نقد و بررسی فیلم پیتر پن و وندی (Peter Pan & Wendy)

کاپیتان هوک و افرادش به صورت مداوم در درگیری با پیتر پن و سایر کودکان هستند. آن‌ها با بی‌رحمی تمام کودکان را گروگان می‌گیرند، آزار می‌دهند و در مبارزه‌ی تن به تن قرار می‌گیرند! این مبارزه تن به تن دقایق زیادی از فیلم را به خود اختصاص می‌دهد که شامل درگیری با شمشیر، کتک‌زدن، مشت و لگد و پرت‌شدن از ارتفاع است. هوک از شلیک توپ و تفنگ نیز غافل نمی‌ماند و برای کشتن افراد خودش! و کودکان از آن‌ها نیز استفاده می‌کند. بیشترین درگیری تن به تن او با پیتر است که یک بار او را از بلندی پرت کرده و پیتر تا پای مرگ می‌رود اما نجات می‌یابد. او در یک سکانس نیز، وِندی را مجبور می‌کند تا خود را در دریا انداخته و کشته شود! هرچند تینکربل او را نجات می‌دهد. او این کار را در مقابل چشمان مایکل و جان که معصومانه به خواهرشان نگاه می‌کنند، انجام می‌دهد. 

هرکدام از سکانس‌های درگیری و به خطر افتادن جان قهرمانان داستان و همینطور کودکان معصوم و بی‌گناه، می‌تواند برای مخاطب کودک یا نوجوان دلهره‌آور باشد. علاوه بر این در یک سکانس با تمساحی عظیم‌الجثه که مانند هیولاست مواجه می‌شویم که به صورت ناگهانی سر از آب برآورده و قصد دارد تا همه را ببلعد! 

وقتی هوک، بچه‌ها را در غل و زنجیر کرده و به افرادش می‌گوید آن‌ها را اعدام کنید، دلهره بسیاری به مخاطب وارد می‌شود. او در دو یا سه سکانس کودکان را حبس کرده و گروگان می‌گیرد. 

موسیقی نیز در اکثر این سکانس‌ها دلهره‌آور و هیجانی است.

مهم‌ترین پیام فیلم که به صورت واضحی در دیالوگ‌ها مطرح می‌شود و پیرنگ کلی داستان هم از آن نشات می‌گیرد، موهبتی الهی به نام بزرگ‌شدن است. شاید تصور شود که کودکی همیشه زیباست و چه خوب است که همیشه کودک بمانیم اما در اینجا متوجه می‌شویم که اینطور نیست و هرکدام از دوره‌های زندگی، شیرینی خاص خود را دارد. در کنار این پیام، اهمیت حضور کودکان در کنار خانواده و به ویژه پدر و مادر نیز به صورت مستقیم بیان شده و مخاطب به راحتی متوجه این پیام می‌شود. 

در کنار این‌ها می‌بینیم که پیتر پن در پایان، هوک را می‌بخشد و به او یادآوری می‌کند که ارزش دوستی‌ها بسیار است و بهتر است با درو ریختن کینه‌ها مهربانانه در کنار یکدیگر زندگی کنیم. 

پیتر پن هرچند پسری شجاع و جسور است اما بزرگترین اشتباه او این است که مادرش را تنها گذاشته و اکنون نیز تا ابد یک زندگی افسانه‌ای و به دور از واقعیت و البته تنها و غمگین دارد. بنابراین نمی‌توان از او به عنوان یک الگوی تمام‌عیار نام برد اما ویژگی‌های مثبتی نیز همچون مهربانی، شجاعت، کمک به کودکان، بخشندگی و شادابی دارد. 

وِندی دختری است که به اشتباه فکر می‌کند بزرگ‌شدن خوب نیست و برای درک این اشتباه تاوان سنگینی داده و تا پای مرگ می‌رود اما در پایان خود و سایر پسران گمشده را به نزد خانواده‌هایشان بازمی‌گرداند و از پیتر نیز می‌خواهد که بماند و بلوغ را تجربه کند. وندی بسیار مهربان و دلسوز است و شجاعت زیادی نیز از خود نشان می‌دهد. 

کاپیتان هوک که مردی سنگدل، بی‌رحم و شرور است، با وجود علم به شرارت خود، نمی‌تواند از مسیری که آمده بازگردد و برای همیشه شرور می‌ماند. البته دلش برای مادرش تنگ شده و پیتر را در این سرنوشت تلخ خود مقصر می‌داند.