نقد و بررسی فیلم اسم من لوکی وان است (نام من لوکی وان است) (My Name is Loh Kiwan)

اسم من لو کی‌وان است، اثری سینمایی در ژانر اجتماعی و عاشقانه است و چالش‌های یک فرد فراری از کره شمالی و سپس تلاش او برای دریافت پناهندگی را به تصویر می‌کشد. این اثر به دلیل فضای سنگین و موضوعی اجتماعی که برای فهم آن نیاز به تفکر و اطلاعات بالا است، برای مخاطبین کودک و نوجوان مناسب نمی‌باشد. همچنین در نسخه‌ی اصلی این فیلم که از پلتفرم Netflix  منتشر شد، ناهنجاری‌های بسیاری از جمله نمایش رابطه‌ی جنسی  وجود دارد که در نسخه‌ی پالایش شده تا حدودی رفع می‌شود.

نمایش ناعدالتی علیه مهاجرین توسط دولت‌ها و مردم یک کشور هر کدام به نوبه‌ی خود و در مقابل تلاش یک مهاجر برای دریافت پناهندگی از یک کشور با وجود درک ناعدالتی‌هایی که بر علیه و صورت می‌گیرد، موضوعی است که باید روی آن تأمل بسیاری صورت بگیرد.

علاوه بر پرداختن به موضوع فرار از کره شمالی، لو کی‌وان درگیر یک رابطه‌ی عاشقانه با ماری می‌شود. این رابطه سر آغاز تغییرات مثبت در شخصیت ماری است، او با حمایت کی‌وان گذشته‌ی تیره و تاریک خود را رها کرده و به روشی درست شروع به زندگی می‌کند.

 از نکات برجسته‌ی این اثر باید به روحیه‌ی جنگنده و مقاوم لو کی‌وان اشاره کرد که شرایطی تلخ را تحمل کرده و با گذر از سختی‌ها به هدف خود، یعنی دریافت پناهندگی از دولت بلژیک می‌رسد.

این اثر به دلیل ناهنجاری‌ها و نکات ذکر شده و همچنین مفاهیم پیچیده، برای مخاطبین با رده‌ی سنی +17 سال مناسب می‌باشد.

خلاصه: این اثر تلاش لو کی‌وان برای گرفتن پناهندگی از بلژیک و شروع یک رابطه‌ی عاشقانه را نمایش می‌دهد، علاوه بر نکات مثبت، ناهنجاری بالایی دارد. نسخه‌ی پالایش شده‌ی آن از شدت ناهنجاری‌های ذکر شده می‌کاهد.

درباره‌ی انگیزه‌ی کی‌وان که حاضر به گذراندن تمام سختی‌ها بود اما نمی‌خواست به کشورش بازگردد، گفت و گو کنید؛ از نظر شما چه چیزی نیروی محرک او بود و باعث می‌شد شرایط سخت را تحمل کند.

لو کی‌وان، در گذشته با مادرش از کره‌ شمالی به سختی فرار کرده و ساکن چین است. او به دلیل قانون شکنی تحت تعقیب دولت این کشور قرار دارد اما به کمک مادرش پنهان شده. او به طور ناگهانی با مأمورین رو به رو می‌شود و در حین فرار در تصادف مادرش را از دست می‌دهد. کی‌وان به خواست مادرش از چین فرار کرده و به بلژیک می‌رود.

حال، او باید اثبات کند که یک فراری از کره‌ شمالی است تا بتواند پناهندگی دریافت کند؛ اما این پروسه‌ی طولانی باعث می‌شود او به یک کارتن خواب تبدیل شود که در دستشویی عمومی و مکان‌های دیگر می‌خوابد. کی‌وان یک شب از سرما به مکانی پناه می‌برد؛ هنگامی که از حال می‌رود، کیف پولش توسط ماری دزدیده می‌شود.

ماری، در گذشته یک تیرانداز ماهر بوده اما دیگر انگیزه‌ای برای زندگی ندارد. او پس از پی بردن به علت مرگ مادرش، ارتباط عاطفی خود را با خانواده‌اش قطع می‌کند و به یک گروه خلافکار که از راه شرط بندی پول در می‌آوردند، می‌پیوندد. ماری کیف پول لو کی‌وان را به عنوان بدهی به صاحب کار خود داده، اما پس از شنیدن گذشته‌اش کیف را به او بر می‌گرداند.

به مرور رابطه‌ی عاطفی میان این دو شخصیت شکل می‌گیرد و در نهایت لو کی‌وان باعث می‌شود تا ماری از گروه جدا شده و اعتیاد به مواد مخدر را ترک کند.

لو کی‌وان در اثبات اینکه یک فراری از کره شمالی است با مشکلاتی مواجه می‌شود اما در نهایت با کمک وکلای خود و شواهدی از مرگ مادرش در چین، می‌تواند به شهروند بلژیکی تبدیل شود.