بخش‌های انتهایی اثر، مشخص می‌شود که هری جان سیریوس را نجات می‌دهد. او با باورداشتن به نیروی خود و از روی احساس مسئولیت دست به چنین اقدامی می‌زند. اگرچه او با جادو موفق به انجام این عمل می‌شود، اما والدین می‌توانند درباره‌ی مفاهیمی چون خودباوری و استفاده از استعدادهای درونی در جهت مثبت با فرزندان خود به گفت‌وگو بنشینند.

خلاصه: در این قسمت ار مجموعه‌ی هری پاتر، خشم و انتقام در شخصیت‌های اصلی و مثبت فیلم زبانه می‌کشد. پیشگویی نیز در این قسمت با جذّابیت نسبتاً بالایی به نمایش گذاشته می‌شود.

در این اثر، جادو قادر است چه کارهایی انجام بدهد؟ آیا در دنیای واقعی نیز جادو می‌تواند مانند فیلم، فرصت‌های ازدست‌رفته و اشتباهات انسان را جبران کند؟

اصلاً ماهیت جادو چیست؟ به نظر شما جادو می‌تواند نظم‌دهنده باشد؟

بدون جادو چطور می‌توان به آرزوها و موفقیت‌ دست پیدا کرد؟

در دین ما چه چیزی جایگزین جادو و تصرفات غیرعادی در قواعد دنیاست؟

آیا خشم و حس انتقام هری و سیریوس موجّه است؟ اگر شما به‌جای هری بودید در قبال اقدام پیتر پتی‌گرو چه می‌کردید؟

نقش پروفسور اسنیپ و پروفسور لوپین را در این قسمت ارزیابی کنید. آیا آن‌ها استادانی مسئولیت‌پذیر و قابل‌اعتماد هستند؟

خلاصه: آیا در دنیای واقعی نیز جادو می‌تواند مانند فیلم، فرصت‌های ازدست‌رفته و اشتباهات انسان را جبران کند؟

«هری پاتر و زندانی آزکابان» سومین قسمت از مجموعه‌ی جذّاب و پربیننده‌ی «هری پاتر» براساس رمانی به همین نام از نویسنده‌ی معروف «جی.کی رولینگ» ساخته شده است. در این قسمت، شاگردان مدرسه‌ی هاگوارتز درحالی سال تحصیلی خود را آغاز می‌کنند که مطّلع می‌شوند قاتل خطرناکی به نام «سیریوس بلک» از زندان آزکابان گریخته است. «دیوانه‌سازها» نیز برای دستگیری بلک زمین و آسمان هاگوارتز را محاصره کرده‌اند.

هری از طریق پدر رون متوجه می‌شود که بلک پدرخوانده‌ی او و از صمیمی‌ترین دوستان والدینش بوده، اما به آن‌ها خیانت کرده و در کشتن آن‌ها با ولدمورت همدستی داشته و حالا برای کشتن هری از زندان گریخته است. اما هری و دوستانش در جریان یک دیدار اتفاقی با پروفسور لوپین و سیریوس بلک متوجه می‌شوند که بلک با پاپوش افراد ولدمورت متهم به قتل و خیانت شده و درواقع او بدون هیچ گناهی 12 سال در زندان بوده است.

سیریوس از زندان گریخته تا به کمک لوپین، هری را با خائن و مقصر اصلی قتل والدینش، یعنی «پیتر پتی‌گرو»، روبه‌رو کند. پیتر در تمام این سال‌ها خود را به شکل موش خانگی رون درآورده تا از انتقام پاتر و بلک در امان باشد. اما در انتها با جنون آنی پروفسور لوپین و تبدیل‌شدن او به یک گرگینه‌ی درنده نقشه‌ی او نقش بر آب می‌شود و پیتر از دست آن‌ها می‌گریزد.

سیریوس هم که توسط لوپین زخمی شده همراه با هری به چنگ دیوانه‌سازها می‌افتد و حالا مرگ در یک‌قدمی آن‌هاست. هرمیون با کمک دامبلدور، زمان را به عقب برمی‌گرداند و با کمک هری با دیوانه‌سازها مقابله کرده و جان سیریوس را نجات می‌دهند و او را از هاگوارتز دور می‌کنند.

کارگردان: آلفونسو کوارون/ Alfonso Cuarón

نویسنده: استیوز کلاوز/ Steve Kloves

تهیه کننده: دیوید هیمن، کریس کلمبوس/ David Heyman, Chris Columbus‎

بازیگران: دنیل ردکلیف، روپرت گرینت، اما واتسون، مایکل گامبون، گری اُلدمن، آلان ریکمن، تام فلتون، دیوید تویلس، رابی کلترن

Daniel Radcliffe, Rupert Grint, Emma Watson, Michael Gambon, Gary Oldman, Alan Rickman, Tom Felton, David Thewlis, Robbie Coltrane                

شخصیت‌ها:

هری پاتر: پسر نوجوانی است که در کودکی از طلسم جادوگر سیاه یعنی «لرد ولدمورت» جان سالم به در برده است و به همین سبب، بدون آنکه خود متوجه باشد در میان جادوگران به شهرت زیادی رسیده است. پدر و مادر هری که هردو از بهترین جادوگران مدرسه‌ی علوم و فنون جادوگریِ هاگوارتز بوده‌اند به دست ولدمورت کشته شده‌اند. هری و ولدمورت هردو قدرت‌های مشابهی دارند و همین امر سبب شده است تا ولدمورت برای دست‌یابی به قدرت تام و تمام جادوی سیاه و سروری بر دنیا و گسترش سلطنت تاریکی، همواره در پی هری باشد.

رون ویزلی: پسر نوجوان موقرمزی که از بهترین و وفادارترین دوستان هری پاتر در مدرسه‌ی هاگوارتز است. او و تمام خانواده‌‌ی پرجمعیتش جادوگرند.

هرمیون گرینجر: دختر نوجوان موفرفری که از پدر و مادری معمولی و غیرجادوگر (مشنگ) زاده شده است، اما استعداد ویژه‌ای در جادوگری دارد. او نیز از بهترین و وفادارترین دوستان هری پاتر در مدرسه‌ی هاگوارتز است.

پروفسور دامبلدور: او استاد بزرگ جادوگری و مدیر مدرسه‌ی هاگوارتز است.

سیریوس بلک: مرد جوانی که پدرخوانده‌ی هری پاتر است. او از بهترین دوستان پدر و مادر هری بوده است، اما در زمان مرگ آن‌دو، به‌اشتباه متهم به قتل چند مشنگ و خیانت به خانواده‌ی پاتر شد و پس از تحمل ۱۲ سال حبس در زندان جادوگری آزکابان، سرانجام از آنجا فرار می‌کند. سیریوس بلک می‌تواند به یک سگ سیاه تبدیل شود تا هویت خود را پنهان نگه دارد.

پروفسور ریموس لوپین: او استاد جدید درس دفاع دربرابر جادوی سیاه در مدرسه‌ی هاگوارتز است. لوپین یک گرگینه است. او در نیمه‌ی هر ماه، با کامل‌شدن ماه در یک جنون آنی از ظاهر انسانی خود خارج و به یک گرگینه بدل می‌شود. گرگینه‌ای وحشی که حتی دوستان نزدیک خود را می‌درد.

پرفسور سوروس اسنیپ: او  استاد معجون‌سازی در هاگوارتز و رئیس گروه اسلیترین است.

پیتر پتی‌گرو: مردی است که به پدر و مادر هری خیانت کرده و در قتل آن‌ها با ولدمورت همدست است. او از ترس انتقام هری و سیریوس بلک 12 سال خود را به یک موش تبدیل کرده و همه‌جا به دروغ اعلام کرده‌اند که او مرده است.

دیوانه‌سازها (دمینتور): نگهبانان زندان آزکابان. آن‌ها موجوداتی پلید و بی‌رحم هستند که به‌دنبال سیریوس بلک حتی مدرسه‌ی هاگوارتز را نیز به محاصره‌ی خود درآورده‌اند. آن‌ها قادرند نشاط و خاطرات خوب انسان‌ها را ببلعند و تنها اندوه و خاطرات بد و غم‌انگیز را برای آن‌ها باقی بگذارند.

کشور سازنده: آمریکا_ انگلستان