نقد و بررسی فیلم بلک‌بری (BlackBerry)

چرا 12 سال؟

خشونت اثر به جر و بحث‌های لفظی خلاصه می‌شود. میزان معیارهای منفی دیگر نیز تقریبا صفر است. داستان، پیام‌ها و درس‌های اموزنده‌ای دارد. در نتیجه تماشای آن به افراد بالای 12 سال توصیه می‌شود.

نقش ما چیست؟

ترسیم آینده شغلی و تصمیم‌گیری برای اینکه در آینده می‌خواهید چه کاره شوید، از دغدغه‌های بزرگ والدین و فرزندان نوجوانشان است. اینکه یک کسب و کار چطور باید شکل بگیرد؟ چطور پیشرفت کند؟ چه مقتضیاتی دارد؟ آیا داشتن ایده به تنهایی کافی است؟ نبوغ و هوش بالا، می‌تواند باعث موفقیت آن شود؟ همه سوالاتی هستند که تماشای این فیلم می‌تواند پاسخی برایشان داشته باشد. برند بلک بری از دل یک شرکت کوچکِ نوپا در شهری کوچک در کانادا، توسط جوانان نابغه‌ای که سرمایه چندانی نداشتند، متولد شد. آن‌ها در ابتدا نوآور و خلاق بودند و به اندازه کافی هوش و نابغه داشتند اما نمی‌دانستند چطور باید محصول خود را بفروشند و چطور در بازار، قد علم کنند. با حضور جیم، به عنوان فردی که نبوغ زیادی در مذاکره و روابط عمومی داشت، دو فاکتور آی کیو و ای کیو در کنار هم قرار گرفتند و باعث موفقیتشان شدند؛ اما بازار همیشه در حال به روزرسانی است و رقبا همیشه بیدار هستند! دنیای تکنولوژی نیز روز به روز، پیشرفت می‌کند و هر روز یک محصول جدید با کاربردهای عجیب و هوشمندانه ارائه می‌دهد.

دنیای تلفن هوشمند نیز از این قاعده مستثنی نبود. استیو جابز آیفون را به بازار معرفی کرد. تلفنی که افراد را از شر کیبورد خلاص می‌کرد! در حالی که مایک فکر می‌کرد، کیبوردِ بلک‌بری مزیت رقابتی‌شان است! در حالی که مصرف‌کنندگان همیشه به دنبال چیزهایی هستند که سهولتِ کاربردِ بیشتری داشته باشند. مایک، مخاطبان و مصرف‌کنندگان را به خوبی نشناخته بود و هنوز اصرار بر استفاده از کیبوردِ فیزیکی داشت و در نتیجه شکست خورد. البته عوامل متعددی در شکست آن‌ها دخیل بودند. یکی از این عوامل جاه‌طلبی و انجام کارهای خلاف قانون، توسط جیم بود. درست در جایی که می‌توانستند باز هم محصولی جدید ارائه دهند، او به زندان افتاد و مایک نیز از قافله‌ی رقابت عقب ماند. درباره علل مختلف شکست بلک‌بری و راهکارهایی که برای حضور دوباره‌شان در بازار گوشی هوشمند وجود داشت، با فرزندان خود گفتگو کنید و از آن‌ها سوال کنید: آیا تو دوست داری که شرکتِ خودت را تاسیس کنی؟ آیا ایده‌ای در ذهن داری؟ چه راه‌هایی برای پرورش ایده خود، در سر داری؟ نقش خلاقیت، نوآوری و مخاطب‌شناسی را در موفقیت یک کسب و کار تا چه اندازه مهم می‌دانی؟

شخصیت‌ها: مایکل لازاریدیس: نابغه‌ای که اولین تلفن هوشمند را اختراع کرد. او بنیان‌گذار شرکت بلک‌بری است. مایکل دچار ضعف در روابط اجتماعی و برقراری ارتباط با دیگران بود. داگ: دوست صمیمی مایکل که با هم شرکت ریسرچ این موشن را تاسیس کرده بودند. داگ تا آخرین روزهای کار بلک بری در کنار مایکل بود. جیم: فردی باهوش و نابغه در مذاکرات و برقراری روابط اجتماعی که علت پیشرفت شرکت ریسرچ این موشن بود. جیم البته از هر راهی (دروغ، کلاهبرداری و...) برای کسب ثروت بهره می‌برد. داستان اثر:

در سال 1996 مایک و داگ، ب دنبال اسپانسری برای تولید اولین گوشی هوشمند هستند. جیم، به آن‌ها پیشنهاد می‌دهد که 50 درصد از سهام شرکت خود به علاوه سمت مدیرعاملی را به او بدهند تا او نیز در عوض این تلفن یا گوشی هوشمند را برایشان بفروشد. آن‌ها در ابتدا نمی‌پذیرند اما در گفتگویی که با جیم دارند متوجه می‌شوند که مشکل کارشان در عدم توانایی مذاکره است و به همین دلیل شرکت یو اس رباتیک به راحتی یک و نیم میلیون دلار آن‌ها را پرداخت نکرده است. در نتیجه تصمیم می‌گیرند کار را به جیم بسپارند. همکاری آن‌ها آغاز می‌شود و پس از 5 سال، گوشی آن‌ها با نام بلک بری، به پرفروش‌ترین محصول تبدیل می‌شود و شرکتشان توسعه می‌یابد. اما اوضاع به همین منوال نمی‌ماند و استیو جابز با آیفونِ خود، همه را شگفت‌زده می‌کند. مایک نمی‌خواهد بپذیرد که مردم صفحه لمسی را به صفحه کلید ترجیح دهند اما بازار روی خوشی به این ابداع نشان می‌دهد و به زودی بلک بری، از دور خارج می‌شود و مایک راه حل جدیدی ندارد و ورشکستگی را می‌پذیرد. جیم به دلیل کلاهبرداری با سهام در استخدام مهندسان نخبه، زندانی می‌شود و داگ که در اوج سهام خود را فروخته، به زندگی مرفه و آرام خود ادامه می‌دهد.

کارگردان: Matt Johnson نویسنده: Matt Johnson Matthew Miller تهیه‌کننده: Fraser Ash Niv Fichman Kevin Krikst Matthew Miller بازیگران: Jay Baruchel Glenn Howerton Matt Johnson Rich Sommer Michael Ironside Martin Donovan Michelle Giroux SungWon Cho Mark Critch Saul Rubinek Cary Elwes کشور سازنده: کانادا شرکت سازنده: XYZ Films Rhombus Media Zapruder Films مخاطب اثر: بزرگسال