نقد و بررسی فیلم پرنده سفید (White bird)

خشونت در این اثر عمدتا روانی و فیزیکی است: عصای جولیان توسط همکلاسی‌هایش در مدرسه با خشونت از او گرفته می‌شود. در حضور بقیه همکلاسی‌های او به او و خانواده‌اش توهین می‌کنند. او را به خاطر پایش خرچنگ می‌نامند و هیچ‌کس نام واقعی او را نمی‌داند. خشونت‌های فیزیکی با شلیک گلوله همراه است. یکی از همکلاسی‌های سارا که حالا به نازی‌ها پیوسته، به مخفیگاه سارا می‌آید. او بعد از دیدن سارا، بی‌وقفه به سمت او شلیک می‌کند. سارا وحشت‌زده سقف انبار را سوراخ می‌کند و به سمت جنگل فرار می‌کند. سرباز نازی هم همزمان که او را دنبال می‌کند به سمتش با تفنگ شلیک می‌کند. او که سارا را دستگیر می‌کند و آماده کشتن او می‌شود، گرگها به سمتش حمله می‌کنند و جانش را از دست می‌دهد. سارا شاهد این صحنه است.

سارا بعد از شروع حمله نازی‌ها، به مدت یک سال از ترس دستگیری در انباری پنهان شده بود. فضای ترس و نگرانی آدم‌ها از دستگیر شدن در کل اثر حاکم است.یکی از دانش‌آموزانی که رهبر مقاومت در مقابل نازی‌ها بود و وظیفه فراری دادن بقیه دانش‌اموزان را داشت، بعد از دستگیری جلوی چشم مدیر، معلم و دانش‌آموزان که به شدت ترسیده بودند با شلیک مستقیم گلوله به سرش کشته می‌شود. سارا وقتی که با خیالی امن در انباری پنهان شده، ناگهان با سرباز نازی مواجه می‌شود که از وجود او مطلع است و برای کشتنش به اینجا آمده‌است. او درحالی که تلاش می‌کند گلوله‌ها به او اصابت نکنند، وحشت‌زده خودش را از سقف خانه به پایین میاندازد و به سمت جنگل فرار می‌کند. سارا تسلیم سرباز می‌شود ولی گرگهای جنگل به سرباز حمله می‌کنند و او را می‌کشند.

ابتدای فیلم، مادربزرگ جولیان به او مشروب تعارف می‌کند. در چندین سکانس به جولیان، همکلاسی سارا توهین می‌شود و او را به خاطر معلولیتش خرچنگ خطاب می‌کنند. سارا به خاطر یهودی بودنش طرد و مسخره می‌شود. جولیان و سارا به یکدیگر ابراز علاقه می‌کنند، همدیگر را می‌بوسند و زمانی را در آغوش یکدیگر می‌گذرانند. همینطور در یک سکانس با یکدیگر می‌رقصند. خانواده بومیر به همسایه خود داروی بیهوشی می‌دهند.

پیام مثبت پرنده سفید این است که با مهربانی و خوبی کردن در مقابل ظلم بایستیم. گاهی آنقدر بی‌عدالتی و ظلم زیاد می‌شود که با یک مهربانی کوچک جان انسان به خطر می‌افتد. اما گاهی تنها را مقابله با سیاهی و ظلم، مهرورزیدن‌های کوچک است که باعث روشن شدن امید در دل دیگران و ادامه این چرخه می‌شود.

جولیان با شجاعت تمام به سارا کمک کرد درحالی که جان خود و خانواده‌اش در خطر بود. او و خانواده‌اش بسیار با مهربانی رفتار می‌کردند. سارا قدرشناس است، متوجه اشتباهش نسبت به جولیان می‌شود و از او عذرخواهی می‌کند. نترس و باهوش است. خانواده جولیان به سارا که نیازمند پناه و کمک است، کمک می‌کنند. با او به مهربانی رفتار می‌کنند، به او محبت می‌کنند.